کاریکاتور های کامبیز درمبخش در نگارخانه سیحون

59

کاریکاتورهای کامبیز درمبخش در نگارخانه سیحون

نگارخانه سیحون کاریکاتور های کامبیز درم‌بخش را به تماشا گذاشت. این کارها مربوط به دوسال پیش است که درم‌بخش آنها را به صورت پراکنده در مطبوعات به چاپ رسانیده و اکنون تمام آنها در یکجا به نمایش درآمده.

انسانهای او در این ردیف کارها لباسهای زره و کلاه‌خود به تن دارند و گویی در هر لحظه آماده جنگند. به این شکل بدی جنگ و خونریزی به مشام می‌رسد در حالی که مستقیما صحنه زدوخورد تصویر نشده. انسانهای او بی‌رحمند تا جائی که باسرهای بریده آدمها بازی می‌کنند. آنها حتی به خودشان هم رحم نمی‌کنند و تصویر خود را درون چشمه هدف تیر و کمان قرار می‌دهند. فرهنگ در میان اینگونه انسانها چیزی بی‌معنی است و به وسیله کتابی شعله‌ور سیگارشان را آتش می‌زنند.

کاریکاتورهای کامبیز درم‌بخش در چنین حال و هوایی است. او به اوضاع می‌تازد و به وسیله تصویر زمان واقعه را به تاریخ می‌سپرد. شاید به این خاطر که درد نیش را تخفیف دهد.

درم‌بخش جزو معدود کسانی است که مرتبا به دنبال سوژه‌های جدید می‌گردد و فرمهای گوناگون را می‌آزماید. از این نظر کارش قابل تحسین و تعمق است.

به مناسبت برگزاری نمایشگاهش در سیحون و همچنین کارهای آینده‌اش، با او به صحبت می‌نشینیم.

آقای درم‌بخش، شما در فرمهای مختلف و شیوه‌های گوناگون کار می‌کنید. یک قسمت از کاریکاتورهای شما صرفا روزنامه‌ای است، با خطهای بخصوص خودش، و یک ردیف از کارهایتان هم که بهتر است بگوییم در زمینه فلسفی کار می‌شود و بیشتر جنبه شخصی دارد. بهرحال در مورد انواع کارتان توضیحی بدهید.

من به این معتقدم که هنرمند دائما باید در حال جستجو باشد و یکی از دلایلی که من را به طرف شیوه‌های گوناگون کار می‌کشاند، همین روح جستجوگری است. این کارها که در این نگارخانه به تماشا گذاشته شده مربوط به دو سال پیش است و امروز من آدم دیگری هستم و شاید باطرز فکر دیگری و ممکن است که این کارها را به اندازه آن روز دوست نداشته باشم ولی بهرجهت این کاریکاتورها به بهترین دوران کار هنری‌ام مربوط می‌شود.

اما در مورد مطبوعات باید بگویم که کارهایم مستقیما به خواسته سردبیر و مردم ارتباط دارد. مسلما اگر من نمونه‌های شخصی و فلسفی کارهایم را برای جریاد کار می‌کردم مورد قبول واقع نمی‌شد. به همین جهت من مجبورم که خود را در بعضی موارد با شرایط وفق بدهم، که البته این کار صحیحی نیست ولی بهرجهت یک کاریکاتوریست هم باید زندگی کند و مسلما احتیاجات مادی دارد و منبع درامد من هم همین طرح زدن میباشد و این تنها کاری است که انجام می‌دهم… اما نباید فراموش کنیم که این زمینه هنری در وهله اول برای من حکم سرگرمی و تفریح را دارد و بعد به صورت کار مطرح می‌شود.

من سرگرمیها را در ردیف کارهای غیر روزنامه‌ای جستجو می‌کنم.

هرچند در هر دو نوع کار، خطهای متفاوتی وجود دارد، ولی بهرشکل نقش شما در آنها مشخص است.

البته همان کارهای روزنامه‌ ای هم هنر است، منتهی هنر داریم تا هنر. هنری که الان راجع به آن صحبت می‌‌کنیم به مفهوم واقعی کلمه است. یعنی چیزی که هنرمند به آن اعتقاد دارد و با او در رابطه می‌باشد و همچنین در معیارهای بین‌المللی قرار گرفته است. می‌دانیم کاریکاتور در دنیا بر چه مداری قرار دارد و به چه شکل مطرح می‌شود. من هر روز به وسیله روزنامه و کتاب از اتفاقات گوناگون در دنیای هنر و کاریکاتور مطلع می‌شوم. یک کاریکاتوریست و یا یک هنرمند، مرتبا باید با دنیای خارج در ارتباط باشد و آخرین کارهای انجام شده و کتابهای از چاپ درآمده را تهیه و مطالعه نماید و به این وسیله پنجره‌ای به جهان هنر در اختیار داشته باشد.

