پلی میان دستسازههای سنتی و رویکردهای مدرن هنر

مریم عاشوری از هنرمندان معاصر، پارچه و دوختودوز را بهعنوان رسانه اصلی آثارش برگزیده است. او در طراحیهای خود نیز با رویکردی مشابه، خطوط را بهگونهای جایگذاری میکند که گویی ردپای کوکهای سوزن و نخ را بر صفحه باقی میگذارد. این خطوط کوتاه، متقاطع یا موازی و همسو، در کنار لکههای رنگی یا روی آنها شکل میگیرند و ترکیبی شاعرانه از حرکت، بافت و ریتم میآفرینند.
رنگها در فضایی متروک، اما پرحس، حضور مییابند. اشاراتی به طبیعت که از تجربیات دیداری هنرمند سرچشمه گرفتهاند. او با مهارت، شتاب رنگ را بر سطح کاغذ کنترل کرده و آن را با خطوطی دقیق و سنجیده همراه میکند تا پویایی و تعادل را در صحنهای انتزاعی از طبیعت بازآفرینی کند. برخوردی هماهنگ در استفاده از ابزارهای متفاوت در فضایی آبستره، از تبحر هنرمند در ایجاد پیوندی ظریف میان ذهن و دست نشات میگیرد. این هماهنگی نهتنها در انتخاب و بهکارگیری تکنیکها، بلکه در جریان آزاد و ارگانیک خطوط و لکههای رنگ نیز مشهود است.
فضاهای اطراف، در ذهن هنرمند بهمثابه خمیرمایهای شکل میگیرند که در فرآیندی شهودی و خلاقانه به بیانی آبستره تبدیل میشود. او با درک حسی از محیط، عناصر بصری را از قید بازنمایی رها کرده و آنها را در شکلی انتزاعی و پویا بر صفحه جاری میسازد. این روند، نشان از پیوند عمیق هنرمند با جهان پیرامون و توانایی او در تبدیل تجربههای دیداری به فرمی مستقل و زنده دارد.
در این میان، رنگها نهتنها عناصر بصری، بلکه کنشهای زندهای در صفحه سفید کاغذ به شمار میآیند. گاهی هاشورها در فضای اطراف به جنبش درمیآیند، گویی وزش بادی نامرئی آنها را به رقص وامیدارد. این ارتباط میان دوخت، طراحی، و رنگ، فرمی نوین از بیانی بصری را شکل میدهد که میان دستسازههای سنتی و رویکردهای مدرن هنر پلی برقرار میکند.
بام طراحی
انیس تبرایی








