درباره‌ی آثار سلیمه افسری

7

روایت‌گری در نسبت با عقده‌ی الکترا


در تحلیل روان‌کاوانه، تعارض میان خواستِ مادر و دختر و هم‌چنین خواستِ پدر و پسر، منبعی برای ایجاد ارتباطی دوسویه است؛ ارتباطی از جنس علاقه‌ای شدید و در عین‌حال گسست نسبی پیوند میان دو شخص. به‌زبان ساده، آن‌چه مادر می‌خواهد لزوما همان ارزش را برای فرزند دختر ندارد و همین منشا ایجاد تعارض میان دو هم‌جنسِ والد و فرزند است. همین رابطه از نگاه فرویدی در ارتباط میان پدر و پسر نیز وجود دارد. در آثار سلیمه افسری این شکل از ارتباط دوسویه به‌قالب تصویر درآمده است. آن‌چه می‌بینیم، تصویری است که شاگردان فروید، متاثر از او، از آن با عنوان عقده‌ی الکترا یاد می‌کنند. در این کارها، در یک تصویر مادر و دختر یکدیگر را در آغوش گرفته‌اند و در تصویری دیگر مادر در حال گوشمالی دختر است. در اثری دیگر، که شاید حسی پنهان از گلایه در آن دیده می‌شود، دختر بی‌تفاوت و با قدری ناخرسندی پشت سر مادر دست‌به‌سینه ایستاده است. این نوعی از نمایشِ حب‌وبغضِ تلطیف‌شده است. استفاده از رنگ صورتی و تکنیک کاریکاتور در به‌تصویر درآوردنِ سوژه‌ها، لایه‌های عمیق ارتباطی میان مادر و فرزند را با ظرافت آشکار کرده و از سوی دیگر مانع از شعارزدگی یا رمانتیسیسم در کارها شده است. این آثار، عواطف سرایت‌شده میان دختر و مادر را نشان می‌دهند، اما بازیگوشی‌های تصویری و داستانی آثار (مثل جایی که دختر انگشتانش را در دهان مادر فرو می‌برد) مانع از نشان دادن اغراق‌آمیز عواطف شده است. هم‌چنین در آثار سلیمه افسری، غیبت پدر مانع از نمایش شعارزده‌ی مفهوم عقده‌ی الکترا می‌شود؛ مفهومی که معمولا دختر را بیشتر متمایل به پدر و نه مادر تعریف می‌کند. در این کارها نوعی احساسات زنانه وجود دارد که غیبت پدر را توجیه می‌کند، چنان‌که مخاطب حتی متوجهِ نبود او نمی‌شود. او بیشتر درگیر قصه‌‌ی مختصر موجود در هر اثر می‌شود. آن‌چه در تصاویر به‌نمایش درمی‌آید، بده‌بستانی از جنس علاقه و فاصله‌گیری عاطفی است. طنز موجود در آثار و رنگ صورتیِ کارها، آن‌ها را از رمانتیسیسم به‌سوی نوعی اکسپرسیونیسم سوق داده که تنها عواطف را، متناسب با موقعیت هر نقاشی، به‌تصویر می‌کشد.

بام‌گردی
هومن هنرمند

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.