گردون؛ فصلی کوتاه، خاطره‌ای بلند

1

عباس معروفی؛ ایستاده در میان مرگ و کلمه

ماهانه‌ی گردون به سردبیری عباس معروفی، در دهه‌ی شصت تهران، پلی بود میان ادبیات، هنر و جامعه.

در سال‌های پایانی دهه‌ی شصت، هنگامی که فضای فرهنگی ایران هنوز از رکود پس از جنگ رهایی نیافته بود، نشریه‌ای تازه در پهنه‌ی ادبیات و هنر پدیدار شد: «گردون». این ماهنامه‌ی ادبی‌فرهنگی‌هنری به سردبیری عباس معروفی از ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۴ در تهران منتشر می‌شد و از نخستین شماره‌ها نشان داد که قصد دارد فراتر از صداهای رسمی حرکت کند. گردون نه تنها ادبیات داستانی، شعر و نقد را جدی گرفت، بلکه عرصه‌هایی چون تئاتر، نقاشی و موسیقی را نیز در صفحات خود جای داد و با ترجمه‌ی آثار نویسندگان ناشناخته، مخاطبان جوان را به چشم‌اندازی تازه در جهان فرهنگ دعوت کرد.

عباس معروفی، که پیش‌تر با هوشنگ گلشیری و محمدعلی سپانلو همکاری کرده و در دهه‌ی شصت با انتشار رمان سمفونی مردگان به شهرت رسیده بود، گردون را به بستری برای بازتاب اندیشه‌های روشنفکری بدل ساخت. او بر این باور بود که ادبیات تنها با تکیه بر آزادی اندیشه معنا می‌یابد. از مهم‌ترین اقدام‌های گردون، طرح دوباره‌ی موضوع کانون نویسندگان ایران بود؛ بحثی که در نهایت به انتشار متن تاریخی «ما نویسنده‌ایم» در سال ۱۳۷۳ انجامید. همچنین جایزه‌ی «قلم طلایی گردون» در همان سال‌ها به‌عنوان نشانه‌ای از جدیت مجله در حمایت از نویسندگان جوان و جسور شکل گرفت.

دفتر گردون در کوچه‌ای میان بازار تهران، با چهره‌ای ساده و بی‌نما، اما پر از انرژی و شور فعالیت می‌کرد؛ گویی انتخاب چنین فضایی خود نشان‌دهنده‌ی نیت و اصالت آن بود. گردون در طول سال‌های فعالیتش با فراز و فرودهای بسیار روبه‌رو شد و در میانه‌ی دهه‌ی هفتاد انتشارش متوقف گردید، اما در همین دوره‌ی کوتاه توانست نقشی ماندگار در فضای مطبوعاتی و ادبی ایران ایفا کند.

پس از مهاجرت به آلمان، عباس معروفی نشر گردون را در برلین از سر گرفت. این نشر در کنار کتاب‌فروشی و خانه‌ی هنر و ادبیات هدایت در خیابان کانت برلین به پایگاهی برای نویسندگان و جریان ادبیات آزاد فارسی تبدیل شد. آثار بسیاری از نویسندگان ایرانی در اینجا منتشر گردید؛ از رمان‌های خود معروفی همچون فریدون سه پسر داشت، تماما مخصوص و ذوب‌شده تا شعرها، نمایشنامه‌ها و نوشته‌های آموزشی درباره‌ی داستان‌نویسی.

عباس معروفی در ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ در شصت‌وپنج سالگی درگذشت. پس از او، دخترش اداره‌ی کتاب‌فروشی و نشر گردون را در برلین بر عهده گرفت تا این میراث همچنان پابرجا بماند. گردون در حافظه‌ی ادبیات معاصر ایران نه تنها یک مجله، بلکه روایتی از تلاش روشنفکری برای بقاست؛ چراغی که با وجود مرگ مؤسسش، همچنان روشن مانده و نشانه‌ای است از این‌که ادبیات هرگز نمی‌میرد، بلکه در هر شرایطی راهی تازه برای ادامه می‌یابد.

تهیه و تنظیم متن: بهاره غلامیان

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.