کودکان بر دیوارها

153
کودکان بنکسی

از افسانه‌های کهن و اشعار کلاسیک تا آهنگ‌های برآمده از تجربیات عاطفی روزمره، کودکان همواره قهرمان داستان‌های تاریکی بوده‌اند که آیینه‌ای در برابر بدی‌ها و نابرابری‌های جامعه قرار داده‌اند. بنکسی نیز یکی از هنرمندان قصه‌گویی است که این آیینه را بر دیوارها نصب می‌کند. او با کم‌ترین نشانه‌ها، تصویری از معصومیت کودکی می‌سازد و به واسطه آن، همدلی بیننده را برمی‌انگیزد. بسیاری از آثار هنری بنکسی درباره دوران کودکی، کودکانی را نشان می‌دهد که اغلب غمگین، تنها یا گمشده به نظر می‌رسند. آنها همچنین وجوهی از شادی و طنز را برای تمسخر صاحبان قدرت به کار می‌گیرند.

بنکسی، علی‌رغم ابراز تمایل مکرر خود به تبلیغات، در استفاده از زبان بصری آن برای جلب توجه بیننده، بسیار مهارت دارد. او در کار خود از چهره‌های شناخته‌شده فرهنگی، مذهبی و موضوعی و نقوش جهان اطراف خود استفاده می‌کند تا پیام ضدنظام خود را گسترش دهد.

کودکانی مشغول بازی و دویدن با جلیقه ضد گلوله بر تن؛ یا کودکانی که به پرچمی ادای احترام می‌کنند که یک کیسه پلاستیکی است؛ کودکی که گریه می‌کند در حالی که دو شخصیت با پوشش آشنای میکی ماوس و رونالد مک‌دونالد دستانش را گرفته‌اند. چهره آشنای مریم مقدس که به نوزادش شیر می‌دهد، در حالی که روی شیشه شیر نشان سَمی و خطرناک بودن نقش بسته و بسیاری تصاویر دیگر از این دست در آثار بنکسی به چشم می‌خورد که کودکان نقش اصلی آن را بازی می‌کنند.

بنکسی با شناخت و به کارگیری نشانه‌هایی از حافظه جمعی، از کودکان و عناصر آشنای فرهنگ عمومی استفاده می‌کند تا بیشترین تاثیرگذاری را بر مخاطب داشته باشد. او در مورد مسائل مربوط جنگ، ویرانی، آموزش، ناامنی، بی‌عدالتی، بهداشت، بیماری و به‌ویژه کرونا و موضوعاتی از این دست، کودکان را در فضای شهری، با طیف مختلفی از مخاطبان و شهروندان در معرض دید قرار دهد.

قصد بنکسی از به تصویر کشیدن کودکان در آثار هنری گرافیتی خود تقریباً بدیهی است. انتقاد هنرمند خیابانی متوجه جوامعی است که قادر به پرورش کافی و سالم نسل‌های جدید نیستند. در نتیجه، جامعه خودش را تغییر نمی‌دهد، زیرا یک دور باطل ایجاد می‌کند که در آن افراد اشتباهات مشابهی را تکرار می‌کنند و در همان تله‌ها می‌افتند. می‌توان گفت که بنکسی به دنبال پرده‌برداری از شر اجتماعی است.

تصویر و مفهوم کودکی

مفهوم کودکی و تصویر کودکان نماد جهان بی‌گناهی و پاکی است. کودکان آثار بنکسی نیاز به محافظت و آرامش را به بیننده القا می‌کنند. از سوی دیگر، آنها نشانه‌ای عالی برای معنایی عمیق‌تر و گاه هولناک هستند. در آثاری مانند «جک و جیل»، دو کودک در پس‌زمینه‌ای صاف و آبی شادی می‌کنند، اما این صحنه شادی‌بخش نیست. لباس‌های تابستانی آن‌ها با جلیقه‌های ضدگلوله سیاه سنگینی که روی آن عبارت «POLICE» نقش بسته، پوشیده شده و چهره‌هایشان با جوانی بدن و لباس‌هایشان در تضاد است و پیری پوستشان در لبخندی ناآرام منجمد شده‌ است. بنکسی درباره معصومیت از دست رفته جوان‌ترین نسل‌ها صحبت می‌کند. نسلی گرفتار در میان خشونت‌های چرخه اخبار 24 ساعته و حضور دائمی «دولت پرستار بچه» که می‌خواهد همه چیز را کنترل کند. قوانین و قوانینی که آزادی کودکان و بزرگسالان را به طور یکسان محدود می‌کند.

