رنج و بیحسی
سوزان سانتاگ در کتاب” درباره عکاسی” مینویسد: «تصاویری که به دنبال بیدار کردن وجدان هستند، همیشه در جایی به یک موقعیت تاریخی پیوند میخورند و هر چه کلیتر باشند، از تاثیرگذاری کمتری برخوردارند.» او معتقد است عکسها احتمالا بیشتر از تصاویر متحرک به یاد میمانند، چون برشهای انتخاب شدهای از زمانند، نه جریان مداوم آن، مانند تلویزیون که هر تصویر، تصویر قبل از خود را محو میکند. عکسهایی که در ۱۹۷۲ روی جلد اکثر مجلههای چاپ شد – مثلا تصویر کودک برهنه ویتنامی که پشت سرش ناپالم آمریکایی منفجر شده و از درد فریاد میکشد و با دستانی گشوده به سمت دوربین میدود – احتمالا برای افزایش انزجار عمومی از جنگ، به مراتب بیشتر از صدها ساعت برنامه تلویزیونی تاثیر داشت.
در جای دیگری سانتاگ اظهار میکندکه نوع واکنش احساسی و انزجار اخلاقی مردم در برابر عکسهای ستمدیدگان، استثمارشدگان، قحطیزدگان و قربانیان کشتارهای جمعی، به میزان آشنایی آنها با این تصاویر بستگی دارد. بنا بر نظر وی، عکسهای دان مک کالین از بیافراییهای قحطیزده در اوایل دهه هفتاد میلادی، تاثیر کمتری از عکسهای ورنر بیشوف از قحطیزدگان هندوستان در دهه پنجاه میلادی داشت، چون این عکسها دیگر پیش پا افتاده و سطحی به نظر میرسیدند. اینها نمایش چندباره قساوت بودند.
سانتاگ اعتقاد دارد که” عکاسی متعهد” در چند دهه اخیر، دست کم به همان میزانی که باعث بیداری وجدان شده، آن را در خواب عمیقی نیز فرو برده است و این امر به تعدد آن وابسته است
سانتاگ معتقد است که عکسها تا زمانی تکان دهندهاند که چیز جدیدی را به تصویر بکشند، اما متاسفانه امروزه این حد نصاب با وفور تصاویر وحشت و رنج در حال افزایش است […] اولین برخورد شخص با عکسهای فراوان وحشت مطلق، نوعی مکاشفه است، مکاشفهای مشخصا مدرن؛ نوعی تجلی منفی. رنج کشیدن یک چیز است و زیستن با عکسهای درد و رنج یک چیز دیگر، که لزوما هم باعث برانگیختن حس همدردی و عذاب وجدان نمیشود. برعکس، حتی ممکن است باعث از بین رفتن آن هم بشود. سانتاگ اعتقاد دارد که” عکاسی متعهد” در چند دهه اخیر، دست کم به همان میزانی که باعث بیداری وجدان شده، آن را در خواب عمیقی نیز فرو برده است و این امر به تعدد آن وابسته است. به عبارتی، آنقدر عکس وحشت و درد و رنج به وفور دیده میشود که بار احساسی آن از بین میرود .
این چیزی ست که ما هم تجربه کردهایم. وقتی خبر بمبگذاری در یک کشور خاص را چندین باره شنیدهایم، به تدریج نسبت به آن بیحس شدهایم. با این اوصاف، یک سوال اساسی مطرح میشود: عکاس متعهد نسبت به وقایع باید چه واکنشی نشان دهد؟ اگر عکس بگیرد در اثر تعدد رنجی که در جهان موجود است، خود رنج را بیاثر و ما را بیحس میکند و اگر عکس نگیرد، تعهد اخلاقی و اجتماعی یا سیاسی را چگونه تعریف کند؟ به نظر میرسد که این مخمصه چندان قابل حل نیست.
#بام_فلسفههنر
دبیر: سینا یعقوبی
تصاویر:
برای خرید نسخه کاغذی پشت بام به این لینک مراجعه کنید.
شرکت نگاه روشن پارس حامی پشتبام