تفسیر اضطراب مزمن

39

تونی کرگ، پیکرساز آلمانی در یکی از مجموعه طراحی‌های خود به ثبت انبوهی از چهره‌های لرزان و متلاطم با زاویه دید یکسان پرداخته است که مشترکاتی با مجسمه‌های عظیم‌الجثه وی دارد. هنرمند در تلاشی مداوم برای یافتن فرمی جدید و استفاده از متریال‌های متنوع، این بار با استفاده از ابزار مداد و خطوطی با ارزش خطی یکسان به واکاوی رابطه انسان و فضا پرداخته است. او در این راستا به طراحی با ماهیت انعکاس و ارتعاش از واکاوی رابطه بین این دو پرداخته و به جای بیانی انتزاعی از ترکیباتی با فرم‌های پیچیده به بازنمایی چهره‌هایی با ابعاد رو به رشد و گسترش از ترکیبی تقریبا یکسان پرداخته است. ثبت لحظه‌ای از تردید، تامل و یا لحظه‌ای از زندگی گذرا با موازنه و تکرار خطوط تقریبا موازی از مرز چهره‌ها همراه شده، به طوری که سطوح مشترکی را با قرار دادن خطوط بر روی یکدیگر ایجاد کرده و همچون لایه‌‌های شفاف بر روی یکدیگر بازنمایی شده‌اند.

طراحی از چهره‌هایی که با عدم بازنمایی از حالات عاطفی، همچون تفسیری از درک ماهیت درونی افراد هستند و بیننده را به ایجاد رابطه عاطفی با طراحی‌ها وا می‌دارد. تسخیر انرژی نیروهای گریز از مرکز در چهره‌هایی که همگی به روبه‌رو خیره شده‌اند و با اندک تفاوتی در اندازه رو به گسترش به اطراف کادر هستند، درک مشترکی از وضع موجود را در بیننده برمی‌انگیزد. پرورش افکار و ثبت انرژی در زندگی مدرن، سرعت و گذرا بودن از تغییر ماهیت در اثر حرکت، مشخصه‌های ثابت این مجموعه طراحی هستند که با سبک فوتوریسم پیوند دارد. انرژی نهفته در هر طرح و تشویش ذهنی هنرمند با شلوغی مکرر روزمره در زندگی مدرن همراه است. خطوط سیال و روان و سطوح مشترکی که در پی مرز مشترک و یا روی هم افتادن خطوط بر روی یکدیگر ایجاد شده، همچون تفسیری از طول موج و ارتعاشی است که اضطراب هنرمند را به واکاوی حضور خود هنرمند در جامعه است.

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.