درباره آثار رُهول طارق‌امین

4

تفسیری عمیق از موقعیت وجودی

رُهول طارق امین در آثار خود، با بهره‌گیری از تکنیک چاپ چوب و طراحی، به تفسیر و بازنمایی انسان در فضا می‌پردازد. در این آثار، پیکره انسانی در فضایی تیره معلق است و پارچه‌ای هماهنگ با چرخش فرم، او را در بر گرفته است. نورپردازی دراماتیک و کنتراست شدید میان روشنی و تاریکی، بر تنش فضا افزوده و حالتی از کنش و انفعال را در عین سکون ایجاد کرده است. در شیوه نمایش بدن و عضلات، می‌توان تاثیری آشکار از روش میکل‌آنژ مشاهده کرد. او همچون این استاد رنسانس، بر حجم‌پردازی، تنش در فرم‌های آناتومیک و بیان قدرت جسمانی تاکید دارد. برخی از آثار او را می‌توان تفسیری نوین از آفرینش آدم میکل‌آنژ دانست، گویی لحظه‌ای از آفرینش یا تحول انسان را در فضایی معاصر به تصویر می‌کشد. با این حال، برخلاف حس الهی و باشکوه آفرینش در نقاشی سقف سیستین، اینجا بدن انسان در فضایی تاریک و گاه متلاطم معلق است، که می‌تواند نشانگر نوعی سرگشتگی، تحول یا کشمکش درونی باشد.

در پس‌زمینه آثار او، فرم‌هایی از یک ساعت و اشکال هندسی به چشم می‌خورند که انسان را در میان بازی نور و سایه و اعداد ساعت جای داده‌اند. این عناصر نمادین، بُعدی زمانی و مفهومی به آثار می‌بخشند و می‌توانند نشانگر گذر زمان، جبر سرنوشت یا چرخه بی‌پایان زندگی باشند. با این حال، انسان در این چرخه‌ی زمان گرفتار شده، بی‌آنکه تلاشی برای رهایی کند. او گاه معلق در فضا رها شده است، در وضعیتی که نه سقوط می‌کند و نه برخاسته، بلکه میان گذشته و آینده، بودن و نبودن، در نوسان است. ترکیب ساعت‌ها و اشکال هندسی در پس‌زمینه، به‌طور واضحی مفاهیمی چون گذر زمان، سرنوشت و تقدیر را تداعی می‌کند، جایی که انسان نه تنها در معرض زمان قرار دارد، بلکه در آن گرفتار شده است.
این وضعیت، به‌ویژه در دنیای مدرن، به‌عنوان نقدی بر زندگی معاصر و تاثیر زمان بر انسان معاصر قابل تفسیر است. در دنیای پرشتاب امروز، انسان‌ها در چرخه‌ای از اتفاقات و رویدادها گرفتار شده‌اند که آن‌ها را بدون اختیار و به‌طور دائم در سیطره‌ی زمان قرار می‌دهد. ساعات، به‌عنوان نمادی از زمان، نمایانگر جبر و بی‌رحمی آن هستند؛ زمانی که نه قابل توقف است و نه قابل تغییر. این آثار نه‌تنها به بیان این جبر می‌پردازند، بلکه شرایطی را تصویر می‌کنند که انسان در آن دچار نوعی سرگشتگی و بی‌پناهی است، گویی در فضایی بی‌زمان و بی‌جهت گرفتار شده است. هاشورهای منظم، کوتاه و متقاطع، در کنار استفاده جسورانه از نور و سایه، بُعدی دراماتیک و رازآلود به آثار او می‌بخشند. این عناصر بصری نه‌تنها ساختاری منسجم ایجاد می‌کنند، بلکه حس حرکت، پویایی و درگیری ذهنی را نیز تقویت کرده‌اند. در نتیجه، آثار او صرفا بازنمایی بدن انسان نیستند، بلکه تفسیری عمیق از موقعیت وجودی، هویت و جایگاه انسان در جهان معاصر ارائه می‌دهند.

بام طراحی
انیس تبرایی

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.