فضاییگرایی و مانیفست سفید
لوچیو فونتانا هنرمند آرژانتینی_ایتالیایی در سال ۱۸۹۹ در آرژانتین بهدنیا آمد و دوران کاری خود را در سفر به آرژانتین و ایتالیا گذراند. وی به عنوان نمایندهای از سبک spatialism بهدنبال واکاوای سطوح در رسیدن به فضاهای پنهان یک اثر بود. جنبشی که با تاکید بر فناوری و تکنولوژی جدید سعی بر ادغام هنر و علم داشت. جنبشی با نام فضاگرایی که تجربیات پیشین و ثبت شده از درک فضا و زمان را به چالش میکشید تا هرکس با تفکر در محتوا و مضمون فضا به درک شخصی از آن دست یابد. این هنرمند در سال ۱۹۶۷ با اشاره به این جمله که «انسان با موشک به فضای بیرونی سفر میکند و بنابراین دیگر هیچ اندازهگیری در فضا وجود ندارد. بینهایت را میشود دید. اینجا خلا نیست و انسان بر هیچ استوار است. کاهش مییابد که مخرب نیست بلکه خلاق است».
وی با در هم شکستن سطح دو بعدی از سطح تصویر سنتی، ایجاد خراش، حفره و یا برشهایی بر سطح کاغذ طراحی، بوم و یا مجسمه سعی بر ایجاد ارتباط بین فضاهای اثر هنری خود داشت. بهگونهای که فضاهای زیرین با فضاهای کنونی و فضاهای بعد از آن پیوند داده میشوند. وی بیانیهای را مبنی بر ادغام رسانههای نقاشی، مجسمه و معماری در سال ۱۹۴۶ با نام «مانیفست سفید» منتشر کرد. به گفته این هنرمند «من نمیخواهم نقاشی بسازم. من میخواهم فضا را باز کنم و بعد جدیدی بسازم که به کیهان وصل باشد، چرا که بینهایت و فراتر از محدوده تصویر است». وی تاثیر بهسزایی بر هنرمندان بعد از خود در استفاده از رسانههای دیگر همچون چیدمان در فضای گالری و لندآرت کرد. این هنرمند با روش شخصی خود در استفاده از ابزار و متریال دست یافت و مفاهیم کوانتوم را دگرگون کرد. تجربهگرایی وی در استفاده از چاقو محدودیتها و روشهای سنتی استفاده از رنگ و تکنیکهای مجسمهسازی و نقاشی را رد کرد و محدودیتهای فیزیکی را به چالش کشید. به گونهای که جسم ملموس اثر هنری و ناملموس از فضای شکل گرفته در تخیل بیننده را در برمیگرفت. وی حفرههای ایجاد شده بر روی سطوح را bunchi و شکافها را tagli نامگذاری کرد. Attesta کلمهای ایتالیایی به معنای انتظار، دیگر لغتی است که به بومهای برشدار نسبت داد. بعدها در سال ۱۹۶۰ این برشها به ۱ تا ۵ عدد در بومهای تکرنگ گسترش پیدا کرد. در این راستا با قرار دادن اجسامی همچون شیشه و سنگ بر سطح بوم و نورپردازی در جهت ایجاد شکست نور توجه بیننده را به دنیای ماورای یک اثر جلب کرد تا سطح بوم را افزایش دهد. وی در نوشتههای خود ذکر کرده است که اشکال هنری همچون نقاشی و مجسمه با مواد ملموس خود و با جلوههای ناملموس همچون سایهها میتوانند فضا را اشغال کنند.
از نمونه آثار اولیه این هنرمند ۲ پیکره سیاه رنگ است که یادآور نقوش سفالینههای یونان و رم باستان است. هنرمند با قرار دادن یک دسن و شکاف مابین دو پیکره سعی در ایجاد بعد و فضای دور و نزدیک داشته است. همچون تفکری ابتدایی از اولین جرقههای شکلگیری تداخل فرم و فضا در آثار پسین هنرمند.
اشتیاق این هنرمند در تجربهگرایی مواد و متریال و به چالش کشیدن مفهوم فضا، حتی از نگاه کردن به محیط اطرافش نشات میگیرد. همانند مجموعهای که از نگاه کردن مداوم به معماری سینمای ایتالیایی و استفاده از لامپ نئون الهام گرفته شده است. وی با استفاده از نور و پیچ و تابی درهم و آویزان کردن آن از سقف که توهمی از فضا و کیهان را منعکس میکند، بیننده را به چالشی از حضور و تجسمی از فضا دعوت میکند. اثری که از تجربه علم و هنر و فضا را با جسمی ثابت شکل داده است. وی با ایجاد کنتراست بین تاریکی و روشنایی از لامپ نئون تمرکز بیننده را بر روی چیدمان معطوف میکرد.
در پیش طرحها و طراحیهای اولیه هنرمند از بومهای شکافدار و مجسمهها و سطوح تخممرغی شکل به مجموعه طرحهایی برمیخوریم که طراح با ایجاد شکلی نامنظم از یک محدوده با گوشههای به نسبت نرم شروع به ثبت اثر قلمو، مداد و یا ایجاد شکاف و حفره روی سطح کاغذ کرده است. وی با ایجاد کادر به دنبال محدود کردن نیرو و کنش منفعل خود در استفاده از ابزارها کرده است. آثاری از رد قلمو و مداد با ضخامتهای مختلف در مسیری نامنظم و خطوط شکسته و منقطع که به نوعی بیقراری و روحیه متلاطم وی را بازگو میکند. جوهری که روی کاغذ پاشیده شده و قطرههای نامنظمی که مسیر خود را بر روی کاغذ پیدا کردهاند و به ندرت از محدوده کادر خارج شدهاند و رنگهایی که در کناره خطوط ضخیم قرار گرفتهاند، همگی در آثار اجرایی هنرمند جای خود را با جرم غلیظ رنگ در کنار حفرهها، شکافها و برشها میدهد.
مجموعه طراحیهای فیگوراتیو او هویت خطوطی متزلزل را به نمایش میگذارد. پیشطرحهایی از مجسمههای اجرا شده که به شکل مچاله از تغییر شکل ماهیت جرم مواد از میان انگشتان دست شکل گرفتهاند.
با نگاه کردن به طراحیهای این مجموعه میتوان دریافت که جرم و غلظت و یا تغییر شکل فیگورها براساس اتفاق در هنگام ساخت، شکل نگرفته است بلکه از پیش در هنگام طراحی با دقت بر طراحی بخشی از فیگور و یا چهره و رها کردن دیگر بخشها و یا ادغام فیگورها صورت گرفته است.
پیشطرحهای این هنرمند بیانیهای مبنی بر این است که هیچ کدام از خطوط، برشها و یا تغییر شکل ماهیت اجرام اتفاقی نبوده و از پیش حساب شده است و هنرمند در یک کنش فعال با تمرکز بر سطح اثر حرکت تخریبی خود را بر بازسازی دوباره اثری دیگر ثبت کرده است.
بام طراحی
انیس تبرایی