در این شماره که در تابستان 1400 منتشر شد؛ میخوانید:
سرمقاله
فرشید پارسیکیا
قندریزی به وسعت ایران
صفر شروع؛
این شماره تقدیم میشود به استاد رویین پاکباز به پاس تلاش بیوقفه ایشان برای هنرهای دیداری ایران
یک؛ «همچو کتابیست جهان جامع احکام نهان / جان تو سردفتر آن فهم کن این مسئله را»
چندان مهم نیست که سال 1400 شروع قرن جدید است یا خیر، ولی با شروع این سال تغییرات شگرفی در جامعه فرهنگ و هنر در حال وقوع است که تاثیرات زیادی بر هنرهای دیداری گذاشته است و میتوان گفت که قرن جدیدی در فرهنگ و هنر آغاز شده است. هرچند به نظر میرسد این تغییرات از سالهای پیش شروع شده، ولی بیماری همهگیر کرونا و همچنین بروز مشکلات اقتصادی در سراسر جهان این تغییرات را تسریع کرده و شرایط جدیدی را برای جامعه هنرهای دیداری بهوجود آورده است. در این بین ایران جایی با موقعیتی ویژه در جهان است و بسته شدن تعداد زیادی از گالریها و ابلاغیههای مختلف ستاد کرونا در راستای محدود کردن بازدید نمایشگاهها، عملا جامعه گالریداری فلج شده و این اتفاق تیر خلاصی بود به بدنه کمجان جامعه هنرهای دیداری ایران که اکثر مراودات اقتصادی آن با گالریها اتفاق میافتد. از دیگر مسائلی که باعث شروع دنیای جدیدی در حوزه فرهنگ و هنر شده، تغییر شگرفی است که دنیای رسانههای اجتماعی مجازی جدید در رویکرد هنرمندان، مخاطبان و حتی مجموعهداران بهوجود آورده است و عملا بیسامانی و بیقاعدگی این رسانههای مجازی بر رفتار هنرمندان و مخاطبان تاثیر گذاشته و روند جدیدی ایجاد کرده که معایب و محاسن زیادی دارد. حال، عمده بدنه جامعه هنرهای دیداری پس از سالها فعالیت در این حوزه، دچار شک در ادامه حیات این جامعه شده و از منظر نگارنده تنها راه نجات این جامعه تلاش و تلاش و تلاش است که تنها توسط متخصصان این حوزه اتفاق میافتد و لاغیر. در نهایت پشتبام تلاش میکند با تمام توان خود این راه را ادامه دهد، به نوعی که جان هنر در دفتر ما حک شده است و به قول مولانا «فهم کن این مسئله را».
دو؛ هنرستان هنرهای زیبای تهران
شماره ششم پشتبام با موضوع «هنرستان هنرهای زیبای تهران» / پژوهشی درباره هنرستان هنرهای زیبای تهران «1357-1332»، در اسفند ماه 1399، درحالی در فضای مجازی رونمایی شد که به دلیل گسترش ویروس کرونا، امکان برگزاری رونمایی حضوری وجود نداشت. برای آن رونمایی فیلمهای متعددی توسط حمید جانیپور و محسن حسینخانی ساخته شده بود که بدین وسیله از این دو بزرگوار تشکر میکنم. همچنین باید اذعان کنم که مخاطبان پشتبام دست از پشتیبانی ما برنداشته و بیشتر نشریات ما را از طریق سایت خریداری کردند و همچون شماره قبل به ما یاری رساندند.
سه؛ دههی چهل
حکومت پهلوی دوم در دهه چهل با راهاندازی جریانی به نام انقلاب سفید و تاثیراتی که این جریان بر حوزه فرهنگ و هنر گذاشت، رفتارهای متفاوتی در این حوزه از خود نشان داد. از تاثیرات این رفتارها، جریان روشنفکری دهه چهل پدیدار شد. آغاز کار کانون پرورش فکری کودکان، تشکیل کانون نویسندگان ایران، برگزاری جشنهای هنر و غیره از رویدادهایی است که در پی انقلاب سفید اتفاق افتاد. البته باید توجه داشت که اغلب افراد جریان روشنفکری در دهه چهل، تحت تاثیر نحله فکری چپ بوده و این نحله فکری سایه گستردهای بر تولیدات فرهنگی دهه چهل و پنجاه انداخته است. میتوان گفت که بخشی از جریانی که جرقه انقلاب پنجاه و هفت را زد، از این نحله فکری تبعیت میکردند.
