در روز بزرگداشت فردوسی
روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، هنگامهای است که شاهنامه، این دریای بیکران ادب پارسی، در قاب نگارگری میدرخشد. نگارهای از شاهنامه طهماسبی، خلقشده در تبریز میان سالهای ۱۵۲۵ تا ۱۵۳۰ میلادی، لحظهای تراژیک از نبرد دوازده رخ را به رقص رنگ و قلم میآورد. قاسم بن علی، با مهارتی سحرانگیز، زیر نظر آقامیرک، سرپرست کارگاه، گودرز و پیران را در جدالی حماسی جاودان کرده است. گودرز، پهلوان ایرانی، پیران تورانی را زخمی کرده، اما با احترام به دشمن کهنهکار، بازگشت امن به سوی توران را پیشنهاد میدهد. پیران، از شکاف صخرهها دیدهشده، این لطف را رد میکند و مرگ شرافتمنده را بر تسلیم ترجیح میدهد.
این تابلو، آمیزهای است از فیروزه و زرشکی، که با خطوط طلایی درهمتنیده شده؛ اسبان خروشان، زرههای پرنقش، و صخرههای خاموش، داستانی را زمزمه میکنند. مهتران در پیشزمینه، صحنه را قاب میگیرند: گودرز، استوار در تعقیب، و پیران، خزنده به سوی کوه، در تقلای شرافت. این تضاد، جوهره تراژدی شاهنامه را فریاد میزند: شجاعت در برابر سرنوشت، افتخار در برابر فنا. هنرمند، با ظرافتی بیمانند، نهتنها نبرد، که روح انسانی این تقابل را در تاروپود تصویر گره زده است.
فردوسی، با ابیاتش، پهلوانان را به افلاک برد و نگارگری صفوی، با این اثر، آنها را در لحظهای ابدی آویخت. جزئیات پارچهها، نقش سنگها، و تکاپوی اسبان، گواه مهارتی است که شاهنامه را نه دیده، که نفس کشیده است. این نگاره، ما را به ژرفای حماسه میکشاند، جایی که هر خط و رنگ، آوایی از داستانهای کهن است. در این روز خجسته، شاهنامه طهماسبی، با این تابلوی مسحورکننده، ما را به تأمل در زیبایی و تراژدی فرا میخواند. این اثر، چون آینهای نگارین، انسان و تاریخ را بازمیتاباند و قلم ما را به آفرینشهایی نو رهنمون میکند.


