منبع الهام كارهای من گوناگون است.
در قزوين زندگی میكرديم، قبل از جنگ جهانی دوم، زمان كودكیام.
رفتن به بازار، ديدن آن همه زيبايی كه از زير انگشتانِ صنعتگر بيرون میآمد؛ پا گذاشتن به خانه أعيان، غرق شدن در كارهايی كه به سفارش انجام شده بود، با آن دقت نظر در هندسه اجسام و تركيب رنگ؛ زيارت از امامزاده و مسجد، با آن هجوم نور و رنگ و انكسار تصاوير، همه بستر ديداری مرا فراهم كرد.
به نيويورک بال كشيدم و به تحصيل هنر مشغول شدم كه در آن سالهای دهه ٥٠ ميلادی در اوج پويايی بود؛ سرچشمه بسياری از اتفاقات مهم هنری جهان.
هندسه زمان مرا به زادگاهم بازگرداند –دايره و مثلث و مربع– به مشاهدات كودكیام، تجربه حضور در ميان زيبايی بر آمده از اين مرز و بوم. همه چيز معنای تازهای يافت؛ استوانه و منشور و مكعب.
بسيار سفر كردم.
به ميان عشاير رفتم، كرد و لر و بختياری و تركمن و قشقايی، و كارهای دست آنها مرا به تحسين وا داشت. ديگر به آنها به عنوان “هنرهای سنتی” نگاه نمیكردم.
سعی من بر اين بود كه جادويشان را دريابم و عناصری كه در خلق زيبايی به كار رفتهاند را شناسايی كنم. بدين سبب نگرش من به هنر نيز دستخوش تحول شد.
دغدغهام هميشه به وجود آوردن آثاری بوده كه در حين الهام از محيط پيرامونی، معاصر باشد، كه در فرهنگ امروزی جايی باز كند، با جوان سخن بگويد، سالمند را قلقلكی دهد و دامنه ادبيات ديداری را بگشايد.
نگاهی تازه به هنر صنعتگر ايرانی/ منير شاهرودی فرمانفرمائيان/ گزيده آثار منير شاهرودی فرمانفرمائيان ١٣٨٧-١٣٥٧/ نشر نظر
بام مجسمه سازی
دبیر: فرزانه حسینی