درباره نمایشگاه سمانه مطلبی با عنوان «پوست» در گالری باوان
هنر مدرن و معاصر ایران در مواجهه با گفتمانهای جهانی همواره در تلاش بوده تا مرز میان سنت و مدرنیته را بازتعریف کند. در این میان، هنرمندانی ظهور کردهاند که توانستهاند با بهرهگیری از تکنیکهای کهن و نگرشهای Phenomenology، آثار خود را به بستری برای نقدهای اجتماعی، هویتی و زیباشناختی تبدیل کنند. سمانه مطلبی، با مجموعه «پوست» نمونهای برجسته از این جریان است.
این مجموعه، با استفاده از تکنیک دوخت روی کاغذ، مفهوم «پوست» را نه صرفا به عنوان یک سطح مادی، بلکه بهعنوان یک استعاره فلسفی و اجتماعی بازنمایی میکند. کاغذ، که اغلب بهعنوان بستری شکننده تلقی میشود، در آثار مطلبی به نمادی برای بدن زنانه، هویت انسان و مرزهای ناپایدار میان طبیعت و انسان بدل شده است. دوخت و سوزن در این آثار، ابزاریاند که هم زخم را تداعی میکنند و هم ترمیم را؛ این تنش دوگانه، جوهره فلسفی مجموعه را میسازد.
زیباییشناسی شرقی
مفهوم زیباییشناسی شرقی در آثار سمانه مطلبی، با تاکید بر تضادهای ظریف میان شکنندگی و استحکام، ظرافت و خشونت، زیبایی و زشتی، بهوضوح قابل مشاهده است. در این زیباییشناسی، کاغذ بهعنوان بستری برای دوخت و دوز، صرفا سطحی برای بیان نیست، بلکه تبدیل به عنصری فعال میشود که با هر بخیه، جنبهای تازه از هستیشناسی خود را آشکار میسازد.
مفهوم «ظرافت هولناک»
عبارت «ظرافت هولناک» که در متن معرفی نمایشگاه به آن اشاره شده است، به خوبی جوهره این مجموعه را دربرمیگیرد.(«پوست» * تَرَکی ظریف که شیشه را نریزانده. تمامش همین است: ظِرافت هولناک. کاغذ به مثابه پوست تن معنی شده است. همان قدر ظریف، حساس و به قاعده اما غیر قابل پیشبینی. تصورِ تابآوری سختِ کاغذ زیر رگبار سوزن. موضوع چه اهمیت دارد؟ پرندگان، ماهیها، گیاهان، انبوه سرخوشی و غم یا ملال. جهان زیستهای سرشار از زندگی و مرگ. پیچیده، در هم تنیده، عمیق، مهربان و شاید بی رحم. ضیافتیست به غایت پرشور اما بینهایت هول انگیز. «بیژن الهی | دیدن»). این ترکیب، بازتابی از یکی از اصلیترین اصول زیباییشناسی شرقی است؛ جایی که زیبایی و خشونت، نه متضاد، بلکه مکمل یکدیگرند. کاغذ، به عنوان عنصری شکننده، در برابر سوزن و نخ، که ابزاری تهاجمی به نظر میرسند، مقاومتی خاموش اما قدرتمند نشان میدهد. این تضاد، بازتابی از تنشهای وجودی انسان در مواجهه با محیط و جامعه است.
دوخت و دوز: بازتعریف سنتها
در هنر شرقی، دوخت و دوز، بهویژه در قالب گلدوزی، اغلب بهعنوان فرایندی تزئینی شناخته میشود که با وقار و ظرافت پیوند خورده است. مطلبی با استفاده از این تکنیک، اما با تغییر در کارکرد آن، سنتهای شرقی را بازتعریف کرده است. در آثار او، سوزن و نخ نه به عنوان ابزاری برای تزئین، بلکه بهعنوان وسایلی برای خلق و تخریب ظاهر میشوند. هر بخیه، گویی زخمی است که بر سطح کاغذ ایجاد میشود و همزمان، تلاشی است برای ترمیم و پیوند دوباره آن. این تغییر کارکرد، نه تنها بازتابی از نقدی هنری به سنت است، بلکه بازتابی از جایگاه انسان معاصر در جهان است؛ جهانی که در آن، هر زیبایی، زخمهایی را نیز با خود حمل میکند. مطلبی با این تکنیک، هنر شرقی را از محدوده تزئینی صرف به حوزهای فلسفی و مفهومی ارتقا داده است.
