عکاسی معماری؛ بایدها و نبایدها

2

گفتگو فرهاد رضایی با صادق میری

صادق میری، متولد سال ۱۳۳۳ در تهران، از چهره‌های برجسته عکاسی معماری ایران به شمار می‌آید. او فعالیت خود را از شانزده‌سالگی آغاز کرد و نخستین دوربین خود را از زنده‌یاد نیکول فریدنی، عکاس نام‌آشنای ایرانی، خرید. آشنایی با فریدنی نقطه عطفی در مسیر هنری او بود؛ به‌گونه‌ای که تحت تاثیر راهنمایی‌های او، عکاسی را به‌طور جدی دنبال کرد. وی برای ادامه تحصیل راهی سوئد شد و در دانشگاه هنر استکهلم، در رشته عکاسی، تحصیلات خود را به پایان رساند. او اکنون با بیش از نیم قرن تجربه، یکی از هنرمندان برجسته عکاسی در حوزه معماری به شمار می‌رود. در کارنامه هنری او، ثبت تصاویری از بناهای تاریخی ایران و آثار معماران نامدار جهان، همچون سانتیاگو کالاتراوا دیده می‌شود.

چگونه یک عکاس می‌تواند ژانر موردعلاقه‌ی خود را پیدا کند؟
عکاسی هنری است که نیازمند تجربه، دقت و تفکر است؛ هنری که هیچ مرزی برای خلاقیت و بیان احساسات نمی‌شناسد. هر فرد، با توجه به علایق و روحیات شخصی خود، سوژه‌هایی را انتخاب می‌کند که برای او لذت‌بخش‌تر و معنادارتر هستند. آنچه در قاب دوربین قرار می‌گیرد، بازتابی است از آنچه درون هنرمند می‌گذرد. با توجه به روحیه‌ی آرام و درون‌گرای خود، تمایل دارم بیشتر به سراغ سوژه‌هایی بروم که حس آرامش را منتقل می‌کنند. برای من، عکاسی همچون حیاط خلوتی است که مرا از روزمرگی‌های زندگی دور می‌کند و فرصتی برای تماشای جهان از زاویه‌ای دیگر فراهم می‌آورد. در برخی مواقع نیز به عکاسی مستند می‌پردازم. تجربه‌ی سفر به مناطق عشایری و ثبت سبک زندگی آنان، برایم فرصتی بود تا ضمن مستندسازی، با فرهنگ‌ها و آداب و رسوم اقوام مختلف ایرانی بیشتر آشنا شوم. این ارتباط فرهنگی، نوعی آرامش خاص و ارزشمند برایم به همراه دارد. در نهایت، می‌توان گفت احساس و نگرش هنری هر فرد، او را به سمت ژانر خاصی از عکاسی سوق می‌دهد. این انتخاب، حاصل پیوندی عمیق میان احساس درونی و نگاه بیرونی هنرمند است.

شما چگونه ژانر خود را یافتید؟
در شانزده‌سالگی، نخستین دوربینم را از مرحوم نیکول فریدنی، عکاس برجسته ایرانی، خریدم و از همان زمان، عکاسی را تحت تأثیر و راهنمایی‌های ایشان ادامه دادم. علاقه‌ام به عکاسی طبیعت و معماری، تا حد زیادی برگرفته از سبک کاری فریدنی بود؛ ژانرهایی که او در آن‌ها تبحر خاصی داشت. این رابطه استاد و شاگردی، مسیر هنری مرا روشن و به سمت این حوزه‌ها سوق داد. در سال ۱۳۵۵، به سوئد مهاجرت کردم و برای ادامه تحصیل، رشته عکاسی را انتخاب کردم. دورهٔ آموزشی ما شامل دو سال مقدماتی بود که در آن، دانشجویان موظف بودند تمامی ژانرهای عکاسی را تجربه کنند. در همین دوره، فعالیت‌هایی نیز در حوزهٔ مد داشتم و با یکی از مجلات مد در سوئد همکاری می‌کردم.

