در روز جهانی کارگر نگاهی بیاندازیم به نقاشیهای دیواری دیگو ریورا در ساختمان صنعت موسسه هنر دیترویت
«هنر میتواند به سلاحی مؤثر در برابر دروغگویی [حاکمیت] به مردم تبدیل شود. از طریق هنر میتوان دروغهایی را که قدرت برای منفعت خود به خورد ما میدهد، کشف کرد.» – دیگو ریورا
ریورا در سال 1932،نقاشیهای دیواری ساختمان صنعت دیترویت را کشید که همان سال کشتار فورد بود. در این اعتراض اولیه مسالمتآمیز، کارگران از دیترویت به دیربورن میشیگان راهپیمایی کردند. آنها میخواستند فهرستی از خواستههای خود را به مدیریت شرکت فورد ارائه دهند، اما در عوض ماموران امنیتی فورد و پلیس دیربورن به سمت تظاهرکنندگان تیراندازی کردند؛ بیش از شصت کارگر زخمی و پنج نفر کشته شدند که یکی از آنها شانزده ساله بود. در همین زمان بود که ریورا نقاشیهای دیواری کارگران را به تصویر کشید.
کار دیگو ریورا روی آن دیوارها تقریباً هشت ماه طول کشید. این مجموعه نقاشی دیواری از چهار دیوار در جهات شمالی، شرقی، جنوبی و غربی تشکیل شده است. دیوارهای شمالی و جنوبی تولید داخلی و خارجی خودرو را به تصویر میکشند. در دیوار شمالی، فولاد مذاب در پسزمینه به رنگ نارنجی میدرخشد، در حالی که کارگران با فشار طاقتفرسا مشغول انجام کار لازم برای ساخت موتور خودرو هستند. رنگ سبز پوست کارگران حکایت از قرار گرفتن آنان در معرض فرمالدئید دارد. گویی سرپرستان از پس کارگران تنفس میکنند. در دیوار جنوبی، ریورا با نقاشی ماشین پرس به شکل او، به الهه آزتک کواتلیکو ادای احترام میکند. این الهه در خلقت جهان اهمیت داشته و ریورا او را در میان کارگرانی قرار میدهد که نیروی کارشان در تولید کالاها و خدمات در سراسر جهان بسیار مهم است.
روی دیوار شرقی، ریورا مضامین تولد دوباره و زندگی را خلق میکند. یک کودک در مرکز دیوار باقی میماند و به پیشرفتهای اولیه کشاورزی انسانها ادای احترام میکند. سمت چپ و راست را تزیینات پوشانده است. دیوار غربی حاوی مضامین تاریک مرگ و ویرانی است. در حالی که بنا بود فناوری به ایجاد یک زندگی بهتر کمک کند، ریورا تهدیدهای جدیدی را که فناوری ایجاد کرده، بیان میکند؛ هواپیماهای بمبافکن و ماسکهای گاز و شاهینها و کبوترها فضای دیوار غربی را پر کردهاند.
این مجموعه نقاشی پیچیدگیهای خاصی دارد و سرشار از نمادها و نشانههای آشنا و غریب است. برای مثال، نمادهای مذهبی و پیشرفت علمی در دیوار شمالی، جایی که کودکی که در شرف واکسیناسیون، در محاصره سه پزشک نشسته، اشاره به صحنه عیسای کودک دارد که در تاریخ نقاشی، توسط سه مرد خردمند احاطه شده است. بر دیوار شرقی، جایی که خورشید طلوع میکند، نماد تولد قرار دارد. نگاهی دقیق به نقاشی دیواری وسیعتر، نوزادی را در پیاز یک گیاه نشان میدهد. دو برهنه غلات و میوهها را در دست دارند که نمادی از برداشت پربار است. دیوار غربی، محل غروب خورشید، نمایانگر پایان زندگی و قضاوت آخرین است. هم خوب و هم بد تکنولوژی را نشان میدهد؛ هواپیماهایی که مردم را جابهجا میکنند، به عنوان ابزار جنگی نیز مورد استفاده قرار میگیرند.
دیوار میانی جنوبی، کشاورزی و دیوار شمالی صنعت و به ویژه صنعت کشتیرانی دیترویت را به هم پیوند میدهد تا این دو را به هم نزدیک کند. قاب بالای دیوارهای شمالی و جنوبی به “چهار نژاد” معروف است. چهرهها نمایانگر آفریقاییها، اروپاییها، آسیاییها و بومیان آمریکا از منظر خدایان هستند. قاب سمت راست بالا تفسیری از دیدگاه رنسانسی از تولد عیسی است که ریورا به نوعی آن داستان را دستمایه روایت انتقادی خود از جامعه آمریکا قرار داده است. اکثر جامعه مذهبی دیترویت آن زمان میخواستند کل اثر به دلیل این قاب نابود شود. مجموعه این دیوارها تقریبا تمام صنایع دیترویت را به تصویر میکشد؛ روابط و مناسبات اجتماعی در قالب یک روز از زندگی کارگران به تصویر درآمده است؛ زندگی مبارزه است!
مبادا که فراموش کنیم
چنان که برخی متفکران و نویسندگان، از جمله کرت وونگات گفته، یک هنرمند میداند که نمیتواند در مورد هرج و مرج اطراف چندان کاری انجام دهد، اما میتواند یک بوم، یک تکه کاغذ یا یک تکه سنگ را به نظم کامل برساند. دیگو ریورا در سال 1932 هرج و مرج اطراف خود را دید، زیرا کارگران خواستار احترام و عزت بودند، اما گلوله و دستبند دریافت کردند. در میان این آشوب، ریورا دیوارهای مؤسسه هنر دیترویت را به نظم کامل رساند. چنین است که بن دیویس میگوید: «اکنون، در زندگی پر فراز و نشیب ما که بیماری و شکاف بین بهرهوری کارگران و دستمزدها به طور پیوسته در حال افزایش است، نیاز به اندکی نظم و آرامش بیشتر احساس میشود؛ هنوز حقوق بسیاری خورده میشود و صدای اعتراض بسیاری خفه میشود و ندای بسیارانی سرکوب. پس مبارزه همچنان ادامه دارد و کار امثال ریورا حداقل چراغی از ثبات و نظم کامل را، هر چند در عالم خیال نقاشی، روشن نگاه میدارد تا مبادا فراموش کنیم که باید ادامه دهیم.»