«نه فقط زیبا»، (43 جستار، 54 عکس دربارهی زنان)، یوریک کریممسیحی
برای نوشتن این کتاب عکسهای بیشماری را با موضوع زنان دیدم و در همهی این دیدنها تکهای از مقدمهی «نگاهم کن! خیالم کن!» از سرم بیرون نمیرفت:
«مرور چند هزار عکس، من را چنان با سیمای خونین دنیای امروز مواجه کرد که پس از هر گردشی و بازگشتن به میز کارم روان خود را افسرده و سیمای خود را خونین میدیدم.» وضعیت بدتر شده بود، وضعیت بدتر شده است.
من برای مجال نَفَسکشیدن و دوبارهی به میز کارم بازگشتن گاهگاه به سراغ عکسهایی رفتم که شاد بود و زیبا بود و امیدبخش بود و آرامش زنان بود و احترام به آنان بود، و اینها چه خوب بود. عکسهایی که کمیاب بود.
والتر بنیامین بدرستی گفت که «عکاسی موفق شده نکبت فقر را، به کمک تکنیکی بینقص و باب روز، به موضوع لذت تبدیل کند.» حالا میبینیم عکاسی فقط فقر را نیست که زیبا نشان میدهد، این رنج زنان است، در فقر یا بیرون از فقر، رنج بشری، ترس و یاس و تنهایی، که از زیبایی در عکسهای «باب روز» تبدیل به کالایی برای عیشِ چشم و رونقِ کسب شده است.
انتشار عکسی فجیع در کنار آگهیِ شکلات و تورهای مسافرتی و محصولاتی برای زیبایی چشم و ابرو و یا شرکتِ عکاسِ آن در این یا آن مسابقهی عکاسی و برنده شدن و جایزه در دست عکسی به یادگار گرفتن زیر عکس برنده شده که زنی ترسیده و تحقیرشده را نشان میدهد.
دغدغهی مشوّش جیمز ناکْتوِی درست و به جاست که میگفت وجدانش در رنج است که با عکاسی از رنج مردمان امرار معاش میکند. ازاین بود که او چهرهای گرفته و همیشه ناشاد داشت.
تصاویری از کتاب:
پایان خبر.