چهار؛ تالار قندریز
تالار ایران در تیرماه 1343 توسط دوازده عضو موسس آن، رویین پاکباز، منصور قندریز، محمدرضا جودت، فرامرز پیلارام، مرتضی ممیز، سیروس مالک، مسعود عربشاهی، صادق تبریزی، فرشید مثقالی، قباد شیوا، هادی هزاوهای و پرویز (محمد) محلاتی تاسیس شد و به فاصله یک سال بعد با مرگ نابهنگام منصور قندریز (از اعضای موسس این تالار) به تالار قندریز تغییر نام داد. باید اذعان کرد که تالار قندریز با کوششهای رویین پاکباز و محمدرضا جودت به مدت چهارده سال ادامه حیات یافت و تبدیل به یک کانون فرهنگی و هنری شده بود. از ویژگیهای این تالار میتوان به برگزاری نمایشگاههای تخصصی طراحی گرافیک و عکاسی برای اولین بار در تاریخ هنر ایران نام برد. همچنین انتشار مطالب تخصصی درباره هنر نیز از دیگر کارهای مهم و موثر این تالار است. در واقع با توجه به رویکرد ویژه تالار قندریز، میتوانیم تاریخ گالریداری ایران را به قبل و بعد از این گالری تقسیم کنیم. از سوی دیگر، میتوان تالار قندریز را در ادامه راه جریان نوگرایی هنر ایران، که با حضور جلیل ضیاپور و انجمن خروس جنگی شروع شده بود، دانست. از دیگر ویژگیهای این تالار میتوان به رفتار اقتصادی آن اشاره کرد که تحت تاثیر نحله فکری چپ، رویکرد متفاوتی داشته است. در این شماره تلاش کردهایم با نقطه نظرهای مختلفی به فعالیت این تالار بپردازیم.
پنج؛ مجله آنلاین پشتبام
مجله آنلاین پشت بام که فعالیت خود را از آذر ماه 1397 در رسانه اینستاگرام و وبسایت poshtebammag.ir آغاز کرده بود، با شروع سال1400 تغییراتی در رفتار خود بهوجود آورد. از جمله این تغییرات میتوان به راهاندازی خبر و رویکرد محتوامحور آن اشاره کرد.
شش؛ سپاسگزاری
در انتها مراتب احترام و سپاس خود را به استادان بزرگوار حسن موریزینژاد، نصرتاله مسلمیان، هادی هزاوهای، سعید شهلاپور، پروانه اعتمادی و مریم زندی ابراز میدارم. همچنین متشکرم از انتشارات نگاه، بابک رییسدانا، محمد مخبری، میلاد عیدیان، الهام آهویی، پارسا فرشا و فرشته مناجاتی که به اینجانب و نشریه پشتبام کمک شایانی کردهاند.
سالشمار تالار قندریز
گروه پژوهش پشتبام / فرانک احمدزاده، نرگس مرندی، یاسمن شاپوری، فضه زحمتکش، محمد شمس
سالشمار پیشرو، سالشماری درباره رخدادها، جریانها، افراد و مکانهایی که بر روند شکلگیری و توسعه «تالار قندریز» تاثیر داشتهاند.