این مضمون را می‌توان در آثاری مانند «بازی‌های بدون توپ» نیز مشاهده کرد؛ جایی که هنرمند از کنایه برای بیان تاثیر این نظارت مداوم بر جوانان استفاده می‌کند. در حالی که حالت پرستار بچه معمولاً هدف شوخ طبعی بنکسی است، از کتاب Wall And Piece در سال 2005 به نظر می‌رسد که این هنرمند همچنین معتقد است که والدین نیز تا حدی در این فرهنگ محافظت بیش از حد، مقصر هستند. او می‌گوید: «بسیاری از مادران هر کاری برای فرزندانشان انجام می‌دهند، جز این‎‌که بگذارند بچه‌ها خودشان باشند.»

در آثاری مانند «کمک‌های بسیار کم»، کودکان نشانه‌هایی هستند تا بنکسی از طریق آنها، بار دیگر انگشت خود را به سمت دو مورد از دغدغه‌های جدی خود بگیرد؛ یعنی مصرف‌گرایی و ملی‌گرایی و همچنین دولت‌هایی که از طریق سیاست‌های ریاضتی و مرزهای سخت‌گیرانه مردم را در این میان گرفتار می‌کنند. در این اثر سه کودک نشان داده شده‌اند که دور یک میله پرچم ایستاده‌اند. یکی از آن‌ها به جای برافراشتن پرچم، یک کیسه پلاستیکی با برند تسکو را بالا می‌برد، در حالی که دو نفر دیگر با دست روی قلبشان به پرچم نگاه می‌کنند. با قرار دادن کودکان در مرکز تصویر، بنکسی پیام خود را ملایم می‌کند و با سطح ظریف‌تری از شوخ‌طبعی توجه بیننده را به موضوع جلب می‌کند.

کودکان و بی‌عدالتی

بنکسی علاوه بر استفاده از کودکان برای برجسته کردن مشکلات سیاسی و اجتماعی، مجموعه‌ای کامل از آثار هنری را تولید کرده است که چهره‌های جوانی دوست‌داشتنی دارند تا درباره بی‌عدالتی‌هایی که کودکان و بزرگسالان را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار می‌دهند، اظهار نظر کنند.

نولا که با نام دختر چتر یا دختر باران نیز شناخته می‌شود، سه سال پس از حوادث غم انگیز طوفان کاترینا، توسط بنکسی در خیابان‌های نیواورلئان در سال 2008 نقاشی شد. این اثر دختری به تصویر می‌کشد که سعی می‌کند خود را از باران در امان نگه دارد در حالی که این خود چتر است که باعث خیس شدن او می‌شود. نولا با ارائه تفسیری درباره شکست دولت آمریکا در حفاظت از شهروندان خود در حین و پس از یک بلای طبیعی، اثری قدرتمند است که بلافاصله پیام خود را به بیننده می‌رساند.

در یکی از تکان‌دهنده‌ترین آثار بنکسی به نام «ناپالم»، بنکسی عکس معروف و نگران‌کننده وحشت جنگ را که در سال 1972 توسط نیک اوت، در جریان درگیری‌های ویتنام گرفته شده، تصاحب می‌کند. نقطه کانونی عکس یک دختر نه ساله به نام Phan Thi Kim Phuc است که از ترس برهنه در کنار سایر کودکان و سربازان ارتش ویتنام در جاده‌ای می‌دود. در تصور مجدد بنکسی از این عکس تصویر معروف، دختر جوان اکنون توسط میکی ماوس و رونالد مک‌دونالد، شخصیت‌هایی که نماینده دو تا از بزرگترین شرکت‌های بین المللی آمریکا هستند، قرار دارد. این تقابل یکی از تندترین و تحریک آمیزترین انتقادات اجتماعی بنکسی را نشان می‌دهد. وحشت صحنه توسط این دو شخصیت که ظاهراً نگران پریشانی دخترک نیستند، پیچ خورده و تشدید می‌شود و بیننده را وادار می‌کند تا تصویر خیرخواهی را که آن‌ها به نمایش می‌گذارند، زیر سوال ببرد.

