بازمانده‌ای از ایزد قربانی‌شونده

2

جهان‌بینی پنهان اساطیر

بخش عمده‌ای از روایت‌های شاهنامه، نبردی میان خیر و شر را به تصویر می‌کشند؛ جدال‌هایی میان پهلوانان و اساطیر ایرانی که در قالب نبردهای ایران و توران بازتاب یافته‌اند.
اسطوره‌ها که در ظاهر روایتگر داستان‌هایی واقعی‌اند، به‌دست خدایان و پهلوانان شکل می‌گیرند؛ اما آن‌چه اهمیت دارد، مفاهیم و جهان‌بینی پنهان در پس آن‌هاست. این روایت‌ها با گذر از مرحله‌ی تفکر اساطیری، واقع‌گرایانه‌تر و ملموس‌تر شدند و در قالب آیین‌ها و افسانه‌ها به حیات خود ادامه دادند.

روایت سیاوش، یکی از نمادین‌ترین و کهن‌ترین داستان‌های شاهنامه است. سیاوش که از ایزدان کهنِ پیشازرتشتی به‌شمار می‌رود، در توصیف‌ها و ویژگی‌ها شباهت زیادی با ایزدِ نباتی دارد. آیین سووشون که در سوگ او برگزار می‌شد، ادامه‌ی سنت عزاداری برای ایزد نباتی در دوران کشاورزی بوده است.

سیاوش، فرزند کیکاووس، با دسیسه‌ی گرسیوز و به فرمان افراسیاب سر از تنش جدا می‌شود و در شاهنامه به‌عنوان نمادی از مظلومیت جاودانه شده است. او که با صفاتی چون جوانمردی و پاکدامنی شناخته می‌شود، بازمانده‌ای از الگوی ایزدِ قربانی‌شونده در اساطیر کهن است.

نگاره‌ی کشته شدن سیاوش در شاهنامه‌ی بایسنقری، یکی از ۲۲ نگاره‌ی این نسخه‌ی نفیس از مکتب هرات است که در سال ۸۳۳ هجری قمری کتابت و تصویرسازی شده است.

بام اسناد پژوهشی
گروه پژوهش مجله پشت‌بام

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.