نمایشگاه آثار علی معمری، گالری اُ، با عنوان رَش
ژاک دریدا در مقدمهای بر مقاله «مروری بر بازنمایی»
مینویسد: «منظور از بازنمایی یک چیز، چیست؟
میتوانیم در جواب این سوال بگوییم: نمایش دادن
یک چیز». مطالعه و بازنمایی طبیعت، از موضوعاتی
است که بارها توسط هنرمندان مورد توجه قرار
گرفته است. در نمایشگاه علی معمری نیز با
بازنمایی واقعگرایانه از طبیعت مواجهیم، اما نه
آن طبیعت آرمانی که در پس ذهن هر انسانی
به مثابه امر متعالی و زیبا حضور دارد،
بلکه طبیعت امروزی که بازنمایی شده ماست.
نمایشگاه متشکل از نقاشیهای چند لتی با برخوردی
انتزاعی به همراه چیدمانی از طبیعت انسانی است.
پالت رنگی غیر متعارفی که نقاش از طبیعت ارایه کرده،
با وجود تیرگی و سیاهی مسلط، راوی واقعیتی از
پلشتی حضور انسان است. تیرگی و چرکی در اینجا،
نشانهای است از آنچه که بیرون از گالری اتفاق افتاده
یا در حال وقوع است.
تعداد بالای لتهای نقاشیها نیز، حاکی از قطعه قطعه
شدن همان طبیعت آرمانی است که با مرزبندیهای
انسانی، هویتی منفصل به خود گرفته است.
چیدمانی از طبیعت انسانی
چیدمان اما در اینجا حکم آیینهای دارد که مخاطب را در
مقابل خودش (بخوانید اعمال خودش) قرار میدهد.
نمونه برش خورده از طبیعت آلوده به ساختههای انسانی،
که با وجود مرزی که گاردریل آن را توجیه میکند، تمام قد
در پیش چشمان مخاطب است و عریان و بیپرده واقعیت
را نمایش میدهد. هر چند خود گاردریل هم، آنچنان که
از ظاهر زنگزده و زوار در رفتهاش پیداست، توانایی ایفای
نقش مرز را ندارد و خود نمادی از آلودگی است. اما اگر
گاردریل را در نظر نگیریم و آن را حذف کنیم، مخاطب در
فاصله کمتر و نزدیکتری با کرده خویش قرار میگیرد و
آلودگی غالب در چیدمان، با شدت و حدت بیشتری
خودش را بر ما عرضه میکند.
فرآیند بازنمایی در این نمایشگاه، زبان کنایهای به خود
گرفته است. کنایه از آنچیزی که هست یا شده.
همانگونه که کریس بارکر بیان میکند: «بازنمایی
مجموعهای از فرآیندها است که از طریق آن، اعمال
معنادار، یک شی یا رفتار در دنیای واقعی را توصیف یا
معنا میکند. از اینرو، بازنمایی عملی نمادپردازانه
است که دنیای مورد نظر مستقلی را انعکاس میدهد.»
عکس بیشتر: