انسان در نقاشیهای مسعود سعدالدین
انسان در نقاشیهای مسعود سعدالدین مهمترین عنصر
روایی اثر است، که در موقعیتی بیزمان تصویر میشود.
نوع فعالیت انسان سعدالدین مبهم و نامشخص است و
در حالتی غریبه در فضا نمایش داده میشود. در مجموعه
اخیر نقاشیهای سعدالدین، فضاسازی در حداقل قرار
دارد و پس زمینههای مبهم و کمعمق به اتاق یا فضایی
بسته محدود شده. اندک فعالیت آدمها و ناشناخته
بودن آن فعالیتها برای مخاطب، حسی رمزآمیز را
تداعی میکند.
زنی چشمدوخته به سایه خود بر دیوار، مردی کتاب
به دست محصور در میان داربستهای چوبی و یا
انسانی با صورتی پیچیده در پارچه، شخصیتهای
رازآلود نقاشیهای سعدالدین هستند.
فرمهای واقعگرایانه، کیفیت رنگهای عمیق و اشباع،
ضربهقلمهای برجسته و تفاوت بافت در عناصر تصویری
مانند لباس، پوست، مو و غیره از خصوصیات نقاشیهای
سعدالدین است.
نقاشیهای سعدالدین دربردارنده نوعی شاعرانگی
هستند که برآمده از ادبیات و شعر ایرانی است. این
شاعرانگی، حس و ضرورتی درونی، کشف و شهود
بیواسطه، غیرعقلانی و فشرده است که پرسش از
هستی منشاء آن است.
سعدالدین برای شروع یک نقاشی، مفهومی پیشساخته
در ذهن ندارد و به دنبال معادل تصویری برای افکارش
نیست. او در مدلهایش حالت یا رفتاری را کشف و بعد
عکاسی میکند که به لحاظ فرمی دارای آن فشردگی
مفهومی یا شاعرانگی باشد و سپس آن را در نقاشی
به تصویر میکشد.
مسعود سعدالدین متولد 1335 در سمنان است. او در
سال 1359 در مقطع کارشناسی نقاشی از دانشگاه
تهران فارغ التحصیل شد و در سال 1363 به آلمان
مهاجرت کرد.
او از مهمترین شاگردان هانیبال الخاص بود و در دوره
دانشجویی از استادانی همچون علی آذرگین، جواد
حمیدی، مارکو گریگوریان، مرتضی ممیز، جلال
شباهنگی و محسن وزیری مقدم بهره برد.
منابع:
کتاب “حیرت در آن” ، جاوید رمضانی. 1398
مقاله “هنرمندان معاصر ایران، مسعود سعدالدین”، نوشته حسن موریزی نژاد، دوهفتهنامه تندیس. شماره 93
#بام_نقاشی
دبیر: نجوا عرفانی
عکس بیشتر:
اخبار هنرهای تجسمی را در پشت بام پیگیری کنید.
برای خرید نسخه کاغذی پشت بام به این لینک مراجعه کنید.