بادکنک رویاها

«دختری با بادکنک» بنکسی در سال 2017 به عنوان اثر هنری مورد علاقه عموم مردم انتخاب شد و ثابت کرد که استفاده او از تصاویر دوران کودکی چقدر ادراک و حس مشترک مخاطبان را برمی‌انگیزد. دختر بادکنکی بنکسی که هم معصومیت از دست رفته و هم اهمیت نگه داشتن امید را حتی در زمان‌های تاریک نشان می‌دهد، پیام دوگانه اما ساده خود را بدون پیچیدگی بیش از حد و با نیروی احساسی و همدلی شدیدی که اکثر ما نسبت به کودکان احساس می‌کنیم، منتقل می‌کند.

این اثر که برای اولین بار بر دیواری در ساوتبنک لندن ظاهر شد، در شوردیچ نیز بازنمایی شد. هرچند که هر دو تخریب شدند اما این تصویر در تکرارهای متعدد خود ادامه یافت و به یکی از آثار برجسته بنکسی تبدیل شد. این اثر جهانی بودن بی‌گناهی و پیام دختر را نشان داد و به عنوان تفسیری در مورد رویدادهای مختلف موضوعی اقتباس شده و تکثیر شده است: درگیری‌های سال 2014 در سوریه، انتخابات عمومی 2017 بریتانیا و غیره. این تصویر اکنون همه جا هست؛ روی لیوان‌ها، لباس‌ها و حتی در مواردی بسیار هم کالایی شده و تکرار می‌شود و به همین دلیل فوراً قابل تشخیص است و برای بسیاری پیوند دوگانه زندگی معاصر را با پیام پیچیده امید و ناامیدی در بر می‌گیرد.

کودک، دین و فرهنگ پاپ

بنکسی با آگاهی از قدرت حافظه جمعی که در فرهنگ عامه و نقوش سنتی جاری است، اغلب پیکرهای کودکان را با سایر نمادهای قابل تشخیص ترکیب می‌کند؛ مانند کار «مریم سمی» که تصویر مریم باکره را در حال شیر دادن به نوزادش با بطری حاوی تصویر جمجمه می‌بینم و استخوان‌های متقاطع علامت سمی بودن آن هستند. بنکسی با این تصاحب «کفرآمیز» انتظارات بیننده را زیر و رو می‌کند، دین و تاریخ هنر را به سلاح تبدیل می‌کند تا به مشکلات جامعه معاصر با سوء مصرف مواد مخدر و فقر اشاره کند.

هنر بنکسی مملو از نمادگرایی ظریف و ظریف است. تصاویر تکان‌دهنده او نه تنها بیننده را شگفت‌زده می‌کند، بلکه سوالاتی را نیز مطرح می‌کند که معمولاً لفاظی هستند. اگر به دنیایی که بنکسی در نقاشی‌های دیواری خیابانی خود به تصویر می‌کشد دقت کنیم، متوجه مجموعه‌ای از الگوهای تکرار شده از یک اثر هنری به اثر دیگر می‌شویم. به عنوان مثال، تمرکز بر افسران پلیس یا موش‌های بنکسی، یک موتیف محبوب در هنر خیابانی او است.
از ناپالم تکان دهنده تا دختر بدنام با بادکنک، بنکسی کودکان را به تصویر می‌کشد و همیشه زمینه‌های متفاوتی را بیان می‌کند. منصفانه است که بگوییم این هنرمند زودگذر، جوانان را نقاشی می‌کند تا هنر خود را هیجان‌انگیزتر و تاثیرگذارتر کند. آنچه شما واقعاً می بینید و تجربه می کنید ممکن است با یک عبارت تعریف شود: «بی‌گناهی غم انگیز».


امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.