از نخستین فریمی که ثبت کردید تا آخرین مجموعه‌تان، «هفتاد منظر»، چه مسیری را طی کرده‌اید و روند تحول شما در عکاسی چگونه بوده است؟
از نخستین عکس‌هایی که ثبت کردم تا به امروز، نگاه من به عکاسی تغییر چندانی نکرده است. پیش از ورود به دانشگاه، عکس‌هایی که می‌گرفتم دارای اصول و ساختار حرفه‌ای بودند؛ چرا که استاد بزرگی که در آغاز مسیرم داشتم، آموزش‌های بسیار دقیق و مؤثری به من ارائه کرد. اگرچه امروزه با تجهیزات پیشرفته‌تری کار می‌کنم، اما نگرشم به ثبت تصویر و معنا، همان نگاهی است که در آغاز داشتم؛ نگاهی که بر پایه‌ٔ احترام به نور، ترکیب‌بندی و احساس بنا شده و همچنان راهنمای من در مسیرعکاسی است.

هنگام عکاسی از بناهای تاریخی، توجه به چه شاخصه‌ها و نکاتی ضروری است؟
نوع و سبک معماری با گذر زمان تغییر می‌کند و به تبع آن، قواعد و اصول مربوط به عکاسی از معماری نیز تحت تاثیر قرار می‌گیرد. برای مثال، در معماری سنتی ایرانی، تقارن یکی از ویژگی‌های اصلی است. به عنوان یک عکاس، شما باید در هنگام ثبت تصاویر، این تقارن را رعایت کنید تا زیبایی و هارمونی فضایی که در آن حضور دارید، به درستی منتقل شود. اما در سبک‌های مدرن و پست‌مدرن، همچون آثار کالاتراوا ، فرانک گری، زاها حدید یا دانیل  لیبسکیند، تقارن به طور کلی حذف شده و ساختارهای آزاد و شکسته‌ای به چشم می‌خورند. در این موارد، به عنوان عکاس، شما می‌توانید از قواعد کلاسیک خارج شده و بر اساس فرم و ساختار جدید، قواعد عکاسی را شکسته و به شیوه‌ای نوین عمل کنید؛ چرا که معماران این سبک‌ها نیز به طور عمدی از این اصول فاصله گرفته‌اند. در نهایت، برای ثبت تصاویری دقیق و هنری از بناهای مختلف، عکاس باید آگاهی کاملی از سبک‌های هنری و معماری داشته باشد و بتواند درک درستی از تفاوت‌ها و ویژگی‌های هر سبک ارائه دهد.

نگاه و واکنش مخاطبان نمایشگاه‌های عکس در داخل و خارج از ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
بیشتر نمایشگاه‌های من در خارج از ایران برگزار شده‌اند و این تجربه‌ها به من کمک کرده‌اند تا تفاوت‌های عمیقی میان مخاطبان ایرانی و خارجی در برخورد با هنر مشاهده کنم. این تفاوت‌ها نه تنها در نگاه به هنر، بلکه در نگرش به بسیاری از جنبه‌های زندگی نیز مشهود است. برای نمونه، در موزه‌ها، به طور معمول هدف از بازدید تنها تماشای آثار هنری نیست، بلکه بیشتر به‌عنوان یک تجربه تفریحی در نظر گرفته می‌شود.تا تفسیر آن اثر. یادم می‌آید که در یکی از سفرهایم در موزه اوتاوا با اقوامم حضور داشتم. در حین عکاسی، متوجه شدم که مسابقه‌ای در حال برگزاری بود. در این مسابقه، از بازدیدکنندگان خواسته می‌شد تا لباس‌هایی که به شخصیت‌های موجود در تابلوهای نقاشی تعلق دارند را پیدا کنند. به این صورت که وقتی یک کودک لباسی را که به شخصیت مورد نظر در نقاشی تعلق داشت، پیدا می‌کرد، امتیازی دریافت می‌کرد و اگر امتیازات کافی جمع می‌کرد، جایزه‌ای به او تعلق می‌گرفت. این مسابقه، یک نوع آموزش غیرمستقیم به کودکان بود که به بینش خاصی نسبت به هنر و آثار هنری می‌داد.
در ایران، عکاسی به‌ عنوان یک رشته هنری مهجور مانده است. متاسفانه، آثار عکاسی در ایران به نسبت کشورهای خارجی، از نظر مالی ارزش‌گذاری کمتری دارند و هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده‌اند. این مساله موجب شده که هنرمندان عکاس در ایران برای دستیابی به ارزش‌های مادی و معنوی آثارشان با چالش‌های زیادی روبرو باشند.

