کنشگریِ اشیا

9

شیء به مثابه عنصر فرهنگی

شیء و جملگی اشیا در دنیای مدرن به­ ویژه پس از انقلاب صنعتی معناهای نوتر و کارکردهای جدیدتری می‌­یابند. از این منظر، اشیا فقط چیزهایی بیرونی یا بی‌جان نیستند؛ بلکه عناصر فعالی‌اند که در شکل‌گیری اندیشه، فرهنگ، روابط اجتماعی و حتی هویت انسان نقش دارند. به بیان ساده‌تر ما اشیا را می‌سازیم، اما اشیا نیز ما را شکل می‌دهند.

در نمایشگاه گروهی با عنوان « آن شی­ء دوست­‌داشتنی» که در گالری شیدایی به نمایش درآمده، کیوریتور نازلی عباسی به موضوع اشیا پرداخته است. موضوعی که هر یک از هنرمندان حاضر در آن موضع خاصی نسبت به آن دارند. آرمان استپانیان، عبدی اسبقی، شادی اثنی عشری، علیرضا بیداری، حسین دنیاگرد راد، آرزو زرگر، علیرضا جاوید، مجتبا شعبانی، نازلی عباسی، مهتا معینی و امین منتظری با ارائه آثاری مشتمل بر اشیا درصدد بیان مواجه خود با شیء یا چیزی بی جان هستند. اما تعریف اشیا در این آثار، متفاوت از تعریفی از شیء به صِرف بی­جانی آن است.

پیش از ورود به چگونگی مواجهه هنرمند نسبت به موضوع شیء بهتر است ابتدا به فلسفه و چیستی آن پرداخته شود؛ سنگ بنای فلسفه‌ اشیا به این پرسش بنیادین می‌پردازد که اشیا چه جایگاهی در جهان اجتماعی و فرهنگی ما دارند؟ آیا فقط ابزارهایی در خدمت انسانند یا خودشان هم در ساختن جهان نقش دارند؟ در فلسفه‌ یونان و قرون وسطی، اشیاء معمولا وابسته به انسان یا خدا تلقی می‌شدند، برای ارسطو، شی چیزی­ست حاوی صورت و ماده و برای دکارت، اشیاء صرفا چیزهای امتداددار بودند. در مجموع در دوره باستان شیء منفعل و انسان فاعل محسوب می‌شد.

اما در فلسفه مدرن و پدیدارشناسی، مارتین هایدگر در کتاب «هستی و زمان» نقطه‌ عطفی ایجاد می­‌کند. او بر این باور است که انسان همیشه در جهان اشیا زندگی می‌کند و رابطه‌اش با آن‌ها صرفا شناختی نیست، بلکه زیست‌جهانی و وجودی است. همانطور که قلمو برای نقاش، فقط یک ابزار نیست بلکه بخشی از بودنِ اوست.

نظریه­‌پردازان معاصر نیز اندیشه پیرامون شیء را بسط دادند؛ چنانچه برونو لاتور می‌گوید در هر جامعه، نه فقط انسان‌ها بلکه اشیا هم کنشگرند، همانند یک تابلوی راهنمایی و رانندگی که قانون را به اجرا درمی‌آورد؛ پس عمل می‌کند. از این حیث، اشیا میانجیی هستند میان انسان­‌ها و نظام­‌های اجتماعی. بنابراین جامعه فقط از انسان­‌ها ساخته نشده بلکه ترکیبی از انسان­‌ها و اشیا است.

بیل براون نیز در «نظریه چیزها» می­‌گوید: ما معمولا به اشیا توجه نمی­‌کنیم، تا زمانی­ که از کار بیفتد یا مانعی ایجاد کند؛ آن لحظه است که شیء تبدیل به چیز می‌شود؛ یعنی چیزی که توجه و معنا را به خود جلب می‌کند. در واقع، اشیا حامل خاطره، احساس و تاریخ‌اند؛ با آن‌ها زندگی می‌کنیم و از طریقشان خود را تعریف می‌کنیم.

