مارینا آبراموویچ
نوامبر 1946 در شهر بلگراد و جمهوری سابق یوگسلاوی از پدر و مادری نظامی, دختری
بدنیا آمد که بعدها بسیاری او را مادر پرفورمنس (هنر اجرا) دانستند.
پدرش سرباز تحسین شده جنگ بود و مادرش سرگردی که برای مدتی مسئولیت
موزه هنر و انقلاب بلگراد را بهعهده داشت. مارینا با محدودیتهای زیادی روبهرو بود
اما شور هنر و زندگی هرگز از زبانه کشیدن نایستاده است. استقامت شهامت و خالقیت
او عاملی شد که پرفورنس (هنر اجرا) بهصورت گستردهای در جهان شناخته شده و بعنوان
یک هنر مستقل قلمداد شود. آبرامویچ با اجراهای معترضانه، خلاقانه و نسبتا گستاخانهاش
بینندگان را در مقابل خودشان قرار میدهد.
او از روح زنانهاش در پیکره پرفورمنسهایش میدمد؛ اجازه میدهد تا فیزیکش مثل یک مجسمه زنده,
خشم، نامهربانی، قصاوت و خوی تند زندگی و بینندگان را به رخشان بکشد. او زندگی را از نگاهی
عریانتر و تشدید شده تر به مخاطبش میچشاند. زندگی با تمام ابعادش؛ اشک ریختن، راه رفتن،
جیغ کشیدن، زخم زدن و زخم خوردن… از اجراهای معروف و آغازین مارینا که مفهومی مدرن
داشت میتوان به اجرای ریتم اشاره کرد.
مارینا در سال 1974 طی یک اجرای 6 ساعته مانند یک مجسمه بیجان و بیحرکت خود را در اختیار
مخاطبانش قرار داد تا آنها هرچه خواستند با او بکنند.
او حتی تعدادی ابزار روی میز قرار داده بود.
در این اجرا مارینا تا پای شکنجه شدن هم پیش رفت و دم برنیاورد.
ریتم صفر
بیشک از تاثیرگذارترین اجراهای حوزه پرفورمنس (هنر اجرا) اجرایی بود به نام ریتم صفر که در سال 1974 توسط مارینا آبرامویچ اجرا شد.
این هنرمند یوگوسالویایی با ایدهای گستاخانه و در عینحال خلاق, جهان را به شدت تحت تاثیر قرار داد.
مارینا 6 ساعت خود را در اختیارمخاطبش قرار داد. او حتی 72 وسیله متفاوت از جمله پر، گل، تیغ، زنجیر و حتی یک اسلحه پر را روی میز قرار داد و به صورت مکتوب و شفاهی تعهد کرد که خود او مسئولیت هر اتفاقی را میپذیرد.
این اجرای 6 ساعته پر از رنج و شگفتی در تاریخ پرفورمنس جایگاه خاصی را بهخود اختصاص داد.
به لحاظ تکنیکی مارینا خود را بهعنوان یک مجسمه در اختیار مخاطب قرار داده است.
او بیشترین تاثیر را از مخاطبش میگیرد و او را وادار میکند که بازیگر و صحنهگردان اصلی پرفورمنس باشد و از این طریق عملا با هیچ کاری نکردن هیجانی را به مخاطبان منتقل میکند که خود آنها بهوجودش آوردهاند.
مارینا از بدنش و از ایدهاش به عنوان یک اثر هنری موفقیت آمیز بهره میبرد. درست مثل یک مجسمه یا یک تابلو نقاشی که ساکن ایستاده و نگاه میکند و مخطبان آزادند که درباره او هرگونه قضاوت یا تصمیمی داشته باشند.
او حتی این اثر هنری را در اختیار تصمیمات فیزیکی تماشاگران میگذارد، درست مثل آنکه یک مجسمهساز پایان و تکمیل اثرش را به جمعی از مخاطبانش بسپرد.
آبرامویچ به لحاظ محتوا هم اجرایی گفتوگوگر و اندیشه محور را خلق میکند. اجرایی که ماهیت یک اثر تجسمی را دارد.
یگانه و بی تکرار است و حاوی پیام انحصاری هنرمند به مخاطبانش، با این تفاوت که مخاطب هم در اجرای او نقش محوری دارد.
او به تمام حاضران و کسانی که بعدها فیلم این اجرا را دیدن ثابت میکند که انسان هزاره جدید تا چه اندازه خشن و بی رحم است.
این اجرا نشان داد که هر کدام از ما در صورتیکه منعی نداشته باشیم تا چه سطحی میتوانیم به جسم و روح هم آسیب وارد کنیم.
بام نیومدیا
دبیر: ماهیار چرمچی