چکیده:
سالشمار پیش رو شامل پژوهشی است درباره تالار قندریز(ایران) که شکلگیری و روند توسعه این تالار را هدف قرار داده و اطلاعات افراد، جریانها، گالریها و یا مکانهایی که در روند شکلگیری تالار قندریز تاثیر گذاشتهاند، ارایه میکند. لازم به ذکر است، برای هنرمندانی که ذیل فضای هنر نو و مدرنیسم اثر تولید کردهاند از عبارت «هنرمند جریان هنر نوگرای ایران» استفاده شده و برای هنرمندانی که با رجوع به فضای تصویری و محتوایی گذشته جغرافیایی ایران فعالیت کردهاند از عبارت «هنرمند جریان نو سنتگرای ایران» استفاده شده. در این سالشمار هرجا که از مکتوبات دیگر نقل قول آمده است، از کلمه «مکتب» در پیشوند سقاخانه استفاده شده و هرجا که نقل قول نبوده و مجموعه پژوهش پشتبام ذکر نام کرده، از کلمه «جنبش» در پیشوند سقاخانه استفاده شده است …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
تاریخنگاری تالار قندریز
گروه پژوهش پشتبام / فرانک احمدزاده، نرگس مرندی، یاسمن شاپوری، فضه زحمتکش، محمد شمس
چکیده:
در تاریخ گالریهای ایران، تالار قندریز یکی از مهمترین و تاثیرگذارترینها بوده است. فعالیتهای تالار قندریز به صرف نمایش آثار هنرمندان خلاصه نشده و برای اولین بار در این زمینه دست به اقدامات مهمی زده شد که فرآیند و ساختار نمایش آثار هنری در ایران را دستخوش تغییراتی کرد. این گالری در ابتدای تاسیس خود، نه تنها به قصد فروش آثار هنری پیریزی نشد، بلکه در این گالری برای نخستین بار به الزاماتی مانند بروشور، کاتالوگ و پوستر نمایشگاه، در کنار نمایش اثر اهمیت داده شد. تالار قندریز محل ایجاد نوعی فرهنگ بود که تا پیش از آن در گالریهای ایران وجود نداشت و بنا بر محوریت فکری اعضا، علاوه بر نمایش آثار، نگارش و بحث و سخنرانیهای تخصصی در این تالار برگزار میشد. گروه پژوهش پشتبام کوشیده است در این متن روند شکلگیری گالریها «تا سال 1357» به خصوص تالار قندریز را به صورت اجمالی ارایه دهد و همچنین به روند فعالیتهای آن بپردازد …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
بازنشر بروشور نخستین نمایشگاه تالار ایران در تیر ماه سال 1343 به قلم منصور قندریز
چکیده:
تالار ایران (تالار قندریز) در حالی اولین نمایشگاه خود را افتتاح میکند که هنرمندان موسس آن، هنر را امری جدا از سایر علوم نمیدانستند و معتقد بودند که در کنار رشد سریع صنایع، هنر نیز از این تحول غافل نمانده و دامنه وسعت هنر در حال گسترش است. اشاره به این موضوع در ابتدای بروشور نخستین نمایشگاه تالار قندریز، حاکی از احساس خلا ناشی از تحول هنر در جامعه ایرانی است. قیاس تهران با مراکز هنری دنیا همچون نیویورک، لندن یا مسکو دال دیگری بر این مدعا است. اشاره به کوششهای هرچند کم یا ناقص، کمبود امکانات لازم و کافی برای ارایه آثار توسط هنرمندان، همکاری هنرمندان با یکدیگر و حمایت طرفداران واقعی هنر برای رفع مشکل مالی هنرمندان از عواملی است که به زعم اعضای تالار قندریز، برای تحقق هدفی مشترک در اعتلا و پیشرفت هنر در جامعه ایران لازم است. گرچه تالار قندریز در شروع فعالیت خود به شکل مشخص بیانیهای صادر نکرد، اما بازنشر متن بروشور نخستین نمایشگاه آن که توسط منصور قندریز نوشته شده، به دلیل نشات گرفتن از بنیانهای فکری و نگاه اعضای تالار قندریز به هنر و جامعه هنری ایران در دهه 40 حایز اهمیت است …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
