ليليت تريان را از جمله هنرمندان و معلمانی بايد به حساب آورد كه رفتار هنری و منش خلاقانهاش بر بسياری از هنرمندان مهم بعد از او تأثير پايا داشته است.
ليليت تريان متولد ١٠ دی ماه ١٣٠٩ در محله نادری شهر تهران است. پدر وی كارمند عالی رتبه بانك ملی بود و به معماری و زيبايی بنا علاقه فراوان داشت. ريشه علاقمندی تريان به هنر را بيش از همه میبايست در دغدغههای خاطر مادری جست كه خود مدتی به تحصيل هنر در كشور فرانسه مشغول بود اما بروز مشكلات او را از ادامه مسير بازداشته بود.
با پايان گرفتن تحصيلات ابتدايی و متوسطه، تريان مصمم به حضور در دانشكده هنرهای زيبا میشود. در كنكور اين دانشكده شركت میكند كه در سال نخست از راهيابی باز میماند. اما اين فاصله خود به امكانی بدل میشود تا او فارغ از مسايل حاشيهای تحصيل، تنها به يادگيری نقاشی بپردازد.
در سال ديگر او از آزمون گذر كرده و بر سر كلاسهای نقاشی دانشگاه مینشيند اما فرصت تحصيل در مدرسه بوزار، او را راهی فرانسه میكند. تحصيل در رشته نقاشی بوزار(Beaux Arts)، پيش نيازهای ديگری را از دانشجويان مطالبه میكرد كه شناخت نسبی مجسمهسازی يكی از آنها بود.
“وقتی مجسمهسازی را برای كنكور نقاشی شروع كردم به اين هنر بيشتر علاقمند شدم. حجم اين امكان را به آدم میدهد تا از زوايای مختلف به آن نگاه كند. اين نكته برايم بسيار جذاب بود به همين خاطر نقاشی را رها كردم و در امتحان مجسمهسازی شركت نمودم. از طرفی رشته مجسمهسازی در ايران وجود نداشت و اين امكان را تنها در اين جا میشد جستجو كرد.”
تريان چهار سال را در مدرسه بوزار به تحصيل مجسمهسازی میپردازد و پس از پايان تحصيلات در سال ١٣٣٦ با انبوهی از تجربه به كشور خود باز میگردد و بلافاصله در هنرستان هنرهای زيبای دختران و پسران مشغول به كار میشود.
از اولين شاگردان ايشان میتوان به آقای “پرويز تناولی” اشاره كرد كه در آن روزها، سال آخر تحصيلات خود را میگذراند و همچنين خانم “ناهيد ساليانی” كه به تازگی به هنرستان راه يافته بود.
همكاری تريان با دانشكده هنرهای تزيينی بيست سال تمام به درازا میانجامد. او در سال ٥٤ در سفری تحقيقاتی به آمريكا با امكانات و شيوههای متفاوت اموزشی دانشكدههای هنری آشنا میشود كه وجود كارگاه ريختهگری برنز، در كنار آتليه مجسمهسازی و همچنين الزام دانشجويان برای يادگيری فنون آن، از دستاوردهای اين سفر است.
پس از بازگشت، اولين كارگاه ريختهگری برنز را در آتليه مجسمهسازی پايهريزی میكند كه اين اتفاق را میتوان گامی بلند در رشد و اعتلای اين هنر به حساب آورد.
رخ-ديس، شور/ يادداشتی بر مجسمههای ليليت تريان/بهنام كامرانی
-بخشهایی از مقاله “خوشبختانه اين باغچه و اين گلها بودند”/ محمدحسن حامدی