سوالم را به شکل دیگری مطرح می‌کنم. شما کار روزنامه‌ای را صرفا برای درآمد و امرارمعاش انجام می‌دهید و یا اینکه می‌تواند بهانه‌ای باشد برای در رابطه قرار گرفتن با مردم؟

به نظر من هر دو مورد درست است. این کار شبیه کار کسی است که به دو زبان صحبت می‌کند. من وقتی با مردم عادی صحبت می‌کنم می‌توانم همانطور حرف بزنم که آنها درک می‌کنند و وقتی طرف من یک فرد روشنفکر باشد، کسی که هنر را تا حداعلای خود می‌فهمد، می‌توانم آزادانه به مسایل هنری بپردازم و تحلیل نمایم. به نظر من این برتری یک نقاش یا یک انسان است که می‌تواند به هر وسیله‌ای با هر کسی ارتباطش را حفظ کند.

جدیدا به چه شیوه‌هایی کار کرده‌اید؟ تجربه‌هایتان در چه زمینه بوده است؟

تجربه‌های جدیدی دارم که انشاالله در نمایشگاههای آینده به تماشا می‌گذارم. یک نمایشگاه در انجمن ایران و آمریکا دارم که باز هم تمام تجربه‌هایم نیست، این نمایشگاه در 11 آبان به مدت یکماه برگزار می‌شود و موفقیتهای استثنایی را به تماشا می‌گذارد. دیگر اینکه کارهایی را با رنگ شروع کرده‌ام. چون تاکنون بیشتر کارهایم در روزنامه چاپ شده کمتر فرصت بکار گرفتن رنگ را به دست می‌آورده‌ام، چون در روزنامه امکانات چاپ رنگی وجود ندارد. در نظر دارم تا آنجا که امکان دارد و لازم است از رنگ استفاده کنم و آنها را به صورت گروه در نمایشگاه عرضه کنم و در این میان از آبرنگ هم استفاده خواهم کرد.

فقط با آبرنگ کار خواهید کرد؟

نه برای من نوع رنگ مهم نیست. از هرچیزی که مورد احتیاج باشد استفاده می‌کنم. این «چیز» می‌تواند رنگ و روغن یا مدادرنگی و یا حتی خودکار باشد. هیچوقت خودم را محدود به وسیله‌ای نمی‌کنم، بلکه نیاز خودم و نیاز کار را در نظر می‌گیرم.

حتی ممکن است از چند چوب برای بیان افکارم استفاده کنم.

طرحی دارم که درآینده پیاده خواهم کرد و در آن آثاری را خواهم ساخت، آثاری که به‌هیچ‌وجه با قلم و کاغذ ارتباط ندارد و به بیان دیگر، روی فکرهای ساخته شده کار خواهم کرد. من مدت چندسال هم در پشت مجله «پیک» که مربوط به کودکان می‌شد نقاشی می‌کردم و مسلما محتوا و شکل کار را در حد فهم بچه پایین می‌آورد.

در بین فعالیتهایم به کار نقاشی هم پرداختم و از این زمینه هنری برای بهتر شدن کاریکاتورهایم استفاده کردم.

راجع به کاریکاتوریستهای ایرانی چه نظری دارید؟

یک عده هستند که صرفا برای نفس هنر کار می‌کنند. عده‌ای هم فقط برای روزنامه و مجله طرح می‌زنند و دنبال سوژه‌های روز هستند. من تنها کسی هستم که هر دو نوع کار را انجام می‌دهم و فکر می‌کنم این بهترین است.

در قسمت اول آقای محصص را داریم که واقعا در این راه زحمت کشیده و دیگر آقای آراپیک باغداراسیان که زمانی در مجله «نگین» با نام مستعار کار می‌کرده و کارهایش در معیارهای بین‌المللی قرار دارد. یعنی آن نوع کاری که دنیای کاریکاتور قبول دارد و از جوانها هم مصطفی رمضانی و فرهنگ که همه از دوستان من هستند.

گروه دیگر که فقط کار روزنامه‌ای می‌کنند و در راسشان آقای غلامعلی لطیفی قرار دارد که کارشان بسیار خوب است و دیگر آقای سخاورز.

عده‌ای از کاریکاتوریستها هم هستند که به عنوان پیش‌کسوت همیشه احترام دارند. این گروه اولین کسانی بودند که کاریکاتور را شروع کردند و راه را هموار نمودند و از این نظر کارشان ارزشمند است. آقایان حسن توفیق، دولو، بهرام داوری، بنایی و تجارتچی جزو این کاریکاتوریستها هستند. این هنرمندان زمانی دست به قلم و کاغذ بردند که رابطه‌ای به این صورت بین ایران و دنیای خارج وجود نداشت و اطلاعات بسیار ناقص و اندک بود. کار هنر نباید به‌هیچ‌وجه انحصاری باشد. من هروقت فرصتی به دست آورده‌ام، اطلاعات و کتابهای مربوط به کاریکاتورها را در اختیار دوستان قرار داده‌ام. در این مورد همیشه باید یک بده بستانی وجود داشته باشد. به این صورت روی کارها هم داوری بهتری صورت می‌گیرد.

متشکرم.

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.