درباره‌ی آثار حمیدرضا امامی

11

پیکره‌های آرمیده در فضا

در کارهای حمیدرضا امامی تاثیرپذیری از ادوارد هاپر مشخص و بارز است. کارهای هاپر به ارتباط بین سوژه‌ی مدرن شهری و معماری مدرن می‌پردازند. در این کارها از یک‌سو با فضاهای شهری و معماری مدرن مواجه هستیم و از سوی دیگر با نمایشی از فیگور در این فضاها. در آثار حمیدرضا امامی همین قاعده حکم‌فرماست. او گاهی مثل پرسه‌زنی در فضا عمل می‌کند و تصویر را بدون فیگور نقاشی می‌کند و گاه فیگورهای آرمیده در فضاهای معماری شهری را. در این میان بازی‌های نور و سایه مخاطب را به‌لحاظ فرمی با آثار درگیر می‌کند و نگاه به جزئیات فضا و حالت فیگور او را به‌سوی پردازش داستانی ذهنی از نقاشی‌ها می‌کشاند. از این نظر می‌شود به آثار مثل میزانسن‌های طراحی‌شده‌ی یک کارگردان سینما نگاه کرد. از جنبه‌ای دیگر آثار ادوارد هاپر و حمیدرضا امامی نگاهی جامعه‌شناختی به انسان مدرن دارند. اگر تا پیش از دوران مدرن انسان در جمع و در نهادهای سنتی تعریف می‌شد، بعد از مدرنیته بیش از پیش به کنج عزلت و تنهایی متمایل شده است. این نگاه تصویری از جامعه‌ی اتمیزه‌شده‌ی دوران مدرن را نشان می‌دهد که روابط میان انسان‌ها در آن کمرنگ و کمرنگ‌تر شده است. در سینمای جهان میکل آنجلو آنتوتیونی به نمایش انسان مدرن در میان فضاهای معماری شُهره است. و در سینمای ایران در کارهای سهراب شهید ثالث، چه آثار ساخته‌شده در ایران و چه در آلمان، می‌توان انسان مدرن را رها شده در تنهایی میان فضاهای معمارانه‌ی مدرن مشاهده کرد. از این حیث کارهای حمیدرضا امامی عرصه‌‌ای فراخ‌تر را در هنرهای تجسمی می‌گشاید که مخاطب را به کشف ارتباط بینامتنی آثار او و دیگر هنرمندان ترغیب می‌کند. و هم‌چنین دامنه‌ی تحلیل آثار هنری را به‌شکلی از نگاه بینارشته‌ای معطوف می‌کند که کشف و رمزگشایی از آثار را نیازمند توجه به دیگر مدیوم‌های هنری می‌کند. انسان آرمیده در فضای کارهای حمیدرضا امامی در کنار نقاشی‌های از فضای او معنی پیدا می‌کند. این‌ها نمایانگر نوع خاص نگاه هنرمند و جهان‌بینی او هستند. جهان‌بینی‌ای که گوشه‌نشینی و ایزوله شدن انسان در فضا را به‌نمایش می‌گذارد.

بام‌گردی
هومن هنرمند

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.