زیبایی در نقصان
یکی دیگر از اصول زیباییشناسی شرقی که در آثار مطلبی نمود یافته، مفهوم «زیبایی در نقصان» است. این مفهوم، که در فلسفه ذن نیز جایگاهی برجسته دارد، بر این ایده استوار است که نقص و عدم کمال، بخشی از ذات زیبایی است. در مجموعه «پوست»، هر بخیه، هر شکاف و هر ترک روی کاغذ، نه نقصی در اثر، بلکه عنصری است که به زیبایی کلی آن میافزاید. این نگاه، مخاطب را به تامل درباره شکنندگی انسان و طبیعت دعوت میکند؛ شکنندگیای که بهجای پوشاندن، باید آن را پذیرفت و به عنوان بخشی از ذات وجودی ارج نهاد.
بخش دوم: سهم زنان در جامعه
آثار سمانه مطلبی در مجموعه «پوست» با نگاهی نافذ و چندلایه، بدن زنانه را از مرزهای متعارف بازنمایی هنری فراتر برده و به عرصهای برای بازاندیشی در مفهوم زن، هویت، و تاریخ بدل کرده است. این مجموعه، با استفاده از عناصر نمادین و تکنیکهای خاص، در نقد نقشهای تاریخی و اجتماعی زنانه و بیان وضعیت وجودی زنان در جهان معاصر، اثری تاملبرانگیز و رهاییبخش ارائه میدهد.
بدن به مثابه بستر تاریخ
در مجموعه «پوست»، بدن زنانه بهطور غیرمستقیم از طریق کاغذ، نخ، و سوزن بازنمایی شده است. کاغذ، که اغلب با شکنندگی و حساسیت همراه است، استعارهای قدرتمند از بدن زنانه است که در طول تاریخ، بهعنوان بستری برای روایتهای دیگران و نه روایت خود، بهکار گرفته شده است. این بدن، گویی با هر بخیهای که بر آن وارد میشود، داستانی از سرکوب، مقاومت، و بقا را بازگو میکند. مطلبی با هوشمندی، از بدن مستقیم زنانه پرهیز کرده و بهجای آن، سطحی دیگر را بهعنوان نماد این بدن برگزیده است. این رویکرد، نه تنها کلیشههای رایج درباره بدن زنانه در هنر را به چالش میکشد، بلکه به مخاطب اجازه میدهد تا به جای خیرهشدن به بدن، به تامل درباره معنای آن بپردازد.
نخ و سوزن: ابزار سرکوب یا مقاومت؟
در فرهنگهای مختلف، از جمله فرهنگ شرقی، دوختودوز همواره بهعنوان یکی از نقشهای تاریخی زنان شناخته شده است؛ نقشی که با مفهوم «خانهنشینی» و «خدمت» عجین شده است. مطلبی، با استفاده از همین ابزارها، به نقد این جایگاه تاریخی میپردازد. در آثار او، نخ و سوزن دیگر نمادهای خدمتگذاری نیستند، بلکه به ابزارهایی برای بازپسگیری بدن و هویت زنانه تبدیل شدهاند. هر بخیهای که بر سطح کاغذ زده میشود، گویی کنشی است که در برابر تاریخ سرکوب و خشونت مقاومت میکند. این بخیهها، نه تنها زخمهایی را بر جای میگذارند، بلکه گواهی بر زندهبودن، خلق، و تابآوریاند. این تضاد میان زخم و خلق، نقطهای است که آثار مطلبی را از هنر فمینیستی متعارف فراتر میبرد و به فضایی فلسفی وارد میکند.
بازتعریف زیباییشناسی
در هنر غربی، بدن زنانه اغلب بهطور مستقیم به نمایش گذاشته شده است، خواه در قالب اعتراض به شیشدگی، یا بازپسگیری بدن بهعنوان ابژهای سیاسی. اما در آثار مطلبی، بدن زنانه بهطور غیرمستقیم و از طریق نمادها بازنمایی شده است. این رویکرد، به زیباییشناسی فمینیستی عمقی تازه میبخشد؛ چراکه به جای تمرکز بر بدن بهعنوان ابژه، آن را به عنوان سوژهای فعال در فرآیند بازتعریف هویت نشان میدهد. مطلبی با استفاده از مفاهیمی همچون شکنندگی، ظرافت و خشونت پنهان، نه تنها کلیشههای مردسالارانه را به چالش میکشد، بلکه به بررسی مفهوم زنانهبودن در بستری جهانی و تاریخی میپردازد. او نشان میدهد که زنانگی، نه صرفا یک نقش اجتماعی یا زیستی، بلکه فرآیندی از مقاومت و بازآفرینی است.
