تضاد در ارتباط با ساختار

این مجموعه عکس، بازتاب تجربهای از مواجهه با محدودیتها است. جسم انسان در فضایی میان آزادی و سرکوب گرفتار است، در نتیجه واکنشهایی خواهد داشت. این عکسها نه تنها جریان درونی خودسانسوری، همراه با محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی را به تصویر میکشد، بلکه نمادیست از بدنهایی با شکلهای تثبیتشده که از قالبهای اجتماعی خود آزاد نمیشوند و در تلاش برای گریز از این موقعیت، خود را در میان فضاهایی بهظاهر آزاد متصور میشوند، در صورتیکه همچنان محبوساند.
در هر فریم، بدن انسان در تلاش است تا خود را از قید و بندهای محیطی آزاد کند، اما همچنان در مرزهایی که در ناخودآگاهش ساخته شده، گرفتار میماند. با این شرایط انسانها نه بهعنوان موجوداتی با هویت مستقل، بلکه بهعنوان عنصری که از شکل و معنای خود تهی شدهاند دیده میشوند. هر کدام از فریمها به شکلی خاص، به تاثیر محیط بر هویت فرد و بدن او میپردازد و نشان میدهد که افراد چگونه در تلاش برای رهایی، همچنان تحت تاثیر ساختارهای اجتماعی و فرهنگی سنتی خود قرار دارند.
در این مجموعه عکس از هانیه یاوری، بدنها بهطور فزایندهای با هویت خود بیگانه میشوند، آنچه که در این عکسها بیشتر از همه توجه را جلب میکند، استفاده ویژه از نور و سایه است. نور در این تصاویر بر خلاف ماهیت حقیقی خود بهعنوان عنصری برای پنهانکردن جنبههایی از حقیقت، بهکار گرفته شده است. در این مجموعه، نور حقیقت پنهانشده را نمایان نمیکند. در واقع نور در این تصاویر بهطور غیرمستقیم در تلاش برای مخفیکردن حقیقت و واقعیت ابراز وجود میکند. شاید بتوان این گونه گفت که این مجموعه، با استفاده از نور، سایه و فرم، در حال ساختن و از بینبردن هویت انسانی است.
در نهایت، این تصاویر نه تنها داستانی از بدنهای بهدامافتاده است، بلکه بازتابیست از واکنشهایی مداوم برای بازسازی هویت و از بین بردن زنجیرهای پنهانی، که از گذشته باقی مانده است. انسان حاضر در این تصاویر همچنان که از یک سمت تلاش میکند تا خود را از ساختارهای اجتماعی جدا کنند، از سمتی دیگر بهطور مستمر درگیر همان ساختارها میماند. ساختارهایی سنتی که قرار نیست تا سالها دست از درگیر کردن ذهن ما بشویند.
بام نقدونظر
محسن حسینخانی