چه تکنیک‌هایی برای برجسته‌سازی بافت‌ها و متریال‌های مختلف مانند سنگ، شیشه یا چوب در عکاسی معماری به کار می‌برید؟
نور در عکاسی نقش بسیار کلیدی دارد و توانایی برجسته کردن یا کاهش تاثیرات مختلف یک سوژه را دارد. یکی از مهارت‌های مهم عکاس، تشخیص زمان مناسب برای عکاسی است. برای نمونه، در ساعات مختلف روز، زاویه و شدت نور تغییر می‌کند و این تغییرات می‌تواند تاثیر زیادی روی کیفیت و احساس عکس بگذارد. علاوه بر زمان مناسب، تکنیک‌های عکاسی و ویرایش نیز نقش مهمی دارند. پس از ثبت عکس، فرآیند ویرایش می‌تواند به بهبود نور، کنتراست، و جزئیات کمک کند. هرچند که این تکنیک‌ها می‌توانند تصویر را بهبود دهند، اما در نهایت به زاویه‌ و انتخاب اولیه‌ی عکاس بستگی دارند که چه نوع نوری را برای برجسته کردن سوژه انتخاب کند.

آیا تاکنون به ساخت یک فیلم مستند در زمینه‌ی عکاسی معماری فکر کرده‌اید؟
هیچ‌وقت به‌طور جدی در زمینه تصویربرداری فعالیت نکرده‌ام، چرا که معتقدم عکاسی و تصویربرداری دو شاخه متفاوت و مجزای هنری هستند. هرچند که در یک برهه زمانی در سوئد فعالیت‌های کوتاهی در این زمینه داشتم، اما همچنان به این باورم که تمرکز و ماهیت هر یک از این دو رشته به‌طور کامل متفاوت است. درست است که هر دو رشته با دوربین کار می‌کنند، اما تفاوت‌های عمده‌ای بین عکاس و تصویربردار وجود دارد. در تصویربرداری، حرکت جزئی از فرآیند است، در حالی که عکاسی به ثبت یک لحظه ثابت و معنادار محدود می‌شود. هرچند که در دوربین‌های مدرن امروزی هم می‌توان همزمان تصویربرداری و عکاسی انجام داد، اما تغییر شاخه و تغییر رویکرد از یک نوع هنر به هنر دیگر، موجب می‌شود که تمرکز من از دست برود و نتوانم به آن عمق و دقت مورد نظر در هر یک از این شاخه‌ها دست یابم.

هنگام عکاسی از بناهای تاریخی، چگونه اصالت و جزئیات تاریخی را حفظ می‌کنید؟
در عکاسی معماری، نحوه نگاه به بنا بستگی زیادی به نوع و سبک معماری دارد. ابتدا باید یک نگاه کلی به ساختار بنا داشته باشیم تا بتوانیم درک جامع‌تری از آن پیدا کنیم، سپس وارد جزئیات دقیق‌تری می‌شویم. یک مجموعه عکس از یک بنا نه تنها خود بنا را معرفی می‌کند، بلکه باید وقایع و اتفاقات پیرامون آن را نیز در بر بگیرد. این اتفاقات می‌تواند شامل حضور انسان‌ها، حیوانات، و سایر اجزای طبیعی یا اجتماعی باشد که به نوعی با آن بنا در ارتباط هستند. برای ثبت این لحظات، باید تحقیق دقیقی درباره بنا انجام داد تا بتوان به فلسفه وجودی آن پی برد و تصویری کامل از آن ارائه داد.