بازنشر کتابچه بیست و سومین نمایشگاه تالار قندریز 1345 / آثار پاستل، حکاکی و نقاشی منصور قندریز
چکیده:
در دومین سال فعالیت تالار ایران، یکی از اعضای مهم آن، منصور قندریز در حادثهای از دست رفت. مرگ او برای اعضای تالار ضایعه دردناکی بود که در پی آن، بنا بر تصمیم جمعی اعضا، برای نکوداشت نام منصور قندریز، نام تالار ایران به «تالار قندریز» تغییر کرد. در سال 1345 و در بیستوسومین نمایشگاه تالار، آثاری از منصور قندریز به نمایش درآمد و در کنار نمایشگاه کتابچهای حاوی سالشماری از زندگی کوتاه او، گفتوگویی بین اعضا و میهمانان تالار درباره آثار و دورههای کاری او و چند متن باقی مانده به قلم منصور قندریز، توسط انتشارات تالار چاپ شد. در ابتدای این کتابچه رویین پاکباز مقدمه کوتاهی از سیر کارهای قندریز نوشته و سپس گفتوگویی حول محور کارهای او ادامه مییابد. بازنشر این گفتوگو از این جهت حایز اهمیت است که بهطور مفصل درباره دورههای کاری قندریز، اندیشهها و خصوصیات هنری او صحبت میشود …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
باز نشر بیانیه گروه نقاشان تالار قندریز، اردیبهشت ماه 1348
چکیده:
با تلاش رویین پاکباز و همراهی پروانه اعتمادی، محمدرضا جودت، ناصر درخشانی، گارنیک درهاکوپیان، سعید شهلاپور، بهرام روحانی، فرشید ملکی و حسن واحدی بار دیگر «گروه دوم نقاشان تالار قندریز» شکل گرفت و پس از چند جلسه گفتوگو، آنان نخستین نمایشگاهشان را با انتشار بیانیهای در اردیبهشت ماه 1348 بر پا کردند. در سطوری از این بیانیه میخوانیم: «هر یک از ما به این سطح از آگاهی رسیدهایم که در این شرایط زمانی و مکانی، نقاشی فقط تخلیه بلااراده محتویات ذهن یا ابراز احساسات فردی به زبان رنگ و طرح و … نمیتواند باشد. چرا که اندیشه و احساس یک نقاش اگر به نقاشی به عنوان چیزی منتزع از واقعیتهای زندگی بنگرد، محتوای اصیل و مبین زمانه خویش را نمیتواند بپرورد… ما، به پیدایش هنر ملی معتقدیم، هنری که حتی اگر با هیچیک از الگوهای جهانی قابل انطباق نباشد، خصوصیت مستقل خود را حفط کند. همچنین معتقدیم که مسئله نقاش ایرانی باید در همینجا و در محدودیت واقعیات این ملک حل شود. به این جهت شرکت در فستیوالها و بینالها و مجامع هنری جهانی را کاری بیهوده میدانیم. و سعی در جهانی جلوه دادن مسئله را به نوعی گریز، تعبیر میکنیم.» …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
بررسی ریشهشناختی واژههای «تالار»، «نگارخانه» و «گالری»
فرهنگ پارسیکیا
چکیده:
واژههای «تالار» و «نگار» دارای ساختاری مشخص و ریشه آنها تا زبانهای هند و اروپایی نخستین، قابل پیگیری است، ولی برای واژه «خانه» دو تحلیل ریشهشناختی پیشنهاد شده است که هیچکدام قطعی نیستند. ساختار واژه «گالری»، قدری پیچیده است و تنها تحلیل ریشهشناختی احتمالی آن، سیری از عبری به یونانی و لاتینی و از آنجا به فرانسوی و انگلیسی دارد …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
از آفتابی به آفتاب دیگر
رضا براهنی
چکیده:
