نقاب‌های افشاگر

7

درباره آثار چقاشی کاوه یاری در گالری ثالث با عنوان «ستیز با نابودی»

چهره‌هایی سرسخت از جنس فلز با فرم‌های ساده و اغراق شده، فقدان جزییات، بینی‌های برجسته و چشم‌هایی درشت و نافذ، ویژگی عمده آثار کاوه یاری در آخرین نمایشگاه برگزار شده از آثارش در گالری ثالث است.

کاوه یاری هنرمند خودآموخته‌ای بود که با چکش‌کاری بر فلزاتی چون مس و فولاد نقش‌برجسته‌هایی تولید می‌کرد. عنوانی که خود بر این سبک منحصربه‌فردش اطلاق کرده، «چقاشی» به معنای نقاشی از طریق چکش‌کاری است. هنرمندان خودآموخته به‌خاطر خلاقیت بی‌واسطه و دوری از آموزش‌های آکادمیک، رویکرد شخصی خود را دارند و همین امر، هویتی مستقل به بیان هنری آن‌ها می‌بخشد و به عمده آثارشان رنگ و بویی از فرهنگ و هویت بومی می‌دهد. کاوه یاری نیز با وام گرفتن از شخصیت‌های اسطوره‌ای همچون رستم و گیلگمش به بازنمایی شخصیت‌های اساطیری پرداخته که بیشتر از شبیه‌سازی، بر جوهره معنوی شخصیت‌ها دلالت دارد.
صورت‌های چقاشی شده کاوه یاری، شباهت‌های ملموسی با پیکره‌های سومری دارد. به باور سومریان چشم دروازه روح است و بر این اساس چشم‌ها را درشت‌تر از حد معمول نقش می‌بستند که این ویژگی در غالب آثار یاری مشهود است. صورت‌هایی که نه تنها جنبه انسانی دارند، بلکه نوعی تعالی را نیز به نمایش می‌گذارند؛ گویی از گذشته‌ای دور و دست‌نیافتنی سربرآورده‌اند و حامل روایت‌های کهن از تاریخ و هویت ایرانی‌اند.

فرم‌‌ها به‌ویژه در چهره‌ها، شباهت زیادی به نقاب‌های آیینی، اسطوره‌ای و حتی استعاری دارند. نقاب‌ها در طول تاریخ بشر به‌عنوان ابزاری برای پوشاندن هویت، آشکار ساختن روحیات درونی، یا اتصال به نیروهای ماورایی مورد استفاده قرار گرفته‌اند. نقاب‌ها همواره کارکردی دوگانه داشته‌اند: پنهان کردن هویت واقعی و آشکار کردن شخصیتی دیگر. در آثار یاری، این دوگانگی به چشم می‌خورد. چهره‌های او در عین حال که ساده و واضح‌اند، با حذف جزئیات و اغراق در برخی ویژگی‌ها، نوعی ابهام و رازآلودگی ایجاد می‌کنند. گویی این چهره‌ها یادآور و افشاگر بخشی از هویت فراموش‌شده است.

به لحاظ مردم‌شناسی، این آثار انعکاسی از سنت آهنگری و صنعت‌گری هستند که در جوامع روستایی ایران رواج داشته و تداعی‌گر تلاش جامعه کارگری است. علاوه بر این، هم‌نامی هنرمند با کاوه آهنگر و استفاده از عنصر فلز و چکش‌کاری، میان این شخصیت اسطوره‌ای و هنرمند ارتباطی نمادین در ذهن متبادر می‌کند. یادآور چهره‌های مردمانی که در برابر سختی‌ها دوام آورده‌اند. صورت‌هایی که در همنشینی با فلز و خطوط ساده و قدرتمند، حس شجاعت و استقامت را القا می‌کنند. این چهره‌ها و فرم‌های تکرار شونده‌، گویی یادبودی از شخصیت‌های گمنام‌اند. آن‌ها که در تاریخ و فرهنگ ایرانی نقشی مهم ایفا کرده‌اند اما از حافظه تاریخی رفته‌اند و در غبار زمان محو شده‌اند.

بام گردی
آزاده مالکی

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.