زنی که با نور نقاشی کرد

3

به مناسبت سالمرگ ایران درودی

پیش از تو صورتگران بسیار از آمیزه‌ برگ‌ها آهوان برآوردن

«پدرم نقاشی بود که نقاشی نکرد و من آرزو داشتم پدر من را به‌عنوان نقاش قبول کند. در کودکی‌ام، روزی پدر به مادرم گفت: «برای ایران غصه نخور، هرکسی سرنوشتی دارد!» و این جمله زندگی من را ساخت! این دوره‌ی غم‌انگیز، زخم‌های من هستند؛ ولی زخم‌هایی که آن‌چه من هستم امروز مدیون‌شم. و من به خودم می‌بالم، چون به آن‌چه می‌خواستم رسیدم. و می‌گوید انسان، نتیجه نحوه اندیشیدن‌اش است.»

ایران درودی، زاده‌ی ۱۱ شهریور ۱۳۱۵ در نیشابور، از خانواده‌ای با پیشینه‌ی بازرگان در خراسان و قفقاز، از چهره‌های شاخص هنر معاصر ایران است. او کار حرفه‌ای نقاشی را در ایران آغاز کرد و سپس برای ادامه‌ی تحصیل به پاریس رفت و در رشته‌ی نقاشی در دانشکده‌ی بوزار پاریس به تحصیل پرداخت و در ادامه، آموزش خود را در مدرسه‌ی لوور، دانشکده‌ی سلطنتی بروکسل و انستیتو آرسی نیویورک دنبال کرد. سبک کاری ایران درودی غالباً با برچسب فراواقع‌گرایی خوانده شده است. آثار او آمیزه‌ای از تصاویر ایرانی‌مآبانه، نورپردازی‌های قوی و فضاهای رویایی است؛ جایی که نمادها و روایت‌ها با زبان تصویریِ شخصی او درآمیخته‌اند. منتقدان نوشته‌اند درودی زبانی ساخته که میان بازنمایی و خیال در حرکت است. درودی درباره‌ی جهان نقاشی خود می‌گوید: «نور را به‌کار می‌گیرم تا نقاشی و هستی را از نور انباشته سازم و این‌گونه نور هدف قرار می‌گیرد. اما هنگامی‌که نور منفجر می‌شود و صدای انفجارش به گوش می‌رسد، دیگر ذات حرکت است و عامل زمان حضور پیدا می‌کند.» اشاره‌هایی که به‌گفته‌ی او، ذهن و اندیشه‌ی بیننده را به فراسوی واقعیت‌ها می‌برد. او ابعاد زمان و مکان را در قالبی رؤیاانگیز، میان واقعیت و خیال تصویر می‌کرد. دنیای معماگونه‌ی آثارش انباشته از یاد و خاطره است و رنگ را برای القای احساس و اندیشه به‌کار می‌گیرد. ایران درودی در بیش از شصت‌وسه نمایشگاه انفرادی و بیش از دویست‌و‌پنجاه نمایشگاه گروهی در ایران و سراسر جهان آثار خود را به نمایش گذاشت. نخستین حضورهای بین‌المللی‌اش در اواخر دهه‌ی ۱۹۵۰ و اوایل دهه‌ی ۱۹۶۰ میلادی در مرکز هنرهای میامی بیچ، دانشگاه کلمبیا و چند نگارخانه و موزه در اروپا شکل گرفت. این حضورها جایگاه او را در صحنه‌ی جهانی هنر تثبیت کردند. آثار ایران درودی در بازار هنر و مجموعه‌های خصوصی نیز حضور یافته‌اند. تابلوی «جاودانه‌ی خلیج فارس» و «رگ‌های زمین، رگ‌های ما» در زمره‌ی کارهای درخشان اوست. در ۱۳۴۷ به سفارش شرکت ای تی تی تابلوی نفت ایران را کشید، که احمدشاملو نام رگ‌های زمین، رگ‌های ما را براین شاهکار نهاد و در سال ۱۳۵۲ شعری برای آن سرود: پیش از تو صورتگران بسیار از آمیزه‌ برگ‌ها آهوان برآوردند… تو خطوط شباهت را تصویر کن… فریاد را تصویر کن عصر مرا تصویر کن تمامی الفاظ جهان را در اختیار داشتیم و آن نگفتیم که به کار آید چرا که تنها یک سخن، یک سخن، در میانه نبود آزادی! ما نگفتیم تو تصویرش کن! موزه‌ی هنرهای معاصر تهران، موزه‌ی هنرهای زیبای کرمان، کاخ‌موزه‌ی سعدآباد، کاخ صاحبقرانیه، موزه‌ی ایکسل بلژیک و موزه‌ی هنرهای معاصر نیویورک از جمله مکان‌هایی هستند که آثار او در آن‌ها نگهداری می‌شوند. او در کنار نقاشی، به نویسندگی نیز پرداخت. کتاب در فاصله‌ی دو نقطه، خودزندگی‌نامه‌ی درودی است؛ روایتی از خاطرات، تجربه‌های هنری و طرح‌های تصویری زندگی او. هنرمندی که سالوادور دالی، آنتونیو رودریگز، آندره مالرو، فرانک الگار، ژان کوکتو، احمد شاملو و بسیاری دیگر او را ستوده‌اند. ایران درودی، نقاش، کارگردان، نویسنده، منتقد هنری و استاد دانشگاه، ۷ آبان ۱۴۰۰ درگذشت.

بام اسناد پژوهشی
به کوشش: بهاره غلامیان
گروه پژوهش مجله پشت‌بام

ایران درودی و آندره مالرو پاریس ۱۹۷۱
ایران درودی و سالوادور دالی پاریس ۱۹۶۴

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.