دوستدار آبی ایرانی

168

در زادروز احمد اسفندیاری

احمد اسفندیاری اگرچه شاگرد علی‌محمد حیدریان بود، اما پیرو سبک کمال‌الملکی نماند و شیوه خاص خود را پی گرفت. چنین است که به همراه جلیل ضیاپور، حسین کاظمی، جواد حمیدی، محمود جوادی‌پور از پیشگامان هنرنوگرای ایران به شمار می‌آید. احمد اسفندیاری از معدود هنرمندان ایرانی است که نامش در فرهنگ “لاروس” – دانشنامه بزرگ فرانسوی – آمده و از او به عنوان پیشگام هنر نوگرای ایران یاد شده است.

اسفندیاری سوم اردیبهشت 1301 به دنیا آمد و در کنار پدر و مادری هنرمند پرورش یافت. در سال 1324 وارد دانشکده هنرهای زیبا شد و در همان سال اولین تجربه نمایشگاهی‌اش را کسب کرد. در سال 1328 به همراه حسین کاظمی، مهدی ویشکایی و محمود جوادی‌پور در یک نمایشگاه گروهی شرکت کرد؛ این نمایشگاه در انجمن فرهنگی ایران و فرانسه برگزار شد. اسفندیاری در این نمایشگاه 16 تابلوی منظره و طبیعت بی‌جان ارائه کرد. دوم مهرماه همان سال که گالری آپادانا آغاز به کار کرد؛ منظره‌های وی در کنار آثار کاظمی و جوادی‌پور و همچنین آثار کوبیستی ضیاپور، که با خود از فرانسه آورده بود، به نمایش در آمد. بعدها در سال‌های 1337 تا 1345 در بینال‌های تهران شرکت کرد، اما آثارش در هیچ دوره جزو منتخبین قرار نگرفت.

موضوع اغلب آثار اسفندیاری طبیعت و طبیعت بی‌جان است. او اگر چه به پیروی از سبک‌های اروپایی، همچون امپرسیونیسم، به دنبال
خلق آثاری نو و کسب تجربه بود، اما در مجموع آثارش هویت و نشان ایرانی دارد. او این هویت را از طریق انتخاب عناصر آشنا در فرهنگ ایرانی و به ویژه به‌کارگیری رنگ آبی نشان می‌دهد. او آبی را دوست داشت و آبی را رنگ خود می‌دانست. نقاشی‌های وی حاصل جمع دریافت مدرن از نقاشی و شناخت هنر ایران است.

اسفندیاری ابتدا از رئالیسم به امپرسیونیسم و سپس به کوبیسم و انتزاع رسید. در آثار ابتدایی‌اش فرم‌ها ساده و با خطوط رنگین دورگیری شده‌اند؛ در ادامه آثارش حال و هوایی امپرسیونیستی به خود می‌گیرند و خطوط جای خود را به لکه‌های رنگین و پویا می‌دهند. از سال 1343 به بعد، خطوط اسفندیاری ساختاری هندسی یافته و با نظم دقیق‌تری کنار یکدیگر قرار گرفته و فرم‌ها را می‌سازند. اشیا و آدم‌ها به نهایت ساده شده، تا به‌صورت مجموعه‌ای از خطوط و سطوح رنگی، هارمونی بدیعی تشکیل دهند.

او در مصاحبه‌ای می‌گوید: «ابتدا کارم طبیعت‌سازی بود و سبکی که در زمان دانشجویی‌ام کار می‌کردم امپرسیونیسم بود. بسیاری از هنرمندان، آثار مرا شبیه آثار سزان، نقاش فرانسوی می‌دانستند، بنابراین تصمیم گرفتم که تقلید نکنم. بیست سال پیش زمانی که هنرمندان خارجی آثار مرا می‌دیدند هرگز باور نمی‌کردند که در ایران نقاشان بزرگی هستند که می‌توانند کارهای ارزنده‌ای به نمایش بگذارند. مدتی امپرسیونیسم کار می‌کردم بدون اینکه چیزی از آبستره بدانم، در آن سبک شروع به کار کردم. من در طول این مدت، کارهایی انجام دادم که بسیاری از هنرمندان نکردند. ابتدا رئالیسم کار می‌کردم، الان من آبستره و به طور کلی انتزاعی کار می‌کنم، این کار فرم خاص خودش را دارد و سبک کارم در واقع مخصوص خودم است. کارهای من برداشتی از چند سبک است.»

احمد اسفندیاری چند سالی در دبیرستان‌های کشور به تدریس هنر و ادبیات مشغول بود و در سال 1354، پس از بازنشستگی از
وزارت آموزش و پرورش، در دانشسرای عالی به طراحی تصاویر گیاهان مشغول شد. 90 ساله بود که در اسفند سال 1391 پس از یک دوره بیماری از دنیا رفت، در حالی که این شعر محمدابراهیم جعفری هنگام تشییع پیکرش، بدرقه‌اش می‌کرد: «تو را دوست دارم صدای مرا نقاشی کن/ دلتنگ توام اندوه مرا نقاشی کن»

بام نقاشی
فاطمه قاسمی

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.