هنر و هنرمندان معاصر
“هنر به شما چیزهایی میگوید که تا وقتی آنها را ندانید، نمیدانستهاید لازم است بدانیدشان.” این جمله از پیتر شلدال، منتقد هنری، را به خاطر داشته باشید؛ در انتهای متن به آن باز میگردیم.
علت اینکه هنر معاصر توانسته ارزش فعلیاش در بازارهای ثانویه را به دست آورد این است که بهترین نمونههای سبکهای هنری روزبهروز در بازار هنر نادرتر میشوند، و بعید است هیچوقت دوباره برای فروش عرضه شوند. “گسترش موزهها در سراسر جهان” و “رشد مجموعهداران خصوصی”، که علاقهای به فروش مجموعهشان ندارند، دو عاملی است که منجر به کاهش عرضه آثار هنری سنتی شده است.
هنر معاصر تبدیل به داغترین حوزه بازار هنر شده است
کاهش عرضه اینگونه آثار منجر به بالا رفتن سرسامآور قیمت آنها در معدود حراجها میشود. از نظر منطقی کمیابی آثار قدیمیتر نباید روی قیمت آثار هنر معاصر تولید شده توسط هنرمندان زنده تاثیر بگذارد، اما این تاثیر وجود دارد. هنر معاصر تبدیل به داغترین حوزه بازار هنر شده است. یک نتیجه دیگر کاهش عرضه آثار هنری گذشته، کاهش نقش زیباییشناسی در قضاوت هنری است. نقاشیهای جدید بر اساس جنبههای شخصیتی هنرمند خالق آنها، مجموعهداری که آنها را خریداری میکند، و آخرین رکوردهای قیمت آثار هنرمند در حراجیها، توصیف میشوند. رکوردهای قیمت در اثر ارزیابیهای مذکور، و ترکیبی از خودبینی، رقابت و طمع در سالن حراجی ایجاد میشوند.
نمایشگاههای هنر معاصر مثالی عالی از مفهومی هستند که اقتصاددانان آن را “قیمت منفی” مینامند
گاهی اوقات یک دلال یا حراجی ادعا میکند که یک اثر هنر معاصر حاوی معناست، و مثلا هنرمندی مثل اندی وارهول یک منتقد اجتماعی است. منتقدان و کیوریتورها ممکن است در مورد معنای یک اثر با هم بحث کنند، اما اکثر مجموعهداران فقط دوست دارند یک اثر را، که با آنها ارتباط بیشتری برقرار میکند، در خانهشان نگهداری کنند. اگر در مورد معنای اثر هم از آنها سوال کنند، احتمالا استادانه یک تفسیر پررمزوراز برای آن ارائه میکنند.
نمایشگاههای هنر معاصر مثالی عالی از مفهومی هستند که اقتصاددانان آن را “قیمت منفی” مینامند.
ایده اصلی قیمت منفی مثل این است که بگوییم: “چقدر حاضرید بدهید تا پسر نوجوانتان آن خالکوبی اژدها شکل را روی پیشانیاش نزند؟” اگر قرار باشد یکی از آثار یک نمایشگاه هنر معاصر را طی یک قرعهکشی به خانه ببرید، چقدر حاضرید بدید تا مجبور نباشید این اثر را هر روز تحمل کنید؟ این گزاره را میتوان در مورد بسیاری از آثار نمایشگاه “آمریکای امروز”، یا برخی آثار ارائه شده در حراجیهای عصرگاهی کریستیز و ساتبیز به کار برد.
زیبایی شناسی و برداشت معنا امری ذهنی است
نباید از این نکته غافل شویم که سلیقه و انتخاب بستگی به نگاه فرد دارد و هیچگاه نباید نپذیرفتن آثار را به صورت بیاحترامی به اثر یا هنرمند مطرح کرد. ممکن است اثری که شما بیشترین قیمت منفی را برایش درنظر گرفتهاید توسط شخص دیگری خریداری شود و او آن را پیش نزدیکترین دوستانش با افتخار به نمایش بگذارد.
در نهایت زیبایی شناسی و برداشت معنا امری ذهنی است، هرچند که برخی چارچوبهایی را نیز برای آن عنوان میکنند که در قالب این متن نمیگنجد. اما اگر آثار هنری معاصر را با درنظر گرفتن این دو عامل و نیز با عینک پیتر شلدال ببینیم، چند درصد این آثار حرفی برای گفتن دارند؟ اساسا کارکرد این آثار در دنیای هنر معاصر چیست؟
تصاویر از آثار نمایشگاه “آمریکای امروز” انتخاب شدهاند.
منبع: تامپسون، دن (1398)، کوسه شکم پر 12 میلیون دلاری، اشکان زهرائی، تهران، نشر بیدگل، چاپ اول.
www.artmarketmag.com
#بام_اقتصادهنر
دبیر: هژیر کهریزی
تصاویر:
برای خرید نسخه کاغذی پشت بام به این لینک مراجعه کنید.
شرکت نگاه روشن پارس حامی پشتبام