از کلاهت برای ما سرزمینی بیرون بیاور برای ما، مادرانی که بیمار نشوند بیرون بیاور و دوستانی که مهاجرت نکنند خانههایی را بیرون بیاور که جنگ نشانیشان را نمیداند ای شعبدهباز، به ستوه آمدهایم از خرگوشها…
“کاتیا راسم ترجمه سعید هلیچی
پیشنهاد فرزین پارسیکیا
وای بر من – نیما یوشیج
وای بر من! کشتگاهم خشک ماند و یکسره تدبیرها گشت بیسود و ثمر تنگنای خانهام را یافت دشمن با نگاه حیله اندوزش وای بر من! میکند آماده بهر سینه من تیرهائی که به زهر کینه آلوده ست. پی به جادههای خونین کلههای مردگان را به غبار قبرهای کهنه اندوده از پس دیوار من بر خاک میچیند وز پی آزار دل آزردگان در میان کلههای چیده بنشیند سرگذشت زجر را خواند. وای بر من! در شبی تاریک از اینسان بر سر این کلهها جنبان چه کسی آیا ندانسته گذارد پا؟ از تکان کلهها آیا سکوت این شب سنگین (کاندران هر لحظه مطرودی فسون تازه میبافد) کی که بشکافد؟ یک ستاره از فساد خاک وارسته روشنائی کی دهد آیا این شب تاریک دل را؟ عابرین! ای عابرین! بگذرید از راه من بی هیچ گونه فکر دشمن من میرسد میکوبدم بر در خواهدم پرسید نام و هر نشان دیگر. وای بر من! به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را تا کشم از سینه پر درد خود بیرون تیرهای زهر را دلخون. وای بر من!
به پیشنهاد آناهیتا رضایی
پیشنهاد کتاب
زن: حالا دیگر به زودی در خانهی خودمان خواهیم بود .
( از متن کتاب)
دربارهی یون فوسه: فوسه، نمایشنامه نویس، داستاننویس و شاعر اهل نروژ و برندهی نوبل ادبیات ۲۰۲۳ است. آثار نمایشی او ادامهدهندهی سنت نمایشی پایهگذاری شده توسط هنریک ایبسن در قرن نوزدهم است.