یک عکاس بناهای تاریخی تا چه اندازه نیاز به دانش تخصصی معماری دارد؟
 به خودی خود نیاز به تخصص عمیق ندارد، اما ضروری است که اصول هنرهای تجسمی به‌خوبی درک شده و رعایت گردد. برای موفقیت در این رشته، صرفاً دانستن فنون و تکنیک‌ها کافی نیست؛ بلکه خلاقیت و نوآوری نیز باید در اولویت قرار گیرد. تنها با ترکیب دانش فنی و خلاقیت می‌توان آثار هنری متمایز و اثرگذار خلق کرد.

عکس‌ها چگونه می‌توانند در ثبت و حفظ میراث فرهنگی و تاریخی نقش داشته باشند؟
یکی از بخش‌های مهم عکاسی معماری، مستندسازی بناهایی است که ممکن است برخی از آن‌ها در معرض انقراض قرار داشته باشند. زمانی که از چنین بناهایی عکاسی می‌کنید، در عمل یک مستند تاریخی خلق می‌کنید که ممکن است پس از گذشت زمان، دیگر آن بناها وجود خارجی نداشته باشند. برای من بسیار پیش آمده است که عکس‌هایی از تهران قدیم گرفته‌ام و امروز شاهد تخریب آن بناها و از بین رفتنشان هستم. در واقع، تاریخ از طریق عکاسی ثبت می‌شود و این عکس‌ها تبدیل به یک سند تاریخی می‌شوند. این موضوع در تاریخ نیز همواره وجود داشته است. برای نمونه،اُوژن فلاندن و پاسکال کوست که در زمان محمدشاه قاجار به ایران سفر کرده بودند، از بناهای ایران نقاشی کردند و با همان وسایل محدود آن زمان، همچون جعبه تاریک، عکس‌هایی نیز از آن دوران گرفتند. حالا بسیاری از آن بناها دیگر وجود ندارند و این آثار هنری و عکاسی‌ها، یادگاری از آن دوران هستند.

در کارگاه‌های عکاسی که برگزار می‌کنید، تأکید شما بر کدام موضوع است؟
در ابتدا، به بررسی تمامی ژانرهای عکاسی می‌پردازم تا هنرجویان و علاقه‌مندان بتوانند متوجه شوند که به کدام ژانر بیشتر جذب می‌شوند. سپس، موضوعی که مطرح می‌کنم این است که تکلیف خود را با خودتان روشن کنید و تصمیم بگیرید که قصد دارید در چه مسیری حرکت کنید. برای نمونه، اگر علاقه‌مند به عکاسی معماری هستید، باید از معماری اطلاعات کافی داشته باشید. نمی‌توان از معماری عکاسی کرد و اطلاعاتی در مورد آن نداشت. آگاهی از مفاهیمی مانند تاریخچه معماری، پرسپکتیو، و حجم، از جمله مواردی است که هر عکاس معماری باید به آن تسلط داشته باشد. عکاسی باید هدفمند باشد و در این مسیر، تحقیق و آگاهی پیش‌نیازها ضروری است. صرفاً گرفتن یک عکس بدون شناخت عمیق از سوژه، نمی‌تواند به ایجاد اثری هنری و معنادار منجر شود.

