طراحی می‌تواند از قید و بند رهایت کند

62

درباره‌ نمایشگاه آثار پانته‌آ بیات، با عنوان «تن‌نامه» در گالری نِگَر

حافظ روحانی

شاید بهتر باشد برای نوشتن درباره‌ نمایشگاه اخیر پانته‌آ بیات در گالری نِگَر که این‌بار «تن‌نامه» نامیده شده، به نمایشگاه پیشین وی رجوع کنیم که با عنوان «تن‌زار» در تیر ماه سال گذشته در همین گالری نِگَر برگزار شد. از همان نمایش سال گذشته می‌شد تمایل هنرمند به طراحی (در برابر وجوه موسوم به نقاشانه) را در نوع اجرای آثارش دید؛ کوشش برای طراحی بدن‌های درهم فشرده، رفتار اکسپرسیو با خط، میل به اجرای خطی در برابر استفاده‌ کم‌تر از رنگ که باعث می‌شد تماشاگر بیش‌تر بر اتفاق بصری که حول پیکره‌ها رخ می‌داد متمرکز شود. در نهایت فضایی مغمون و سیاه که مضمون و حال‌و‌هوای کلی آثار را با شیوه‌ اجرا هماهنگ می‌کرد.

با این‌حال به‌نظر می‌رسد که هنرمند در عین‌حال در بند کیفیت ارائه‌ آثار هم هست؛ انگار که آن‌چه برایش اهمیت داشت، نحوه‌ نمایش آثار در قالب مرسوم و مورد پذیرش یک نمایشگاه هنری بود. اگر این پیش‌فرض را بپذیریم، می‌توانیم نمایشگاه کنونی بیات، «تن‌نامه» را جسورانه‌تر و رهاتر از بند قید و بندهایی در نظر بگیریم که انگار هم‌چون هاله‌ای ناپیدا و نادیدنی بر فضای نمایش آثار قبلی هنرمند حاکم بود. در نمایش کنونی، بیات پیش از هر چیز خود را از قید و بند شیوه‌ ارائه رها کرده است. آن‌چه در این‌جا می‌بینیم حاکی از مواجهه‌ بی‌واسطه‌ هنرمند با ابزار کار و رهایی بیش‌تر در کار است. بی‌آن‌که شیوه‌ ارائه و لاجرم مسائل مرتبط با آن دست‌و‌پایش را بسته باشد. انگار او با اعتماد به نفس بیش‌تری بر آن‌چه دوست دارد، تمرکز کرده است.

از این نظر نمایش کنونی بیات بیش‌تر به تفاسیری راه می‌دهد که طراحی را با بلاواسطگی در اجرا تعریف کرده و از هنرمند انتظار دارد تا با برون‌ریزی بیش‌تر احساسات و دستی رها با ابزار کار مواجه شده و نوعی بیان تجربی‌تر را در پیش بگیرد. از این‌رو نمایشگاه «تن‌نامه» را می‌توان متأثر از رویکردی تجربی‌تر (در قیاس با نمایش پیشین هنرمند) در نظر گرفت؛ جایی‌که هنرمند بیش‌تر به تمایل و بیان شخصی‌ خود اعتماد کرده و نتیجه را نیز به شکلی آزادانه‌تر ارائه داده است. با این‌حال انگار پانته‌آ بیات هم‌چنان در تلاش است تا به آن لحظه‌ طلایی تعادل برسد که اجرای بلاواسطه‌، رویکرد تجربی و آزادی در کار با مقتضیات و ملاحظاتی هم‌چون بازار هنر یا انتظارات و قواعد حاکم در هنر هم‌خوان شود.

با این‌حال فضای کنونی آثار انگار هم‌چنان پیروی همان فضا و حال‌وهوایی است که در نمایشگاه پیشین هنرمند هم دیده بودیم؛ فضایی که مشخصاً در بزرگ‌ترین اثر به‌نمایش درآمده، به چشم می‌خورد؛ پرده‌ای بزرگ که کل سه دیوار گالری را گرفته است و انگار نمایش‌گر صحنه‌هایی از یک سوگواری است. شکل پرده که به نوار فیلم شباهت پیدا می‌کند و به قول دوستی، تمایل هنرمند به اجرای صحنه‌ها در قالبی سکانس‌بندی‌شده را به ذهن متبادر می‌کند، حال‌و‌هوایی کم‌و‌بیش روایی به این اثر بخشیده و این تمایل را در بیننده ایجاد می‌کند تا این اثر را به شکل صحنه‌هایی به‌هم‌پیوسته از یک سوگواری در نظر بگیرد. از این‌نظر می‌توان تصور کرد که دو پیکره‌ لمیده‌ انتهایی این پرده‌ دراز، حس‌و‌حال رهایی بعد از یک سوگواری را به نمایش می‌گذارند. این تصور شاید از آن‌جا نشأت بگیرد که هنرمند در اجرای این اثر با خطوطی بیان‌گر کار کرده و فضایی تیره را پیش رویمان گذاشته که ناشی از به‌کارگیری درجات مختلف خاکستری است و در نهایت درهم‌تنیدگی پیکره‌ها نوعی از انقباض و نیروی جمع‌شده را به بیننده منتقل می‌کند. از این نظر دو پیکره‌‌ آخر انگار منبسط شده‌اند، انقباض در پیکره‌ها کم‌شده و حسی از رهایی در حالت‌هایشان به چشم می‌خورد.

فارغ از این اثر بزرگ‌، دو اثر دیگر هنرمند در این نمایش بر نکات دیگری هم تأکید می‌کنند؛ یکی از دو اثر پاراوانی را تداعی می‌کند. در نمایش پیشین هنرمند هم اثری مشابه و با همین رویکرد به نمایش درآمده بود. اثری که رویکردهای دیگری را در کارش نمایش می‌دهد؛ از یک‌سو
تمایل هنرمند به سکانس‌بندی را می‌توان در این شکل کار هم مشاهده کرد و از سوی دیگر انگار او می‌کوشد مرز میان هنر ناب و کاربردی را کنار زده و اثری ارائه دهد که انگار در عین‌حال می‌تواند طراحی را در قالب شکلی از تزئینات داخلی تعریف کند. در نهایت به‌نظر می‌رسد که در
نمایشگاه اخیر پانته‌آ بیات، هنرمندی جسورتر را می‌بینیم که بیش از قبل به خودش اعتماد دارد و آثارش را آزادانه‌تر از قبل به نمایش می‌گذارد. او حال در جست‌وجوی آن نقطه‌ طلایی است که شیوه‌ آزاد و رهایش در نمایش آثار با مقتضیات و قواعد مرسوم به تعادل برسد.

بام نقد و نظر
حافظ روحانی

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.