«دگرگونی تجربه، این است هنر ناب!»
ربکا هورن
ربکا هورن، (Rebecca Horn) هنرمند آلمانی متولد 1944 است که در حوزههای اجرا، چیدمان، و کارگردانی شناخته شده است. او که به شدت درگیر طراحی و نقاشی بوده، معتقد است که در طراحی، بیان به اندازه زبان محدود نیست. زندگی در آلمان پس از پایان جنگ جهانی دوم گرایش او به طراحی را تقویت کرد. او میگوید «ما نمیتوانستیم آلمانی صحبت کنیم. آلمانیها منفور بودند و ما باید زبانهای فرانسه و انگلیسی یاد میگرفتیم. ما همیشه در سفر بودیم و باید به زبانهای دیگری صحبت میکردیم. من یک آموزگار داشتم که به من نقاشی یاد میداد. من مجبور نبودم به آلمانی یا فرانسوی طراحی کنم، من میتوانستم طراحی کنم.»
هورن اواخر دوران کودکی را در یک مدرسه شبانهروزی گذراند و در نوزده سالگی تصمیم گرفت هنر بخواند. او در سال 1964 وارد آکادمی هنرهای زیبای هامبورگ شد. یک سال بعد به دلیل مسمومیت شدید ریه مجبور به ترک آکادمی شد: «سال 1964، من بیست سالم بود و در بارسلون زندگی میکردم. آن زمان من بدون ماسک با الیاف شیشه کار میکردم و نمیدانستم این کار خطرناک است. خیلی سخت بیمار شدم و یک سال در درمانگاه بودم. همان زمان پدر و مادرم درگذشتند. من کاملا منزوی بودم.»
استفاده از بدن و متعلقات آن
هورن پس از ترک درمانگاه با استفاده از مواد نرم، مجسمههایی ساخت که گویای دوران بیماری و بهبودی طولانی مدت او بودند. وی از نسل هنرمندانی است که در دهه هشتاد میلادی، توجه جهانی را به خود جلب کردند. او با تمرکز بر هنر بدن، رسانههای مختلفی همچون هنر اجرا، چیدمان، پیکرسازی و فیلم را تجربه کرد. او گاهی شعر هم میسراید و در موارد بسیاری شعر الهامبخش کارهایش بوده است. زمانی که هورن به آکادمی هنر هامبورگ بازگشت، به ساختن چیزهایی مثل پیله کرم ابریشم پرداخت. اواخر دهه شصت، او شروع به خلق اجراهای مختلفی کرد و همچنان به استفاده از بدن و متعلقات آن ادامه داد.
در نظر گرفتن فضاهای خاص برای ارایه آثار
ماهیت تخیلی اغلب آثار وی برآمده از بررسی عملکرد فیزیکی و تکنیکی است. او هر بار برای ارایه آثارش، یک فضای خاص را در نظر میگیرد. او در نخستین اجراهای خود، مجموعههای «اضافات بدن»، تعادل میان بدن و فضا را بررسی و ارایه میکند.
در 1972، کارهای او در داکومنتای پنجم، با کیوریتوری هرالد زیمان به نمایش درآمد. از شاخصترین اجراهای او میتوان به «بادبزن سفید بدن» (1972)، «دستکشهای انگشتی» (1974- 1975)، «ماسک مدادی» (1972) اشاره کرد.
«بادبزن سفید»، شبیه سازی ویژگیهای انسان و پرنده
در «بادبزن سفید»، دو صفحه دایرهای به دستها و پاهای او متصل شده و او با حرکات رقصگونه این بالهای سفید را به حرکت در میآورد. این بالها برای اتصال به دستان اجراگر طراحی شدهاند تا بتواند حرکات آنها را کنترل کند؛ وقتی دستهایش پایین هستند، بالها تا شده و به شکل مثلث در میآیند و زمانی که دستهای اجراگر بالا هستند، دو نیمدایره را ایجاد میکنند. همچنین اجراگر میتواند دو بال را با هم جلو آورده و بدن و صورت خود را محصور کند.
در این اثر، هنرمند ویژگیهای انسان و پرنده را شبیهسازی میکند و بر اهمیت بادبزنها بهمثابه ابزار ارتباطی تاکید کرده و در تعامل با حس انزوای ناشی از نقاهت طولانی به او کمک میکند. «در میان بادبزنها میتوانم خودم را محصور کنم و سپس خودم را در معرض بگذارم و فرد دیگری را طی یک مراسم محرم کنم.»
مقوله تن و تنانگی، محور اغلب کارهای هورن
در «دستکشهای انگشتی»، انگشتان بلند چوبی، به مچ دستان هنرمند متصل شدهاند و او تلاش میکند با این انگشتان اشیا را لمس کرده یا بگیرد و در عین حال فاصله مشخصی را با اشیای مورد نظر حفظ کند. قسمت بعدی این اجرا، «خراشیدن دو دیوار همزمان» را هورن در موزه تیت اجرا کرد.
«ماسک مدادی»، سر شخص اجراگر را به یک ابزار طراحی تبدیل میکند. هورن آن را اینطور توصیف میکند: «طول همه مدادها حدود دو اینچ است و ابعاد سر و صورت من را به شکل سه بعدی ایجاد میکند. من بدنم را از چپ به راست روبهروی یک دیوار سفید حرکت میدهم و مدادها خطوطی را روی دیوار میکشند که ریتم بدن من را مشخص میکند.»
هورن در زمینههای پیکرسازی، چیدمان، تکنولوژی و هنر جوایز متعددی دریافت کرده است. او مقوله تن و تنانگی را محور اغلب کارهایش قرار داده است. ویژگی اصلی آثار ربکا هورن این است که هر کاری، قدمی است به سوی شکستن تمامی مرزهای فضا و زمان و به معرض گذاشته شدن در جهان دیگری که وجود آن را فقط میتوانیم حس کنیم.
#بام_رسانههای_نو
دبیر: نرگس مرندی
تصاویر: