انسان سوژه‌ای سیاسی‌ست

4

قربانی‌های بی‌چهره جنگ در آثار باسم دحدوح

حضور انسان در نقاشی‌های باسم دحدوح را می‌توان به‌مثابه بازتابی از موقعیت وجودی و پیچیدگی زندگی در دوران معاصر سوریه خواند. آثار او، به‌ویژه پس از شروع بحران سوریه، به تصویر کردن رنج انسانی و نیروهای سرکوبگر پرداخته و همزمان جایگاه مخاطب را در برابر این تصاویر به چالش می‌کشد. این نقاشی‌ها با تکیه بر زیبایی‌شناسی انتزاعی و ضربات بی‌قرار قلم‌مو، انسان را نه به‌عنوان یک موجود منفعل، بلکه در کشاکش نیروهای تاریخی، سیاسی و اجتماعی به تصویر می‌کشند.

در این چارچوب، انسان در آثار دحدوح به یک “ابژه مقاومت” بدل می‌شود. سوژه انسانی در این نقاشی‌ها، جدا از هویت فردی یا قهرمانی کلاسیک، به‌صورت موجودی رنج‌کشیده، محصور در میدان‌هایی از خشونت و قدرت ظاهر می‌شود. این نگاه، به‌طور غیرمستقیم یادآور تحلیلی است که تاریخ و سیاست را نه به‌عنوان زمینه‌های بیرونی، بلکه به‌عنوان نیروهایی درهم‌تنیده با خود زندگی انسانی در نظر می‌گیرد.

بحران دو دهه اخیر سوریه، با تمام ابعاد انسانی و اخلاقی‌اش، به نوعی از رادیکال‌ترین تجربه‌های بشری بدل شده است. در آثار دحدوح، انسان در کشاکش جنگ و آوارگی، همان‌گونه که از فرم‌های بدن و چهره‌ها پیداست، به سوژه‌ای سیاسی تبدیل می‌شود. این چهره‌های مبهم و بدن‌های مخدوش گویای از دست دادن پیوندهای سنتی و معنوی است که پیش‌تر معنای “بودن” را ممکن می‌ساختند. در اینجا، حضور انسان چیزی جز اعتراض و فریاد برآمده از سکوت تاریخی نیست.

دحدوح، با استفاده از زبان انتزاع و حذف جزئیات واقع‌گرایانه، نوعی امکان جدید برای حضور انسان ارائه می‌دهد؛ حضوری که همواره در معرض ناپایداری و زوال است، اما به همین دلیل، پویایی و زندگی را در خود حفظ می‌کند. این انسان‌ها، نه تنها قربانی‌های بی‌چهره جنگ، بلکه یادآوری مداوم مقاومت و بقای خودِ زندگی‌اند.

بام نقاشی
فرشید پارسی‌کیا

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.