مجموعه «آن شیء دوست­داشتنی» نیز دقیقا درصدد اهمیت بخشیدن به اشیایی­ است که ما هر روز با آنها زیست می‌­کنیم، آنها به کمک ما می­‌آیند و بخشی از تجربه ما می­‌شوند بدون آنکه برای ما مهم و برجسته باشند، تا جایی که آنها را به دلایلی از دست بدهیم. فلسفه وجودی آثار هنری نیز همین است که کیوریتور و هنرمند موضوعی را از درون رویدادهای جمعی و فردی استخراج می­‌کنند و با توجه به نظرگاه خویش به آن می­‌پردازند و آن را برجسته می­‌کنند و در نهایت در قالب یک نمایشگاه گروهی یا انفرادی در مکعب سفیدی به نام گالری به نمایش در می‌­آورند و آن موضوع را به چالش می‌­کشند. در اینجا نیز موضوعی همچون شیء که ابتدا بسیار ساده و شاید پیش­‌پا­افتاده به نظر بیاید توسط کیوریتور و هنرمندان به موضوعی مهم، قابل ملاحظه و مورد بحث بدل شده است.

جامعه‌­شناسی اشیا/ چیزها (فلسفه اشیا) یکی از شاخه‌­های نوپای اندیشه اجتماعی و فلسفی است که در قرن 21 اهمیت زیادی پیدا کرد. از دیدگاه فلسفه‌ اشیا، چیزها یا حامل معنا هستند، یا حافظه­‌مندند یا روابط اجتماعی را تنظیم می‌­کنند. در میان آثار ارائه شده در مجموعه «آن شیء دوست­داشتنی» اثری از علیرضا جاوید با عنوان «عشق راه خود را می‌­یابد» را می­‌توان جزو آثار حافظه­‌مند به حساب آورد چرا که او تصویر شمشیری را به نمایش درآورده که یادگار پدرش بوده است، پس این شی از ذهن یادآور هنرمند بر می­‌آید. همچنین اثر آرمان استپانیان با عنوان «در نبودنت» و چیدمان آرزو زرگر با عنوان «یک جرعه خاطره داغ» که یک ماگ حاوی تصویر سایانوتایپ شده­‌ی پاسپورت و رومیزی مشتمل بر چاپ مدارک سفر هنرمند است همگی در زمره اشیا حافظه­‌مند قرار می­‌گیرند. به‌علاوه نازلی عباسی با چیدمانی از پیوند بشقاب­‌های گل سرخی و ثبت عکس­‌های قدیمی اعضای خانواده در مرکز بشقاب‌­ها در قالب یک تصویر به وجه حافظه­‌مند اشیا اشاره دارد.

برخی از اشیا نیز اگر هم از کار افتاده باشند هویت را می‌­سازند. مانند اثر شادی اثنا عشری که در آن یک تلویزیون قدیمی، گاو صندوقی از کار افتاده و دیواری سالخورده به نمایش درآمده است و مجسمه‌­های سنگی­ اثری از حسین دنیاگرد راد با عنوان «پلک» که به بازنمایی هویت اعضای خانواده او می‌­پردازد. همچنین ویدئو-چیدمانی از امین منتظری با عنوان «مسلخ» نیز با به تصویر درآوردن یک چاقو در پس زمینه‌ه­ای متشکل از چسب زخم­‌ها نیز در میدان اشیا هویت­مند، بازتعریف می­‌شوند.

در این میان، مجتبا شعبانی با اثری با عنوان «اجلاد» و تکنیک چاپ اچینگ و کلاژ، عبدی اسبقی با اثری از مجموعه روزنامه پیچ و همینطور علیرضا بیداری نیز با یک نقاشی اشیا را در حوزه روابط اجتماعی تلقی و به تصویر کشیده‌­اند و اثری از مهتا معینی را نیز می­‌توان حامل معنا دانست، معنایی همچون یک گلدان یادگاری از دوست یا عزیزی­ که نماد مهر و پیوند دو سویه­ی خواستن است.

در نتیجه، اشیا دیگر صرفا مصنوعات مادی نیستند، بلکه عناصر فرهنگی و اجتماعی فعالی‌ هستند و نمی‌­توان از آنها تنها به عنوان طبیعت بی­جان یاد کرد. بنابراین فلسفه‌ی اشیا با جامعه‌شناسی در چند نقطه تلاقی دارد؛ شیء به عنوان یک کنشگر در نظر گرفته می­‌شود. در جایی اشیا حامل معنا و نشانه­‌های فرهنگی می­‌شوند و همچنین آنها حافظه جمعی را می‌­سازند. فلسفه­‌ی اشیا ما را از نگاه انسان­‌محور بیرون می­‌برد و یادآور می‌­شود که جهان اجتماعی فقط از انسان­‌ها ساخته نشده بلکه از اشیا، فضاها و فناوری­‌هایی ساخته شده است که در زندگی ما دست به کنشگری می‌­زنند.

بام‌گردی
سارا ساسانی

حسین دنیاگرد راد
آرزو زرگر
شادی اثنی عشری
مجتبا شعبانی
آرمان استپانیان

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.