زن شرقی و روایت بازنویسیشده
یکی از ویژگیهای برجسته آثار مطلبی، بازنمایی زن شرقی است. در حالی که هنر غربی غالبا به روایتهایی جهانیسازیشده از زنانگی میپردازد، مطلبی با استفاده از نشانهها و عناصر فرهنگی، زن شرقی را به بستر تحلیل خود وارد میکند. در آثار او، زن شرقی نه به عنوان قربانی، بلکه به عنوان موجودیتی پیچیده و چندلایه تصویر میشود که همزمان تحت تاثیر فرهنگ، تاریخ و مدرنیته است. نخها و بخیهها، در اینجا، مانند پیوندهایی هستند که تلاش میکنند زخمهای جداافتادگی تاریخی و فرهنگی را ترمیم کنند. این نگاه، برخلاف فمینیسم غربی که بر گسست تاکید دارد، بر بازسازی و همزیستی تمرکز میکند و از این طریق، چشماندازی نو برای نقد فمینیستی ارائه میدهد.
بخش سوم: نقد اجتماعی در آثار مطلبی
مجموعه «پوست» با نگاهی عمیق و انتقادی به جهان معاصر، به مفاهیم بنیادی مرتبط با بدن، طبیعت و جامعه میپردازد. این مجموعه با استفاده از نمادها و استعارههای بصری، رابطه پیچیده میان انسان و محیط زیست و همچنین تاثیرات سرکوبهای اجتماعی بر بدن و هویت انسانی را بازنمایی میکند. در این بخش، به بررسی این مفاهیم از منظر اجتماعی و فرهنگی پرداخته میشود.
بدن بهمثابه میدان تنش اجتماعی
در آثار مطلبی بدن (که از طریق کاغذ نمادین شده است) بهعنوان عرصهای برای نمایش درگیریهای اجتماعی و تاریخی ظاهر میشود. بخیهها و نخهایی که کاغذ را زخمی و سپس ترمیم میکنند، بیانگر تاثیرات دوگانه قدرتهای اجتماعی بر بدن انسان هستند؛ قدرتهایی که از یک سو نظم و ساختار ایجاد میکنند و از سوی دیگر زخمها و سرکوبهایی بر جای میگذارند. در اینجا، بدن نه صرفا عنصری زیستی، بلکه بستری برای بیان روایتهای سرکوب، خشونت و مقاومت است. مطلبی با هوشمندی، از نمایش مستقیم بدن اجتناب کرده و در عوض، از نمادهایی استفاده کرده که بدن را بهطور غیرمستقیم بازنمایی میکنند. این رویکرد، قدرتی دوچندان به آثار میبخشد؛ چراکه مخاطب را به تامل عمیقتر درباره مفهوم بدن و هویت در جهان معاصر وامیدارد.
نقد مصرفگرایی و تخریب طبیعت
در کنار بدن، طبیعت نیز در آثار مطلبی جایگاهی برجسته دارد. استفاده از عناصری مانند پرندگان، گیاهان، و ماهیها، بازتابی از رابطه انسان با محیط زیست است. اما این رابطه، بهجای اینکه نمایشگر هماهنگی و همزیستی باشد، اغلب بازتابدهنده تخریب و استثمار است. بخیههایی که بر کاغذ وارد میشوند، گویی زخمهاییاند که انسان بر پیکره طبیعت وارد کرده است. کاغذ، بهعنوان مادهای شکننده و در عین حال مقاوم، خود نمادی از طبیعت است که در برابر تجاوزهای انسانی مقاومت میکند، اما در نهایت آثار این تجاوزات را بر خود حمل میکند. این نگاه، نقدی ضمنی بر مصرفگرایی بیرویه و تاثیرات آن بر محیط زیست است.
