بام اقتصاد هنر/هنر و پول

105

هنر و پول؛ بخش اول

پول همه چیز دنیای هنر را پیچیده می‌کند و روی همه ناظران تاثیر می‌گذارد. امکان ندارد زمان مشاهده یک اثر در یک پیش‌نمایش حراج، به برآورد قیمت آن نگاه نکنیم. این برآورد روی ای‌نکه اثر را چگونه تاویل کنیم هم، اثر می‌گذارد. وقتی پس از یک جدال طولانی پیشنهادهای قیمت، مجری حراج تابلوی “مرکز سفید” مارک روتکو را با قیمتی نزدیک هفتاد و دو میلیون دلار چکش زد، حضار مدتی طولانی تشویق کردند. شادمانی آن‌ها برای چه بود؟ ثروت نفتی خریدار؟ پیروزی غرورآمیز او؟ سلیقه زیبایی‌شناختی او؟ رکورد جدیدی که احتمالا به مراتب بالاتر از قیمتی است که چند ساعت قبل می‌شد با آن، اثری مشابه را از یک گالری در همان خیابان خرید؟ وقتی چکش حراج کوبیده شد، قیمت معادل ارزش می‌شود و این امر در تاریخ هنر ثبت می‌شود.

البته این‌که ارزش هنری یک اثر و ارزش اقتصادی آن الزاما یکی نیستند مسئله‌ دیگری است که باید در جای خود مورد بحث و بررسی قرار گیرد. یکی از چالش‌های اصلی موزه‌ها این است که کاری کنند عموم مردم تاریخ اقتصادی اشیا را وقتی از بازار خارج می‌شوند، فراموش کنند؛ هرچه روی این‌که یک موزه یا حامی برای یک اثر چقدر پرداخت کرده، تاکید بیشتری شود، مردم کمتر متوجه اهمیت اثر می‌شوند، چون درگیری اصلی‌شان قیمت آن خواهد بود. جایی که برای درک هنر نیازی به تاریخ هنر نباشد و به یاد داشتن آخرین قیمت آثار در جدیدترین حراج‌ها کافی باشد، اظهارنظر درباره هنر آسان‌تر است.

هنرمندان از میانه قرن هجدهم، نظرات منفی نسبت به ارتباط هنر و پول داشته‌اند

برخی از منتقدان و کیوریتورها نیز از قیمت‌ها پیروی می‌کنند. آثار گران‌بها صرفا به خاطر قیمت بالایشان حاوی معنا و ارزشمند می‌شوند. اگر قیمت‌های به دست آمده در حراجی‌ها اعلام نمی‌شد، اگر مثلا این نکته که اثری از کلیمت به قیمت 135میلیون دلار، یا “بهار لالایی” هرست به قیمت نزدیک به 10 میلیون پوند فروخته شده، اعلام نمی‌شد، احتمالا تاریخ هنر معاصر متفاوت می‌شد. هنرمندان از میانه قرن هجدهم، یعنی از زمانی که اشراف‌زادگان و حکام دیگر مهم‌ترین حامیان هنر نبودند، نظرات منفی نسبت به ارتباط هنر و پول داشته‌اند.

«هنر باید زندگی را دنبال کند، درحالی که دنیای هنر پول را دنبال می‌کند؛ اگر با هنر شروع کنید به دنبال پول بروید، همه چیز نابود می‌شود.»

هنرمندان امروزی هم از اقتصاد بازار هنر و اهمیت هنر به عنوان کالایی برای نمایش جایگاه و ثروت، تنفر دارند. متاسفانه با این دغدغه هنرمندان نمی‌توان کاری کرد و دنیای هنر باید از جایی منابع مالی دریافت کند. این شرایط فقط وقتی تغییر می‌کند که دولت‌ها تنها خریداران آثار هنری باشند، در غیر این‌صورت دلالان، مجموعه‌داران و سرمایه‌گذاران کسانی‌ هستند که پول را به هنر تزریق می‌کنند. دیمین هرست از قول مدیر برنامه‌هایش می‌گوید: «هنر باید زندگی را دنبال کند، درحالی که دنیای هنر پول را دنبال می‌کند؛ اگر با هنر شروع کنید به دنبال پول بروید، همه چیز نابود می‌شود.»

تصویر اول: نقاشی “مرکز سفید” اثر مارک روتکو
تصویر دوم و سوم: “بهار لالایی” اثر دیمین هرست
منبع: تامپسون، دن (1398)، کوسه شکم پر 12 میلیون دلاری، اشکان زهرائی، تهران، نشر بیدگل، چاپ اول.
#بام_اقتصادهنر
دبیر: هژیر کهریزی
تصاویر:

برای خرید نسخه کاغذی پشت بام به این لینک مراجعه کنید.

هژیر کهریزیمشاهده نوشته ها

Avatar for هژیر کهریزی

دبیر بام اقتصاد هنر

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.