درباره‌ی آثار الهه ترابی

6

درخشش باشکوه حضور

در کارهای الهه ترابی کمتر با سوژه‌ی انسانی مواجه می‌شویم، اما تقریباً همه‌جا با رد و نشانگان حضور او روبه‌رو هستیم. در فضاهایی متروکه و مکان‌هایی که از حضور آدم خالی هستند، پیراهنی در باد به حرکت درآمده، ماشینی از حرکت بازایستاده و گربه‌ای روی صندلی اتراق کرده است. هرجا سرک بکشید زندگی جریان دارد ولی به‌گونه‌ای که بیش‌تر حکایت از رخت بر بستن جمعی از مکانی نامعلوم دارد. جمعی که شاید روزگاری در حیاتی باشکوه زندگی در کنار اشیا و بازماندگان این مکان‌ها را تجربه می‌کردند. شاید واقعه‌ یا مصیبتی آن‌ها را وادار به هجرت کرده. آن‌ها دیگر در نقاشی‌ها حضور ندارند، امّا اشیا، مناظر و حیوانات خبر از حضور باشکوه آن‌ها در گذشته می‌دهند. سردی و یخ‌زدگی مکان‌ها حالتی نمادین دارد، این را باید در مقابل گرمای حضور و درهم‌تنیدگی انسان‌ها قرار داد. فضای یخ‌بسته هم‌چنان در لحظاتی شاهد حضور طراوت و روشنی به واسطه‌ی اشیا و حیوانات است امّا چیزی که باید گرمای حضور را تداعی کند، حضور سوژه‌ی انسانی‌ست که در فضا غایب است. بنابراین اتمسفر حاکم بر فضای نقاشی‌های هنرمند یخ‌زدگی و دل‌زدگی را یادآور می‌شود. انگار در مکان‌های نامعلوم نقاشی‌ها دیگر جایی برای حضور انسان باقی نیست. هر آنچه بوده اتفاق افتاده و یادگارهای حضور حیات انسانی در فضای نقاشی‌ها تنها نشانگان باقی مانده از جاری بودن زندگی در مکان‌ها هستند. باقی ماندن نشانگان حضور در قالب شی‌ء، منظره و حیوان هم‌چنان یادآور می‌شود که خاطره‌ی حضور انسان‌ها در اذهانی جریان دارد، هرچند خود در فضای نقاشی‌ها حاضر نیستند. آن‌ها در حال زندگی با رد و نشانگان باقی مانده از انسان‌های نقاشی‌های الهه ترابی هستند. زیستن در فضایی نوستالژیک که مکان را باشکوه ولی خالی از حضور انسان به یاد می‌آورد. جایی که خلأ انسان با یادگارهای وابسته به آن پر شده و درخشش باشکوه حضور را یادآور می‌شود.

بام‌گردی
هومن هنرمند

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.