تا چه حد با ویراش عکس موافق هستید؟
ویرایش در عکاسی معماری بسیار مهم است، زیرا باید آلودگی‌های بصری مانند سیم‌ها یا تیرهای چراغ برق که در مقابل یک نما قرار دارند و آن را از لحاظ بصری مخدوش کرده‌اند، حذف شود. در عکاسی معماری، این نوع ویرایش‌ها می‌تواند تأثیر زیادی بر کیفیت و جذابیت تصویر بگذارد. اما در عکاسی مستند، نمی‌توان چنین اصلاحاتی انجام داد، چرا که هدف در این نوع عکاسی حفظ اصالت و واقعیت سوژه است. در گذشته، هنگام کار با نگاتیو، عکاسان باید فعالیت‌های زیادی انجام می‌دادند تا به نتیجه دلخواه برسند. این فرایند، که شامل انتخاب دقیق زاویه، نورپردازی، و اصلاحات در مرحله چاپ بود، نیازمند دقت فراوان و زمان زیادی بود. اما امروزه، ویرایش به قسمتی جدایی‌ناپذیر از کار عکاسان تبدیل شده است و نمی‌توان از پیشرفت‌های تکنولوژیک در این زمینه چشم‌پوشی کرد. ابزارهای ویرایشی دیجیتال به عکاسان این امکان را می‌دهند که تصاویری دقیق‌تر، جذاب‌تر و بدون نقص‌های بصری ارائه دهند.


تفاوت معمار با عکاس معماری؟
تفاوت‌های زیادی بین نگاه عکاس و معمار به یک اثر معماری وجود دارد. یکی از نکات مهم این است که عکاس قادر است زوایایی را ببیند که ممکن است معمار از آن‌ها غافل شده باشد. به‌عنوان مثال، چند روز در ایستگاه قطارگیلمنز لیژ در بلژیک، که سازه‌ای ازکارهای زبان زد  سانتیاگو کالاتراوا بود، مشغول عکاسی شدم و تصاویر را برای او ارسال کردم.
در پاسخ، او از من تشکر کرد و گفت: “زوایایی را دیدی که من خود هنگام طراحی و خلق این سازه، آن‌ها را به این شکل ندیده بودم. و از این زاویه، برای من جذاب‌تر و تأثیرگذارتر شد.”
این پاسخ نشان می‌دهد که عکاس توانسته است معماری را به‌طور عمیق‌تر درک کند و زوایای خاص و مهمی را پیدا کند که حتی معمار اثر نیز به آن‌ها توجه نکرده بود. در واقع، عکاس معماری با دقت و نگاه هنری خود، ابعاد جدیدی از اثر معماری را آشکار می‌کند.

با توجه به هوش مصنوعی عکاسی معماری را چگونه می بینید؟
اگر بدانیم چگونه از امکانات موجود در دنیای امروزی بهره‌برداری کنیم و در عین حال ماهیت فضای عکاسی را تغییر ندهیم، هیچ اشکالی ندارد. به‌ویژه که امروزه هوش مصنوعی کمک‌های شایانی به عکاسان می‌کند و می‌تواند آلودگی‌های بصری را از بین ببرد. در نسخه‌های جدید فتوشاپ، گزینه‌ای مبتنی بر هوش مصنوعی اضافه شده است که با یک دستور ساده، آلودگی‌های بصری مانند سیم‌های برق یا حضور انسان‌ها را از تصویر حذف می‌کند. هنگامی که جنبه زیبایی‌شناسانه تصویر مد نظر باشد، این ابزار می‌تواند به‌طور قابل توجهی به بهبود کیفیت تصویر کمک کند. این تکنولوژی جدید به عکاسان این امکان را می‌دهد که به راحتی تصاویری تمیز و بدون نقص بصری ثبت کنند، بدون آنکه نیاز به ویرایش دستی پیچیده داشته باشند. با این حال، باید به یاد داشت که استفاده از این ابزار باید به‌طور هوشمندانه و در راستای حفظ اصالت تصویر انجام گیرد.