زندگی منصور قندریز کوتاهتر از آن بود که مجال نقد و بررسی آثارش به شکلی دقیق در زمان حیاتش رخ دهد. از اینرو رضا براهنی در کتاب «تاریخ مذکر»، مقالهای را با عنوان «از آفتابی به آفتاب دیگر» به منصور قندریز اختصاص داده است. این کتاب به دو بخش تقسیم میشود. بخش نخست «تاریخ مذکر» نام دارد که به تعبیر نویسنده، رسالهای پیرامون تشتت فرهنگ در ایران است و بخش دوم این کتاب «فرهنگ حاکم و فرهنگ محکوم» نام دارد و مجموعه نوشتارهایی با رویکرد نقد اجتماعی است. بازنشر این مقاله از این جهت حاز اهمیت است که رضا براهنی، در کندوکاوی موشکافانه، علاوه بر توصیف شخصیت و روحیات قندریز، در نقدی اجتماعی، ساختار و بافت زندگی هنرمند شهرستانی و تمایلات زندگی در مرکزیت جامعه هنری، مهاجرت از شهرستان و مهمتر از آن، دورههای کاری و آثار او را بررسی و تحلیل کرده است. رضا براهنی در خوانشی بر اساس آثار هنری منصور قندریز، یکی از دورههای کاری او را به «آفتاب اول» نامگذاری میکند …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
درباره منصور قندریز
حسن موریزینژاد
چکیده:
منصور قندریز تنها سی سال عمر کرد. او که سرشار از شور زندگی بود، در همین مدت کوتاه قابلیتهای متعددش را بهعنوان نقاش و شاعری خلاق، پیشرو و نقاد، با شخصیتی کاریزماتیک و علاقهمند به کار جمعی در هنر نشان داد. حضورش یکی از پایههای تشکیل تالار ایران (قندریز) بود و برای تداوم فعالیت آن از خود مایه بسیار گذاشت. در بروشور نمایشگاهی از آثارش، که تالار بعد از مرگ وی برپا کرد، چنین میخوانیم: «با مرگ منصور قندریز، تالار ایران یکی از موسسین و اعضا فعال و صاحبنظر خود را از دست داد. اگر تالار ایران هدف و مقصود مشخصی را دنبال میکند و اگر در خلال دو سالی که به فعالیت خود ادامه میدهد، علاقهمندان و تاییدکنندگانی گرد آوردهاست، بیشک بهمیزان زیادی مرهون زحمات و نظرات قندریز بودهاست.» …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
تالار قندریز
سجاد باغبانماهر
چکیده:
در یادداشت حاضر تلاش میکنم چند نکته – بهزعم من – کلیدی را درباره تالار قندریز توضیح دهم. اول اینکه تالار قندریز جدیترین و مهمترین حرکت گروهی در هنر نوگرای ایران در دو دهه پایانی دوره پهلوی است. دوم اینکه تالار قندریز بهمثابه «گروه هنری» شباهتهای زیادی با جریانهای مهم هنر مدرن در غرب دارد. نکته سوم اینکه با وجود این موقعیت، به دلایل متعدد و از جمله یک نقطه ضعف بزرگ در استراتژی «تالار»، این اهمیت در تاریخنگاری هنر نوگرای ایران منعکس نشده و در نتیجه «تالار قندریز»، بهعنوان یک جریان هنری، جایگاه تثبیت شدهای – مثلا در مقایسه با سقاخانه – در منابع مکتوب هنر معاصر ایران ندارد. به دو دلیل تالار قندریز را با سقاخانه مقایسه میکنم؛ اول اینکه سقاخانه تنها جریان مستمر و تاحدی فراگیر در هنرهای تجسمی آن سالها است و دوم اینکه معتقدم، سقاخانه برخلاف تالار قندریز از تمام مزایای ترویج (Promotion)، دروازهبانی (Gatekeepering) و بازار هنر برخوردار بوده است. علاوه بر اینها، در اغلب متون مربوط به هنر نوگرای ایران، سقاخانه صراحتا یا تلویحا بهعنوان مهمترین جنبش یا مکتب هنری دوره پهلوی معرفی میشود؛ در نتیجه تلاش برای دفاع از گزاره اول این یادداشت، خواسته یا ناخواسته، با شرحی درباره اهمیت بیشتر تالار نسبت به سقاخانه همراه خواهد بود. از آنجایی که قبلا درباره سقاخانه (در شماره نخست پشتبام) نکاتی را نوشتهام، از تکرار آنها در اینجا پرهیز میکنم …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
بیان هنری در هویت ملی / گفت وگو با هادی هزاوهای درباره «تالار قندریز»
نرگس مرندی
چکیده:
هادی هزاوهای نقاش، مدرس و پژوهشگر هنر است. او فعالیتهای هنری را سال 1341 هنگام تحصیل در دانشکده هنرهای زیبا شروع کرد. او که خود از موسسان تالار قندریز بود، علاوه بر این نمایشگاههای انفرادی و گروهی بسیاری از جمله سومین و چهارمین بینال تهران و نخستین نمایشگاه گروهی تالار قندریز را در کارنامه خود دارد. به همین دلیل و بنا بر حضور او از ابتدای تاسیس تالار قندریز درباره علل شکلگیری و مساله هویت ملی-ایرانی در مباحث اعضای تالار قندریز، با هادی هزاوهای گفتوگو کردیم …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
