بازآفرینی تاریخ در تقابل با نوگرایی
بازسازی کلیسای جامع نوتردام، فراتر از یک پروژه مرمت صرف، به بازاندیشی در رابطه ما با تاریخ، هویت و معنای فضاهای مقدس تبدیل شده است. در این میان، مشارکت دو خواهر ایرانی، پانیذ و پارمیدا یعقوبی، در این پروژه، دریچهای برای تأمل عمیقتر بر این پرسش گشوده است: آیا مرمت تنها بازگشت به گذشته است، یا فرصتی برای گفتوگویی جدید با آن؟
تجربهای در مواجهه با عظمت تاریخ
پانیذ یعقوبی، یکی از اعضای تیم مرمت، نوتردام را فراتر از یک بنای معماری، بهعنوان موجودیتی زنده توصیف میکند که آتشسوزی سال 2019 نهتنها به ساختار فیزیکی آن، بلکه به معنای عمیق آن در ذهنیت جمعی آسیب زد. در طول این پروژه، تیم مرمت نهتنها با ساختارهای سنگی و فلزی، بلکه با “روح” بنا سروکار داشتند. مرمت هر سنگ، هر ستون و هر مجسمه، بازتابی از تلاشی برای بازگرداندن شکوه گذشته بود، اما این بازگرداندن با درکی از ضرورت هماهنگی با حال و آینده همراه بود.
چالشهای همسانسازی اصالت و نوآوری
یکی از بخشهای مهم پروژه، هارمونیزهسازی نهایی بود: فرآیندی که طی آن رنگها و بافتهای بخشهای مرمتشده باید با متریال اصلی بنا تطبیق داده میشد. این عمل که در ظاهر جزئی مینماید، عملاً نقطهای است که در آن پرسش از مرز میان بازسازی و خلق دوباره خود را نمایان میکند. آیا این هماهنگی، نوعی بازگشت به اصالت تاریخی است، یا بازتعریفی خلاقانه از آن؟ پانیذ این فرآیند را “گفتوگوی سنگها” مینامد؛ گفتوگویی که در آن زمان، تاریخ و هنر با هم تلفیق میشوند.
نوتردام؛ یک پروژه جهانی با لایههای فرهنگی
همکاری متخصصانی از فرهنگها و ملیتهای مختلف در این پروژه، نشاندهنده آن است که نوتردام دیگر تنها متعلق به فرانسه نیست. این بنا، بهواسطه تاریخچه خود، حامل بار نمادینی است که مرزهای جغرافیایی را درنوردیده است. در اینجا، مرمت به عملی مشترک میان ملتها بدل شد؛ فرآیندی که در آن هر متخصص، تجربه و دانش خود را برای زنده کردن گذشتهای به کار میبرد که همزمان بازتابی از اکنون نیز بود.
از وظیفه تا شور و اشتیاق
به گفته پانیذ یعقوبی، مرمت نوتردام تنها یک کار تکنیکی نبود؛ بلکه سفری احساسی و ذهنی بود که از مرزهای حرفهای عبور کرد. این پروژه نشان داد که معماری، حتی در سکوت و بیحرکتی، میتواند زبان تاریخ را به یاد آورد و انسان را به اندیشیدن درباره ماهیت زمان و هویت وادارد.