پایان مرد فولادی

170

ریچارد سرا درگذشت

ریچارد سرا، هنرمند آمریکایی که مرزهای پیکرسازی را قوس‌دار کرد، دیروز بیست و ششم مارس 2024، در سن 85 سالگی درگذشت. او بیشتر به خاطر ورقه‌های منحنی غول پیکرش از فولاد اکسید شده، مانند مجموعه «موضوع زمان» (The Matter of Time) که تالار اصلی موزه گوگنهایم بیلبائو را پر می‌کند، شناخته می‌شود. چنین آثار بزرگ و سنگینی، فضارا به شدت متحول کرده و اغلب موجب واکنش فیزیکی بینندگان می‌گردد.

سرا دوم نوامبر 1939 در سانفرانسیسکو از مادری روسی-یهودی و پدری اسپانیایی متولد شد که در کارخانه کشتی سازی کار می‌کرد. ریچارد در کودکی از دیدن یک کشتی که به آب انداخته می‌شد، بسیار هیجان‌زده می‌شده و از این امر الهام می‌گرفت و نقاشی می‌کشید و مورد تشویق مادرش می‌شد. او هنرهای زیبا را در دانشگاه ییل در کنار همتایان خود از جمله چاک کلوز و همسر اولش نانسی گریوز خواند، اما پس از شوخی با منتقد مهمان، هنرمند رابرت راشنبرگ، که شامل آوردن مرغ زنده به کلاس بود، به مدت دو هفته از دانشگاه تعلیق شد.

سرا در سفری به پاریس با فیلیپ گلس آشنا شد و از موسیقی وی الهام گرفت. در همان سفر از استودیوی کنستانتین برانکوزی بازدید کرد و مدتی را در محله سکونت قهرمان خود، آلبرتو جاکومتی، گذراند. در اسپانیا بود که سرا با دیدن تابلوی «ندیمه‌ها»ی دیگو ولاسکز، همه چیزهایی را که در مورد هنر می‌دانست، مورد بازنگری قرار داد. او قبل از ابداع شیوه خاص خود در پیکرسازی و این ایده که خود بیننده موضوع واقعی کار او خواهد بود، به قول خودش، دوره‌ای از گیجی کامل را سپری کرد که شامل کار با حیوانات عروسکی بود.

او در سال 2008 به گاردین گفت: «اگر وارد کار نشوید و با آن درگیر نشوید، محتوایی وجود ندارد. کل رابطه موضوع-ابژه معکوس است. محتوا شما هستید!»

سرا بخش زیادی از دهه 1960 را در صحنه هنر زیرزمینی نیویورک گذراند، جایی که با مواد غیر متعارف مانند لاتکس، نئون و سرب مذاب کار می‌کرد – آخرین مورد استفاده برای «قطعات پاشیده» خود، که فلز مذاب را بر سطحی روی زمین می‌ریخت یا آن را بر سطوح ایستاده پرتاب می‌کرد و سپس اجازه می‌داد کم‌کم سرد و سخت شود. اواخر دهه 1960، نظر عموم به آثار وی جلب شد و شهرت پیدا کرد.

در سال 1970 سرا از گریوز جدا شد. در همان سال به ساخت مجسمه‌های بزرگ در ژاپن، کانادا و آمریکا مشغول شد. او با تمرکز بر توپوگرافی هر مکان و نحوه تعامل اثر با آن هنگام قدم زدن بیننده، مجسمه‌هایی را برای آن منظره خاص طراحی کرد. البته مجسمه‌های شهری او بیشترین جنجال را به همراه داشت.

سرا در سال 1981 با مورخ هنر کلارا وایرگراف ازدواج کرد. همان سالی که «قوس عنوان‌دار» در پلازای منهتن نصب شد، آن فضا را به بخش تقسیم کرد؛ در واقع سرا یک دیوار 36/5 متری از فولاد زنگ‌زده را در این فضا قرار داده بود. بسیاری از منتقدان این اثر را مورد عنایت قرار داده و آن را فاجعه خواندند و برخی که مهربان‌تر بودند، آن را یک چشم درد می‌دانستند. بسیاری از مردم هم این اثر را نپسندیدند و به آن اعتراض کردند. سرا می‌گوید که حتی پوسترهایی با عبارت «سرا را بکش» هم در اطراف و روی این مجسمه دیده است. در یک جلسه عمومی در سال 1985، رای به حذف این اثر داده شد. سرا از دولت آمریکا به خاطر این حکم شکایت کرد، اما شکست خورد. این کار به سه قسمت تقسیم شد و اکنون در انباری در بروکلین قرار دارد. سرا در آن زمان شکایت کرد و از دست دادن مجسمه را به مرگ در خانواده تشبیه کرد: «فکر نمی‌کنم کارکرد هنر خوشایند باشد».

اما همان‌طور که او بزرگتر شد، عموم مردم به کارهای عظیم فولادی او که به نظر می‌رسید اشاره به عصر صنعتی و کارخانه کشتی‌سازی دوران کودکی او داشته باشد، علاقه نشان دادند. او در سال 1987 در نزدیکی ایستگاه خیابان لیورپول لندن، مجسمه عظیمی نصب کرد و آن را بهتر از قوس عنوان‌دار خواند. از همین زمان قوس و انحنا در کارهای وی بیشتر شد و بیضی‌های گشتاور او که در دهه 1990 با استفاده از صفحات فولادی نورد شده ساخته شد. «موضوع زمان»، شامل هشت مجسمه منحنی ساخته شده بین سال‌های 1994 تا 2005 برای موزه گوگنهایم بیلبائو بود که به اثر نمادین وی تبدیل شد. دو سال پس از نصب آنها، موزه هنر مدرن نیویورک دومین نمایشگاه مروری بر آثار سرا را برگزار کرد. امروزه سرا چنان مشهور است که گاردین به او لقب «مرد فولادی» داده و آثارش در مناظر و موزه‌های سراسر جهان، از ایسلند تا نیوزلند نصب شده است.

ریچارد سرا که با مجسمه‌ها و نقاشی‌های مینیمالیستی خاص خود شناخته می‌شود، نمایش سال 2019 در گالری گاگوسیان نیویورک را به عنوان “سنگین ترین نمایش خود تا کنون” توصیف کرد. او تا زمان مرگش به‌عنوان مشهورترین مجسمه‌ساز زنده در ایالات متحده شناخته می‌شد، کارهای سنگین و فیزیکی او به‌طور فزاینده‌ای در تضاد با گذر زمان‌ در عصر دیجیتال بود. هنگامی که مایکل کریگ مارتین، هنرمند مفهومی در سال 2015 از او پرسید که کدام هنرمندان دیگر مانند او به پیکرسازی نزدیک می‌شوند، او پاسخ داد: «فکر نمی‌کنم دیگر کسی چنین کند.»

بام خبر
بهار وفایی و زروان روح‌بخشان

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.