همسویی در عین جدایی / درباره کانون نویسندگان ایران و تالار قندریز
زروان روحبخشان
چکیده:
پس از نزدیک به یک دهه خفقان و فضای بسته سیاسی و در پی تحولات اجتماعی و فرهنگی دهه چهل، آزادی نسبی فکری در جامعه ایران بهوجود آمد. کانون نویسندگان ایران، به مثابه یکی از نهادهای مهم جریان روشنفکری در میانه این دهه شکل گرفت. از آنجا که برخی از اعضای گروه هنرمندان تالار قندریز با بعضی از نویسندگان عضو کانون آشنایی و رفاقت داشتند و نوعی همسویی در باورهای کلی ایشان وجود داشت، نخستین جلسات عمومی رسمی کانون نویسندگان ایران در تالار قندریز برگزار شد. در متن پیش رو، به طور خلاصه به روند و جریان روشنفکری در ایران، شکلگیری کانون نویسندگان ایران و رابطه ایشان با تالار قندریز میپردازیم …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
نفی هنر برای هنر یا تایید هنر برای اجتماع / گفت وگو با محمدرضا جودت درباره «تالار قندریز»
حسن موریزی نژاد
چکیده:
تالار قندریز در مدت فعالیت چهارده ساله خود به عنوان یک گالری، به دلیل تفاوت رویکرد و نگاه آرمانگرایی که به کار خود داشت، پرونده پر باری از برگزاری نمایشگاه، بروشور، کتاب و مجلات به یادگار گذاشته است. از میان دوازده تنی که به عنوان اعضای آن در اولین کارنمای تالار حضور یافتند و به مرور طی سالیان بعد نیز، با وجود افراد تازهای که به آن پیوستند، تنها رویین پاکباز و محمدرضا جودت از آغاز تا پایان با آن ماندند و با هر تلاش و توانی که داشتند آن را سرپا و فعال نگه داشتند. این گفتوگو ما را با گوشههایی از فعالیت تالار قندریز و برخی افراد آن آشنا میکند …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
وفاداری به رسالت؛ بیاعتنایی به درآمد
هژیر کهریزی
چکیده:
گروهی که در سال 1343 با انگیزه استقلال در عرضه آثار هنری، تحت عنوان تالار ایران و بعد تالار قندریز تشکیل شد، با فراز و نشیبهایی به مدت 14 سال به فعالیت خود ادامه داد. فعالیتها گسترش یافت، افرادی از گروه جدا شدند، هسته اصلی ماند و ادامه داد، با رسالتی که برای خود تعریف کرده بود؛ مطالعه، خلق، ارایه، و اشاعه. اما آنچه در این میان از قلم افتاده بود، توجه به جنبه اقتصادی فعالیت گروه و حفظ جذابیت آن برای هنرمندان و مخاطبان بود. در سالهای فعالیت تالار، فعالیتهای مرتبط با بخش هنری و پژوهشی با صرف هزینه شخصی پیش میرفت و گسترش مییافت، اما تلاشی در زمینه اقتصادی صورت نمیگرفت. این نوشتار به بررسی این توسعه ناهمگون و آثار آن بر فعالیتهای گروه پرداخته است …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
پوسترهای تالار قندریز
مهدی فاتحی
چکیده:
تالار قندریز طی چهارده سال فعالیت خود، اولین گالری است که بر نمایش تخصصی از آثار طراحی گرافیک اهتمام ورزید. این رویکرد که تا پیش از آن در هیچیک از گالریهای تهران وجود نداشت ناشی از وجود تحولات فرهنگی دهه چهل ایران است که بسیاری از رفتارها و رویکردهای فرهنگی و هنری را دستخوش تغییراتی کرد. در این میان وجود مرتضی ممیز در بین اعضای موسس تالار قندریز و طراحی پوستر برای نمایشگاهای این تالار، اهمیت دوچندانی به مبحث طراحی پوستر در تاریخ گالریهای ایران داد …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
