تاویل دوباره یک رویا در گالری نگر

1

ارجاع به کهن‌الگوی ماندالا

درباره نمایشگاه علی اتحاد با عنوان «تاویل دوباره یک رویا» در گالری نگر

رمز اندیشی و رازورزی از دیرباز با فرهنگ و ادبیات ایران همواره پیوندی ناگسستنی داشته است. از ادب قدیم تا شعر معاصر، از ارداویراف‌نامه تا مثنوی معنوی و رساله‌های سهروردی، ویژگی رمز که سیر عروجی یا غوطه‌وری در عمق و ژرفاست نمایان است.
«تقریبا همه شارحان کاربرد رمز را امری ناگزیر و اجباری و نتیجه قهری شتامت و مواخذه اجتماعی دانسته‌اند و چنان‌که به عنوان مثال یک تن از آنان می‌گوید: رسم این طایفه همین است که معانی را به طریقه رمز خفی و اشارات لطیف ادا کنند تا دست تصور هر بلهوسی به دامن ادراک آن نرسد.»1
این میراثی است که سینه به سینه در طول سده‌ها به جامعه معاصر ما رسیده و هنرمندان بسیاری را به این رویکرد سوق داده است.
علی اتحاد از این زمره است. هنرمندی که نمایشگاهی از آثارش در گالری نگر برپاست. نمایشگاهی مشتمل بر هنر چندرسانه‌ای، ادبیات و نقاشی.
عمده آثار علی اتحاد با ارجاع به هنر و ادبیات کهن، رازورزی و ژرف‌نگری پیوند خورده است. در نمایشگاه «تاویل دوباره یک رویا» دوره‌های کاری هنرمند بررسی شده است. ویدئوآرت‌هایی که مخاطب را به سکوت، مراقبه و تامل وامی‌دارد؛ آثاری با عنوان «پرده‌های سکوت» که هنرمند خودنگاره‌هایش را با موتیف‌هایی از نقاشی ایرانی و ادبیات ادغام کرده و همچنین نگاره‌هایی از نقاشی قدیم ایران در ابعادی بزرگنمایی شده، نسبت به نسخه‌های اصلی که بستر کار او شده و هنرمند با دستکاری، اضافه یا کم‌کردن المان‌هایی به خلق جهان جدیدی از معنا رسیده است.
علی اتحاد در اثر متاخر خود با عنوان «شهرهای خیالی» با بهره‌گیری از هوش مصنوعی جهانی ساخته که همچنان وامدار هنر کهن سرزمین است. چیدمانی از 119 قاب مربع که با قرار گرفتن در کنار یکدیگر اثری واحد ساخته‌اند. در هر کدام از این قاب‌ها شاهد فضایی شهرگونه هستیم، متاثر از معماری ایرانی با طاق‌ها و حجره‌ها، گنبدها و گل‌دسته‌ها و جمعیتی که در فضای خالی میان این عمارت‌ها گویی مشغول سماع‌اند. قاب‌ها، با شیبی نمادین به قاب مرکزی می‌رسند؛ شیشه‌ای مات و تهی که برجسته‌ترین نقطه اثر است؛ یادآور زیگورات‌‌ها در معماری ایران. تکرار موتیف‌ها و چینش قاب‌ها، ارجاع به کهن‌الگوی ماندالا دارد. الگوی کیهانی معابد شرقی و شهرهای باستانی. ماندالا یا تصاویر چهارگانه، تاریخی بسیار مفصل دارند و نه فقط در ادیان گوناگون و تمدن‌های مختلف ظاهر می‌شوند، بلکه در رویاهای افراد عادی نیز پیدا می‌شوند. با تمرکز و توجه به مرکز این تصاویر، انسان به تدریج به مرکز وجود خودش رخنه‌ای پیدا می‌کند.
میرچا الیاده در مقاله «نمادپردازی مرکز»، زیگورات را تصویری نمادین از کیهان قلمداد می‌کند که هفت طبقه‌اش نماینده هفت سپهر سیارات است و کاهن با بالارفتن از آن‌ها به نوک جهان دست می‌یابد و با رسیدن به بالاترین نقطه، عبور به وضعیتی دیگر را تجربه می‌کند و وارد قلمرو پاک و محض می‌شود. نقطه مرکزی ماندالا، معادل نقطه فنا و نیستی است که هنرمند در اثر خود آن‌ را با خلا به نمایش گذاشته است.

منابع:
1_ رمزاندیشی و هنر قدسی، جلال ستاری
2_ تصاویر و نمادها، میرچا الیاده
3_ بت‌های ذهنی و خاطره ازلی، داریوش شايگان

آزاده مالکی
بام نقد و نظر

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.