عناصر طبیعی چه تاثیری روی عکس دارند؟ شما چگونه استفاده می کنید؟
وجود عناصر مختلف در پیرامون یک بنا می‌تواند نقشه و اندازه آن را به‌خوبی نشان دهد. برای نمونه، قرار دادن یک درخت در مقابل یک ساختمان بلند می‌تواند ارتفاع آن بنا را به‌طور بصری القا کند یا انعکاس یک بنا روی سطح آب می‌تواند به زیبایی اثر کمک کند و ابعاد آن را برجسته‌تر سازد.  برای نمونه، حافظیه بدون حضور انسان یا عناصر پیرامونی، جذابیت خاصی ندارد. آنچه که به این مکان زیبایی و عمق می‌بخشد، اتفاقات و حرکت‌های پیرامون آن است که به‌طور طبیعی به آن فضا روح می‌دهد. همچنین، عکاسی از بنا در فصول مختلف سال می‌تواند کاراکتر و ویژگی‌های خاصی به آن ببخشد. برای نمونه، اگر عکسی از یک بنا در فصل زمستان و برف گرفته شود، همان عکس با همان زاویه در فصل‌های بهار یا پاییز، کاراکتر متفاوتی پیدا خواهد کرد. تغییر رنگ‌ها و یا بی‌رنگ شدن طبیعت، تأثیر زیادی بر ظاهر و احساس کلی بنا می‌گذارد.  این کار را به‌طور مکرر انجام می‌دهم و سعی دارم تا کاراکتر و ویژگی‌های یک بنا را در فصول مختلف سال به نمایش بگذارم تا تنوع و زیبایی‌های آن به‌طور کامل نمایان شود.

چه مواردی در عکاسی برای شما چالش بوده؟
عکاسی، به ویژه عکاسی معماری، دشواری‌های زیادی دارد. یکی از این چالش‌ها حمل و نقل تجهیزات است. گاهی اوقات باید برای عکاسی از بناها به مناطقی بروید که رفت و آمد به آنجا سخت است، مانند کوه‌پیمایی یا باید به میانه آب بروید تا به زاویه مناسب برسید. در این مسیر، ممکن است تجهیزات شما آسیب ببیند یا حتی از دست بروند. این امر می‌تواند فشار زیادی بر عکاس وارد کند، اما در عین حال جزء جدایی‌ناپذیر از کار است. علاوه بر این، عکاس باید صبر و حوصله زیادی داشته باشد، به‌ویژه زمانی که باید برای گرفتن مجوز عکاسی از برخی بناها یا مکان‌های خاص، زمان زیادی منتظر بماند. برای نمونه، برای گرفتن مجوز عکاسی از مسجد سپهسالار، حدود ۳۰ سال زمان صرف کردم و در نهایت با تلاش و صبر زیاد موفق به گرفتن آن شدم. همچنین در بسیاری از مکان‌های دیگر خارج از ایران، به‌ توجه به ممارست و پشتکار، توانستم مجوزهای عکاسی را دریافت کنم. این تجربه‌ها به من آموخت که در عکاسی معماری، علاوه بر مهارت فنی، صبر و پافشاری نیز نقشی اساسی دارند.

توصیه شما برای عکاسان معماری چیست؟
بسیار مهم است که نسبت به فرهنگ و هنر خودمان آگاه باشیم. ۹۵ درصد از سفرها به بناهای تاریخی و مکان‌های فرهنگی صورت می‌گیرد، اما برای نمونه، کمتر کسی به تالاب گاوخونی سر می‌زند. بنابراین، بهتر است این گردش‌ها با دیدگاه و بینش بهتری انجام شوند تا همگان بتوانند از زیبایی‌ها و تاریخچه مکان‌ها بهره‌مند شوند. در صفحات مجازی، بازخوردهایی مشاهده کردم که نشان می‌دهد عکس‌های معماری بیشتر از عکس‌های طبیعت پسندیده می‌شوند. این نکته حاکی از آن است که علاقه‌مندی‌ها به عکاسی معماری در حال افزایش است و این می‌تواند به اهمیت بیشتر این نوع عکاسی کمک کند. در نهایت، باید توجه داشت که عکس‌های خوب باید بیشتر دیده شوند، همانطور که در صفحات تخصصی معماری در فضای مجازی نیز مشاهده می‌شود. این بازخوردهای مثبت و دیده شدن آثار می‌تواند به ارتقای سطح هنر عکاسی و آگاهی عمومی از اهمیت آن کمک کند.

بام گفتگو
مصاحبه کننده: فرهاد رضایی

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.