نقد قدرت و ساختارهای سرکوبگر
سوزن و نخ، بهعنوان ابزارهایی که در آثار مطلبی استفاده شدهاند، نمادی از قدرتهای اجتماعی و سیاسیاند که هم ایجادکننده نظم و هم عامل سرکوب و خشونت هستند. هر بخیهای که بر کاغذ زده میشود، گویی نشانی از زخمهایی است که ساختارهای قدرت بر بدن و هویت انسانها وارد کردهاند. اما در عین حال، همین بخیهها، نشانی از مقاومت و تلاش برای بازسازی نیز هستند. این تنش میان سرکوب و مقاومت، یکی از مضامین کلیدی آثار مطلبی است. او نشان میدهد که قدرت، هرچند توانایی تخریب و زخمزدن را دارد، اما نمیتواند بهطور کامل هویت انسانی را از میان بردارد. این پیام، در جهان معاصر که شاهد انواع گوناگون خشونتها و سرکوبهاست، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
پیوند میان فرد و جمع
یکی دیگر از ابعاد اجتماعی مجموعه «پوست»، تامل بر رابطه میان فرد و جمع است. کاغذ، که به عنوان نمادی از بدن فردی عمل میکند، در عین حال نماینده جامعه نیز هست. هر بخیهای که بر کاغذ زده میشود، گویی بر پیکره جامعه نیز وارد میشود. مطلبی با این رویکرد، نشان میدهد که سرکوبهای اجتماعی، نه تنها افراد، بلکه کلیت جامعه را تحت تاثیر قرار میدهند. این نگاه، بهویژه در بستر فرهنگی ایران که جامعه و فرد همواره در رابطهای پیچیده و درهمتنیده بودهاند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. مطلبی با استفاده از این استعارهها، به تامل درباره تاثیرات سرکوبهای اجتماعی بر هویت فردی و جمعی دعوت میکند.
مرزهای جدید هنر در بازنمایی هویت و جامعه
مجموعه «پوست» بازتعریفی جسورانه و چندلایه از رابطه میان بدن، هویت و جامعه ارائه میدهد. این آثار، با تلفیق زیباییشناسی شرقی، نقد فمینیستی و تحلیل اجتماعی، مرزهای هنر معاصر را گسترش داده و به بستری برای پرسشگری و بازاندیشی بدل میشوند.
تاثیر زیباییشناسی شرقی
در لایه زیباییشناختی، مطلبی از اصول شرقی همچون «ظرافت در نقصان» و تضادهای ظریف میان شکنندگی و پایداری بهره میبرد. کاغذ، بهعنوان عنصری نمادین، به بازنمایی از بدن و طبیعت تبدیل شده و نخها و بخیهها، زخمها و پیوندهایی هستند که مفهوم زیبایی در برابر خشونت را به تصویر میکشند.
تاملی بر برابری
سهم طبیعی زنان در جامعه، «پوست» با اجتناب از کلیشههای متعارف و ارائه بدن زنانه بهعنوان استعارهای از تاریخ، اجتماع و مقاومت به هنری نوآورانه تبدیل میشود. مطلبی، با بازتعریف نقش تاریخی زنان از طریق نمادهای دوخت و دوز توانسته است روایتهایی از سرکوب و بازآفرینی را با دیدگاهی تازه به تصویر کشد.
تحلیل اجتماعی و فرهنگی
در تحلیل اجتماعی، آثار مطلبی نقدی صریح بر مصرفگرایی، تخریب محیط زیست و سرکوبهای سیاسی و اجتماعی ارائه میدهند. بدن که بهعنوان نمادی از فرد و جامعه ظاهر میشود، بازتابدهنده تنشهای میان قدرت، مقاومت، و بازسازی است.
اهمیت جهانی و محلی
«پوست» در عین حال که از نشانههای بومی و فرهنگ شرقی بهره میگیرد، به مسائلی جهانی نیز پرداخته است. این آثار، تلاقی هنر محلی و گفتمانهای جهانی را بهخوبی نشان داده و توانستهاند به پلی میان فرهنگها تبدیل شوند. مطلبی، با زبانی بصری که همزمان از پیچیدگیهای ظریف و درکپذیری ملموس بهره میبرد، هنری ساخته است که همچون آینهای، مخاطب را به سفری درونی برای اندیشیدن، بازنگری و همآوایی فرا میخواند.
بامگردی
پرژام پارسی