قوطی بدقواره یا زیبایی خاص
پیش از آن که گوستاو ایفل در سال ۱۸۸۹ برج فلزی مشهور خود را به مناسبت “نمایشگاه بین المللی پاریس” به پایان برساند، در سال ۱۸۸۷ روزنامه لوتام اقدام به انتشار نامهای کرد که به امضای افراد سرشناسی، همچون الکساندر دوما، گی دوموپاسان، فرانسوا کوپه و شارل گونو رسیده بود. مضمون این نامه چنین بود: «اینک ما نویسندگان، نقاشان، مجسمهسازان، معماران و دوستداران زیبایی دست نخورده پاریس، پا پیش نهادهایم تا برای حمایت از ذوق ناچیز انگاشته شده فرانسویان و نیز هشدار بابت خطری که هنر و تاریخ فرانسه را تهدید میکند، با تمام قوا و با نهایت خشم، اعتراض خود را نسبت به افراشتن برج غول پیکر و بهدرد نخور ایفل ابراز کنیم.”
بیانگر قدرت و زیبایی
این مخالفان آن را برج بابل لقب دادند و به این دودکش کارخانه سیاه و نخراشیده تاختند که چون لکه سیاهی سایه نفرت انگیزش را که به ستون منزجر کننده قوطی سیخ و بدقوارهای میماند، بر پهنه پاریس خواهد گستراند.
ایفل پاسخ داد که «این برج زیبایی خاص خود را خواهد داشت. با قواعد متعارف مهندسی نسبتی ندارد اما با جسارتی که در مفهوم دارد بیانگر قدرت و زیبایی است، در عین حال احجام غولآسا مسحورکنندهاند.
چرا باید آنچه زمانی در مصر باستان ستودنی بود، امروز در پاریس مضحک و هولناک به نظر برسد؟»
برج ایفل که از بین هفتصد طرح برگزیده شده بود، به شاخص اصلی نمای پاریس در افق تبدیل شد و همان زمان نظر شماری از منتقدین را برگرداند.
ولی “پرونده ایفل” همچنان گواهی است بر آنچه بعدها با عبارت “چرخش ذوق” از آن یاد شد.
چرخش ذوق یعنی استتیک محض وجود ندارد و در طی زمان و مکان و بنا به متغیرهای فرهنگ و جامعه، پویا و قابل تغییر است.
منبع:
#تاریخ_زشتی #امبرتو_اکو
#بام_فلسفه_هنر
دبیر: سینا یعقوبی
تصاویر:
اخبار هنرهای تجسمی را در پشت بام پیگیری کنید.
برای خرید نسخه کاغذی پشت بام به این لینک مراجعه کنید.
خرید نسخه کاغذی