گوگنهایم برو به جهنم

53

درباره زندگی و آثار آسگر یورن

خلق و خوی تند و صراحت کلام این هنرمند پرکار بسیاری را آزرده بود و برخی را هم شیفته وی کرده بود. این نقاش، پیکرساز ، طراح، چاپگر، سفالگر و نویسنده و فعال سیاسی رادیکال، آسگر اولاف یورگنسن (Asger Oluf Jørgensen) مشهور به آسگر یورن (Asger Jorn) سوم مارس ۱۹۱۴ در یوتلند دانمارک به دنیا آمد.

در دوازده سالگی پدر خود را در یک سانحه تصادف از دست داد و سه سال بعد از آن به بیماری سل مبتلا شد که درمان آن سه ماه طول کشید. در این فاصله شروع به نقاشی کرد و در شانزده سالگی تحت تاثیر هنرمند دانمارکی به نام نیکولای فردریک سورین گرونتویگ (Nikolaj Frederik Severin Grundtvig) به نقاشی پرتره و منظره پرداخت. او در سال ۱۹۳۳ ، آن زمان که فقط نوزده سال داشت، در سیلکبورگ اولین نمایشگاه آثار خود را برپا کرد.

آسگر یورن که کار خود را با نقاشی پرتره و منظره‌پردازی به سبک و سیاق کلاسیک آغاز کرده بود، در سال ۱۹۳۴ تحت تاثیر کوبیسم و نقاشی انتزاعی قرار گرفت. دو سال بعد به پاریس رفت و در مدرسه نقاشی فرنان لژه آموختن نقاشی را ادامه داد. در 1937 در نمایشگاه جهانی پاریس با لوکوربوزیه در طراحی پاویون نوین همکاری کرد.

در بازگشت به دانمارک، تحصیل نقاشی را در آکادمی هنرهای زیبای کپنهاگ ادامه داد. در همان سال‌ها با مجله “هلشتن” (Helhesten) همکاری می‌‌کرد و مقالاتی در زمینه هنر و معماری می‌نوشت. همین امر سبب آشنایی بیشتر وی با هنرمندان، نویسندگان و روشنفکران شد و زمینه‌ فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی وی را فراهم کرد.

یورن گروه جنبش کبرا (Cobra) را در سال 1948 بنیان گزارد. نام گروه توسط کریستین دوترمونت (Christian Dotremont) از حروف اول پایتخت کشورهای محل سکونت اعضای اصلی (کپنهاگ، بروکسل و آمستردام) انتخاب شد؛ دوترمونت، کورنیل و یوزف نویرت بلژیکی، کنستانت نیوونهویس و کارل اپل هلندی و آسگر یورن دانمارکی. این گروه به مدت دو سال اول بسیار فعال بود و سپس کم‌رنگ شد.

در سال 1956، آسگر یورن با گی دوبور که از اعضای گروه نوشتارگرای بین الملل (Letterist International) و همچنین متفکر و نویسنده مارکسیست بود، همراه شد. یک سال بعد، این دو نفر مجمعی از گروه‌های هنری را در اولین کنگره جهانی هنرمندان آزاد در آلبای ایتالیا گرد هم آوردند. این نشست پایه و اساس گروه انترناسیونال موقعیت‌گرا را ایجاد کرد که در ژوئیه 1957 در نشستی در کوزیو آروسیای ایتالیا به طور رسمی اعلام موجودیت کردند.

این جنبش و گروه تلفیقی از گروه‌های آوانگارد کوچک بود؛ انترناسیونال لتریست، جنبش بین‌المللی باهاوس خیال‌گرا (شاخه‌ای از کبرا) و انجمن روان‌جغرافیایی لندن. گروه موقعیت‌گرای بین‌الملل (Situationist International) را شکل داد که مانند گروه کبرا در ظهور یک باور و جنبش هنری جدید در طول دهه ۱۹۶۰ نقش اساسی داشت.

اواسط دهه ۱۹۵۰ آسگر یورن سبک و سیاقی را در کارهایش پیدا کرد که به واسطه آن شهرت بین المللی به دست آورد. حرکت تند و شدید خط در کارهای قبلی او به یک توده رنگ متحرک تبدیل شد و موجودات تار و چشم‌اندازهای مه‌آلود در آثارش پدید آمدند. به این ترتیب، ترکیب‌بندی و رنگ‌های نقاشی‌های وی پویاتر و درخشان‌تر شدند.

او یکی از چندین هنرمند مهم پس از جنگ جهانی دوم بود که از منابعی مانند هنر کودکان، هنر بدوی و عناصر استهزای مدرن در کارهای خود بهره گرفت و همچنین ارجاعاتی به طنز عامه‌پسند نقاشان قبل از خود مانند بروگل و بوش نیز داشت. به زعم برخی همچون انسلم ژاپه، تجربیات وی در زمینه نقاشی انتزاعی از جنبش اکسپرسیونیسم انتزاعی آمریکایی فراتر رفته و در جریان نقاشی انتزاعی اسکاندیناویایی بسیار مهم و تاثیرگذار بود. کار یورن نشان‌دهنده حرکت حیاتی بین پیشرفت‌های اوایل قرن بیستم و ظهور مجدد احساسات آوانگارد در دهه‌های بعدی است.

او که همواره در مسیر ضدسرمایه‌داری حرکت و فعالیت می‌کرد، تابلوی “استالینگراد” شاهکار مهم خود را در سال ۱۹۵۷ با مضمون بیهودگی جنگ به تصویر کشید. ایین اثر یکی از بزرگترین و مهم‌ترین نقاشی‌هایی است که توسط یک هنرمند دانمارکی خلق شده است. بعده‌ها در سال ۱۹۶۴ یورن جایزه معتبر گوگنهایم را که به او تعلق گرفته بود با این جمله رد کرد: «آقای گوگنهایم خودت و جایزه‌ات بروید به جهنم!». آسگر یورن سوم ماه مه ۱۹۷۳ زمانی که به دلیل سرطان ریه در بیمارستان آرهوس دانمارک بستری بود، در سن ۵۹ سالگی درگذشت.

#بام_نقاشی
شه‌گل صفرزاده

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.