رجوع به حافظه بصری

احسان ابراهیمنژاد، از هنرمندان معاصر، در آثار خود با ترکیب حافظهی دیداری، خلق موجودات افسانهای و اسطورهای همچون اسفنکسها، و بهرهگیری از خطوط خوشنویسی، فضایی رازآلود و پرتنش خلق میکند. او از قابهای بستهای متاثر از تذهیب و جدولکشی سنتی، که در خوشنویسی و نگارگری ایرانی کاربرد دارد، بهعنوان بستری برای جایگذاری تککاراکترهای خود بهره میبرد. این عناصر که در سنتهای تصویری ایرانی بیشتر جنبهای تزئینی و ساختاری دارند، در برخورد شخصی هنرمند به بخشی از روایت تصویری تبدیل شدهاند و خوانشی تازه از آنها ارائه میدهند. در این آثار، تقابل میان سنت و معاصریت از طریق دگرگونی فرمها و فضاسازیها شکل میگیرد. استفادهی آگاهانه از کنتراستهای شدید، جایی که رنگ و سطح به دو حوزهی تیره و روشن تقسیم میشود و خاکستریهای میانه بهندرت مجال بروز مییابند، به خلق فضایی پرتنش و در عین حال نمادین منجر شده است. این تضادهای بصری، همراه با بافتپردازیهای دقیق، حالتی دراماتیک و وهمانگیز به تصاویر میبخشند.
بااینحال، این برخورد شخصی با آرایههای نگارگری نهفقط از نظر بصری، بلکه از نظر مفهومی نیز روایتی تازه میسازد. در آثار او، سنت صرفا بازتولید نمیشود، بلکه دگرگون شده و به بستری برای روایتهایی متفاوت تبدیل میگردد. روایتهایی که گویی میان گذشته و اکنون، میان امر مقدس و امر شخصی، در نوساناند. او از ساختارهای آشنای نگارگری برای ایجاد جهانی نو استفاده میکند، اما این جهان دیگر آن شکوه تزئینی سنتی را ندارد؛ بلکه فضایی تیره، رازآلود و گاه نگرانکننده را تداعی میکند. همچنین، این تضاد شدید بین تاریکی و روشنایی را میتوان نه فقط بهعنوان یک تصمیم بصری، بلکه بهعنوان استعارهای برای کشمکش میان دوگانگیهای بنیادین، حضور و غیاب، سنت و نوگرایی، واقعیت و خیال در نظر گرفت. در این فضای دوپاره، فرمها گاه از دل تاریکی بیرون میآیند و گاه در روشنایی محو میشوند، درست مثل خاطراتی که در ذهن کمرنگ و پررنگ میشوند. این خاطرهگونگی بصری، همراه با حالتی از تعلیق و ایهام، به آثار او کیفیتی رویاگونه و در عین حال تاریخی میبخشد.
در نهایت، میتوان گفت که ابراهیمنژاد، با استفاده از سنتهای تصویری نگارگری، نه فقط به یک فرم بصری، بلکه به یک حافظهی بصری رجوع میکند. حافظهای که در ناخودآگاه جمعی ما حضور دارد، اما در مواجههی او با تصویر، دگرگون و معاصر میشود. این خوانش جدید، آثار او را به نقطهای میان گذشته و حال میکشاند، جایی که تاریخ هنر، سنتهای کهن، و تجربهی شخصی درهمتنیده شده و روایتی تازه از تصویرپردازی پدید آمده است.
بام طراحی
انیس تبرایی





