تاثیر جانت سوبل بر جکسون پولاک

6

زنی در سایه، مردی در اوج

در تاریخ هنر مدرن، برخی نام‌ها آنچنان تکرار شده‌اند که به‌ظاهر گویی همه‌چیز از آن‌ها آغاز شده است. جکسون پولاک (Jackson Pollock)، با «نقاشی‌های رنگ‌پاشی» ‌ (drip paintings)خود، یکی از این نام‌هاست؛ هنرمندی که همزمان با زوال مدرنیسم اروپایی، چهره‌ای نو از نقاشی آمریکایی به جهان معرفی کرد. اما آنچه اغلب در این روایت غایب است، منشأ الهام یا سرچشمه‌ی این نوآوری‌هاست. در این میان، نام جانت سوبل (Janet Sobel)، نقاشی یهودی‌تبار و مهاجر از اروپای شرقی، هنوز برای بسیاری ناآشناست. آیا ممکن است نوآوری‌های پولاک، دست‌کم در بخشی، وام‌دار نبوغ فراموش‌شده‌ی سوبل باشد؟

زنی بی‌تعلق، زنی پیشرو

جانت سوبل در سال 1893 در اوکراین متولد شد و در جوانی به آمریکا مهاجرت کرد. نقاشی را در میانه‌ی عمر و در نقش مادری خانه‌دار آغاز کرد. در آن روزگار، برای زنی در جایگاه اجتماعی او، ورود به فضای هنر مدرن تقریباً ناممکن می‌نمود. اما آثار او _ ترکیبی از رنگ‌های پاشیده‌شده، فرم‌های ارگانیک و روان‌نویسی‌های نیمه‌اتوماتیک_ توجه منتقدان پیشرویی مانند کلمنت گرینبرگ (Clement Greenberg)  و پگی گوگنهایم (Peggy Guggenheim)  را به خود جلب کرد.

پس از آن‌که سوبل در سال ۱۹۴۷ به نیوجرسی نقل مکان کرد، نام او به‌تدریج از حافظه‌ی جمعی دنیای هنر پاک شد. تازه در دهۀ ۱۹۶۰ و با خرید اثر «راه شیری» برای موزه‌ی هنر مدرن نیویورک بود که بار دیگر زمزمه‌هایی از نام او به گوش رسید.

پولاک و مواجهه با سوبل

در سال 1945، گوگنهایم نمایشگاهی از آثار سوبل در گالری خود در نیویورک برگزار کرد. طبق اسناد و یادداشت‌های آن زمان، پولاک این نمایشگاه را دیده و عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفته بود. نقاشی‌های سوبل، با حرکات آزاد رنگ، ساختارزدایی از بوم، و حذف مرکزیت ترکیب‌بندی، همگی پیش‌درآمدهایی بودند بر آنچه بعدها «شیوۀ قطره‌افشانی» یا رنگ­پاشی پولاک لقب گرفت.

بر پایه‌ی روایت گیل لوین (Gail Levin)، زندگینامه‌نویس لی کرزنر (Lee Krasner، همسر پولاک)، خود پولاک نیز در سال‌های پس از دیدار آثار سوبل، از درون‌مایه‌های نجومی برای عنوان‌گذاری آثارش استفاده کرد؛ امری که به‌وضوح در آثار رنگ‌پاشیش مشهود است. این همزمانی سبکی و مفهومی، وقتی در کنار دیدار حضوری او از آثار سوبل قرار می‌گیرد، پرسشی بنیادین را برمی‌انگیزد: چرا تاریخ هنر، الهام‌گیری پولاک را از زنی که پیش‌تر از او چنین شیوه‌ای را آزموده بود نادیده گرفت؟ اعتبار تاثیرگذاری در پولاک را به درستی باید به سوبل داد. اما نام بردن از او کجا و نام همیشه­حاضر پولاک کجا؟

با وجود شواهد کافی مبنی بر تاثیرگذاری سوبل، تاریخ هنر مدرن همچنان پولاک را آغازگر نقاشی اکشن می‌داند. سوبل به حاشیه رانده شد؛ به‌دلیل جنسیت، مهاجر بودن و شاید هم «خانگی‌»بودن آثارش در برابر هیبت «قهرمانانه»‌ی آثار مردان اکسپرسیونیست. نادیده‌گرفتن او تنها ناشی از سلیقه نبود، بلکه بخشی از ساختار قدرتی است که روایت‌های خاصی را ماندگار می‌کند و دیگران را از حافظه‌ی فرهنگی حذف.

ضرورت بازخوانی و بازشناسی

امروزه، بازخوانی نقش زنان در تاریخ هنر، تنها یک «اصلاح» ساده نیست؛ بلکه تلاشی است برای بازسازی عدالت معرفتی. جانت سوبل، نه‌تنها پیشگام زبان بصری نوی بود، بلکه الگوی هنرمندی است که بیرون از دایره‌های مرسوم قدرت، توانست اثری ژرف در هنر مدرن بگذارد اثری که زمان آن رسیده تا به‌درستی دیده و ارزشیابی شود.

تصویر آثار: جانت سوبل

نیره توکلی
بام هنر معاصر

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.