«بعد سوم هنر» و مسئله «سبک»
گئورک زیمل فیلسوف و جامعهشناس آلمانی، از روشنفکران پایان قرن نوزده و اوایل قرن بیستم، معتقد بود که معیار هنری قانون یگانهایست که از آفرینش خود هنر مایه میگیرد و ضرورت ایدهآل آن همچون راهنمای آن عمل میکند. به همین دلیل سبک در مفهوم زیمل از هنر، دلالتی بالنسبه منفی دارد. او معتقد است که سبک یک اصل کلی است که فردیت اثر هنری را محدود میسازد. یک اثر هنری بزرگ، قدرت خود را از از قانون فردی میگیرد، بر خلاف صنایع دستی که یک اصلِ کلیِ سبک را دنبال میکنند.
«بعد سوم هنر»
زیمل در نوشتههای متاخرش معیارهایی را جهت تشخیص هنر از غیر هنر به دست میدهد. وی مفهوم خاصی به نام «بعد سوم هنر» را پیش کشیده و میگوید: «هنر باید با تولید معنایی فراتر از آنچه دیده میشود، کیفیت خود را موجه سازد. معنا باید در مواجهه با اثر هنری تجربه شود؛ این” بعد سوم” است که به ویژگیهای محسوس اثر هنری، کیفیتی را میافزاید که موجب تاثیرگذاری برتر و غنیتر شدن محتوای دو بعدی اثر میشود. بعد سوم نیروی خود را از توانایی هنرمند در سامان بخشیدن به تخیل اخذ میکند و در نتیجه ممیزه خاصی را به ویژگیهای قابل مشاهده یا قابل درک اثر میافزاید. بعد سوم، فرمی است که هنرمند به رابطه خود با جهان میدهد.»
یک اثر هنری، سرشتی دوگانه دارد
زیمل توضیح میدهدکه یک اثر هنری، سرشتی دوگانه دارد؛ هم جهان را از زندگیهای ما جدا میکند و هم در عین حال بخشی از زندگی ماست. او معتقد است که هنر خودبسنده است، صرفا به دلیل آنکه فراپشت خودبسندگیاش، بعد عمیقتر رابطه آن با زندگی قرار دارد. این نگاه به هنر، ذیل فلسفه «هنر برای هنر» و نگاه فرمالیستی به آن قرار دارد و مانند همه توضیحات پیش و بعد از خودش به نظر نمیرسد که توضیح نهایی و جامع و مانعی باشد، ولی به هر صورت بخشی از حقیقت را نمایان میکند*. البته ابداع مفهوم و عبارت «بعد سوم هنر» و همینطور حمله زیمل به سبک جالب توجه است.
*برگرفته ازکتاب نظریه¬های فلسفی و جامعه شناختی در هنر، تالیف علی رامین، تهران، نشر نی، 1398.
#بام_فلسفه_هنر
دبیر: سینا یعقوبی
تصاویر:
گروه معماری کارند حامی شماره پنجم پشتبام
اخبار هنرهای تجسمی را در پشت بام پیگیری کنید.
برای خرید نسخه کاغذی پشت بام به این لینک مراجعه کنید.