عکس و عکاسی در جایگاه هنر
حسن خوبدل
چکیده:
درباره شکلگیری تالار قندریز، ایدهها و اهداف بنیانگذاران و کیفیت کار، در طول تقریبا 14 سال فعالیت، مطالب و نقد و نظرهای بسیاری مطرح شده است. از اینرو، در اینجا به مقدمهای کلی و مرتبط با بحث اصلی بسنده میکنم. شخصا نتوانستهام همه عکسهای به نمایش درآمده در این تالار را ببینم و حتی موفق نشدم گزارش بررسی نخستین نمایشگاه عکاسی را که در کتاب سال تالار چاپ شده بود، یافته و بخوانم. لذا توصیف و نظر در اینجا براساس عکسها و آثاری است که دیدهام یا توصیف آنها را از دیگران شنیده یا خواندهام. در مورد عکاسانی که آثارشان در طول فعالیت تالار در آنجا به نمایش درآمده، گزارشهایی در دست است، از این رو، در اینجا اسمها و تاریخها را تکرار نکرده و تلاش مینمایم در نگاهی کلی، کیفیت عکسهای به نمایش درآمده در تالار را برآورد کنم. این نوشتار بیشتر به دنبال مطرح کردن و یادآوری تاثیرات مسلم تالار قندریز، به عنوان نهادی موثر بر تثبیت موقعیت هنری عکاسی، در این روند است …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
هنر سلاحی برای نبرد
سینا یعقوبی
چکیده:
تالارایران که بعدها با نام تالار قندریز به حیات خود ادامه داد، در سال 1343 در خیابان انقلاب (شاهرضا) روبهروی دانشگاه تهران، در زیرزمینی نسبتا وسیع، با اهداف ویژهای تاسیس شد. تن ندادن به قوانین بازار هنر، اعتراض به وضع موجود و دستوری حاکم، تن ندادن به سبک و شیوههای وارداتی و برقراری جلسات مکرر و چاپ نظرات و نقدها و ترجمه متون هنری برای بالا بردن سطح فرهنگی و هنری جامعه، تعطیل کردن تالار برای همسو شدن با اعتراضات مردمی در سال 1357 و غیره، نشان از نگرش خاص آنان دارد که ما را وامیدارد به رفتار منحصربهفرد تالار و اعضای اصلی آن و به سبک و سیاق عجیب و غریب و مسیر خاصی که پیموده، از زاویه دیگری نگاه کنیم. رفتاری که بخشی از آن در اصطلاح «اعتراض علیه وضعیت موجود» بود و به این ترتیب در وجوهی میتوانیم آن را به هنر از دیدگاه چپ منتسب سازیم. گرچه شکی نیست که یک پدیده را میتوان به شیوههای بینهایتی ارزیابی کرد، بهخصوص اگر با یک گروه یا جنبش هنری مبهم سر و کار داشته باشیم …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
هنر برای آگاهی / گفت وگو با پروانه اعتمادی درباره تالار قندریز
توکا ملکی
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
در راستای روشنگری / گفت وگو با نصرتاله مسلمیان درباره تالار قندریز
زروان روحبخشان
چکیده:
نصرت اله مسلمیان، متولد 1330 در سلماس، دانشآموخته رشته نقاشی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. او از نقاشان نوگرای ایران است و علاوه بر نمایشگاههای بسیار در داخل و خارج از کشور، تدریس در دانشگاهها و آموزشگاههای متعدد را نیز در کارنامه خود دارد. مسلمیان کار خود را با نقاشیهای اکسپرسونیستی آغاز کرد و تا اواخر دهه 1360، با همین شیوه به مضمون جنگ پرداخت. سپس با نگاهی به نگارگری ایرانی، فضای خاص خود را ایجاد و دنبال کرد و در این مسیر برخورد انتزاعی و نمادین را هم تجربه کرد. او در دوره دانشجویی، با تالار قندریز آشنا شده بود. بعدها به همراه حسن موریزینژاد گفتوگوی مفصلی با رویین پاکباز و محمدرضا جودت داشتند، که حاصل آن کتاب «تالار قندریز» است. به همین دلیل درباره تالار قندریز با او به گفتوگو نشستیم …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
