درباره نظام زیبایی شناسی
والتر بنیامین فیلسوف و منتقد آلمانی، در طول حیات فکری خود در مورد مفاهیم زیباییشناسی، در حیطههای مختلف نظریهپردازی کرده و مقالهها و کتابهای تامل برانگیزی نوشته است. در پی به قدرت رسیدن ناسیونال سوسیالیستها در ۱۹۳۳ در آلمان، پروژه بنیامین درگیر مسائلی شد که زمینه بسط و تحلیل وی از نسبت سیاست و زیباییشناسی را فراهم آورد. او تحولات زیباشناختی ناشی از قدرت گرفتن نازیها را «زیبایی شناختی شدنِ سیاست» به دست هیتلر خواند. فرایندی که طی آن رژیم فاشیست – که از نظر بنیامین، هیچ رژیمی در طول تاریخ دنیای مدرن به اندازه آن به وجه زیبایی شناختی خود واقف نبود – به طرز فاجعهباری کوشید قلمروی هنر و نمودها را در راستای اهداف و اغراض سیاسی خود بسیج کند.
بنیامین معتقد است که نباید با خیال آسوده یک آموزه مفهومی یا نظام زیبایی شناختی عام را در مورد هر اثر هنری خاص اعمال کرد؛ نظامی که در آن یک اثر هنری خاص تا حد مثال یا مصداق محض قاعدهای عام تنزل پیدا کند و به شکل بسیط تبدیل به چیزی علی السویه و در نهایت قابل تعویض و جانشینپذیر شود. برعکس باید کوشید تا رویه مفهومی در برخورد با تجربه زیبایی شناختی را هر بار از نو ابداع کرد.
تعین امر نامتعین
آدورنو نیز در رابطه با نظامهای زیبایی شناختی میگوید: «اثر هنر را فقط به منزله نظامی میتوان فهم کرد که قانونهای درونیاش نابسامان است، به سان استخوانهای دررفته؛ هر اثر هنری نظامی است مبتنی با آشتی ناپذیری. هدف اثر هنری تعین دادن به امر نامتعین است، اما هنر و اثر هنری اساسا و به طور بنیادی پنهان کار هستند.»
از نظر مارکس، اثر هنری، هم به لحاظ وجوه تولید و هم به لحاظ منطق بازنمایی، بیانکننده فرایند تعیین اجتماعی است. یعنی اثر هنری در همه حال جزئی از یک روبناست که در رابطهای سرشار از تنش با آنچه مال خود اثر نیست، قرار دارد؛ رابطه ای پرتنش با زیربنا. از این منظر، برعکس نظر آدورنو و بنیامین، اثر هنری در عین حال داری ارزش شناختی بیهمتایی است که جدا از حکشدگی مادی، در فرایند تعین اجتماعی است.
خودآیینی
تکین بودن و سبک ویژه داشتن یک اثر هنری- یعنی راههای گوناگون یک اثر هنری برای سر باز زدن از اینکه صرفا بازتاب واقعیتی بیرون از خود باشد- حاکی از تجربه نوعی خودآیینی یا همان اتونومیاست نه تجربه هترونومیای محض؛ چیزی که قانونهایش را از جایی دیگر اخذ میکند و بنابراین از همان ابتدا ناآزاد است، حتی هنگامی که از آزادی دفاع میکند. از نظر بنیامین و آدورنو، اتونومیای اثر هنری محل توجه است. آدورنو چنین استدلال میکند: «چنین نیست که زمان ما زمان آثار هنری سیاسی است. قضیه این است که سیاست به اثر هنری خودآیین (اتونومیا) کوچ کرده و به عمیقترین لایههای آثاری رخنه کرده است که در پهنه سیاست مرده مینمایند.»
.
تصویر: آدورنو و بنیامین، اثر پاتریک برمر
.
منبع
جوانلی، الساندرو (1402)، متفکران بزرگ زیبایی شناسی، ترجمه امیر مازیار و دیگران، تهران، نشر لگا.
بام فلسفه هنر
سینا یعقوبی