انتشارات قندریز
آناهیتا رضایی
چکیده:
تالار قندریز (ایران) علاوه بر برپایی نمایشگاههای نقاشی، عکاسی و گرافیک با ثبت انتشارات قندریز به چاپ و انتشار ترجمهها و تالیفات اعضای گروه مذکور همت ورزید. در این گزارش به متون منتشر شده توسط این انتشارات و بررسی اجمالی آن خواهیم پرداخت …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
منصور و قندریز / افسونِ نقاشِ ناشناس
یوریک کریممسیحی
چکیده:
منصور قندریز جوانمرگ شد و نامِ او روی «تالار ایران» نشست و «تالار قندریز» شد. جوانمرگی قندریز و افتادن نامش روی تالاری تازهتأسیس به او سویهای اسطورهای داد، اسطورهای مظلوم و جگرسوز. اینک چه کسی ممکن بود دربارهی آثار یکی اسطورهشده به نقد بنشیند یا حتا در کلام و مکالمه دیدی انتقادی داشته باشد؟ این امتناعِ غیررسمی اما همهپذیرفته در پرداختن به آثارِ قندریز هم او را ناشناس گذاشت و هم اهالیِ نقاشی و فرهنگ و هنر از بهرهمندیِ نقدِ آثار او ناکام ماندند. ناکامیای که محدود به نقاشی و امر انتقادی نبود، رفتاری قبیلهای بود که از خردهفرهنگِ اجتماعی گرفت و به خردهفرهنگِ اجتماعی داد. مَنِشی تعارفآمیز که هم از آن هیچ چیز دندانگیری درنیامد و هم پایههای چنین روش و منش نادرستی را مستحکم کرد …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
تالار قندریز؛ مدرسهای هنری / گفت وگو با سعید شهلاپور درباره تالار قندریز
امیر سقراطی
چکیده:
سعید شهلاپور، متولد 1323 در تهران، نقاش، پیکرساز و از هنرمندان جریان هنر نوگرای ایران است. نخستینبار یکی از آثارش را در چهارمین بینال تهران به نمایش گذاشت. از 1347 تا 1352، در رشته مجسمهسازی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تحصیل کرد. نخستین نمایشگاه انفرادی نقاشی او در تالار قندریز و در سال 1347 بود. سعید شهلاپور به همراه پروانه اعتمادی و چند نفر دیگر جزو گروه دوم هنرمندان تالار قندریز هستند. او علاوه بر نوشتن متن بروشور نمایشگاهها و کارهای مطالعاتی، طرح مرکز اسناد هنرهای تجسمی را در تالار قندریز پیشنهاد میدهد. از این رو بنا بر جایگاه و فعالیتهای مهم وی، درباره تالار قندریز با او گفتوگو کردیم …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید
تالار قندریز و تاثیر آن بر هنر نوسنتگرا / گفت وگو با مریم زندی درباره تالار قندریز
حمید جانیپور
چکیده:
مریم زندی، متولد سال 1325، دارای مدرک کارشناسی از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. او همچنین عضو هیات موسس انجمن ملی عکاسان ایران و اولین رییس هیات مدیره انجمن عکاسان ایران است. شروع عکاسی حرفهای مریم زندی از سال ۱۳۴۸ بود که جایزه اول مسابقه سراسری عکاسی وزارت فرهنگ و هنر به او تعلق گرفت. با تاسیس تالار قندریز و برگزاری نمایشگاه تخصصی عکاسی، عکاسان بسیاری چون احمد عالی، هادی شفاییه و بهمن جلالی آثار خود را در این تالار به نمایش گذاشتند. مریم زندی نیز نمایشگاههای آثار عکاسی خود را در سالهای 1352 و 1353 در تالار برگزار کرد. تالار قندریز به عنوان نهادی پیشرو در ترویج هنر بهمثابه هنر و نه هنر به مثابه بازار، در ذهن مخاطب و جامعه هنرهای دیداری جایگاه ویژهای دارد. به همین سبب، درباره تالار قندریز، تاثیر آن بر هنر نوسنتگرا و درباره جایگاه تالار قندریز در عکاسی معاصر ایران با مریم زندی گفتوگو کردهایم …
برای مطالعه مطلب کامل به صفحه خرید مجله چاپی مراجعه بفرمایید