نیاز رسانههای تصویری، وظیفه گرافیستها و طراحان خط
ابراهیم حقیقی، فصلنامه کلک، 1373
اگر روزی گذارتان به شهرستانی افتاد، نه دور و پرت، بلکه بزرگ و پرجمعیت، حتی اگر از خیابانهای تهران، پایتخت بزرگ و پرجمعیت ایران عبور میکنید، اندکی دقت کنید و به تابلوهای مغازهها و شرکتها و ادارات نگاهی بیندازید، متوجه میشوید که شاید هنوز قریب به 70 درصد تابلوها، با خط نستعلیق نوشته شده. خط کهن، زیبا، باوقار و ملّی ما.
اما نکتهای هست که باید یادآور شد: مگر ممکن است که اگر نام شرکت ملی گاز را با خط نستعلیق مینویسیم، همین خط را برای قصابی، بقالی و بوتیک و شعبه نفت و داروخانه نیز استفاده کنیم؟
اگر روزی کتابت فقط به دو منظور ارتباط دیوانی و دینی محدود میشد بواسطه نوشته، از حوزه دارالخلافه و حوزه علمیه و مدرسه و گاهی میان ادیبان و عالمان (فقط) فراتر نمیرفت، شاید کاربرد تعداد انگشتشمار خطوط کهن بسنده مینمود.
اما امروز به سبب گسترش تخصصها و رشد روابط جمعی (چه ملی و چه جهانی) و رشد دانش بصری و اطلاعاتی تمام افراد بشر، نیاز به طراحی و کاربرد نشانههای نوشتاری، (از جمله خط برای خواندن) روزافزون است.
اینجاست که با رشد دانش بصری در نقش و نشانههای تصویری از طریق نقاشی، گرافیک، سینما، تلویزیون و … آشکارا حس میکنیم که دیگر خطاست وقتی نام گل سرخ را با خطی مینویسیم که برازندهی آن است، نام چلوکبابی دولوکس و یا بوتیک پلنگ صورتی را نیز با همان خط و سبک و سیاق رقم بزنیم.
اگر امروز حرمت شعر حافظ و مولانا با تحریر شکسته نستعلیق بجا آورده میشود، و یا لااقل کمتر تخریب میشود اما حرمت خود خط و یا نوشتن هر متنی، با سایهدار و رنگارنگ کردن آن انگاشته شده، بیآنکه معنی زبانی و یا کلامی هیچ یک از آنها را بدانیم به انتقال معانی بصری آنها پی برده و بار مفاهیم بصری کهن آنا را درمییابیم. پس از این برداشت اولیه است که اگر علایم زبانی آنها را آموخته باشیم به دنبال معنای دوم (معنای محتوایی کلامی) میگردیم تا بدانیم، که آیا کلامی مذهبی است و یا حکمی از فلسفه و یا دیوانی قدیمی.
با این آگاهی هیچ از خود پرسیدهایم که آیا چگونه است که کتاب فارسی کلاس پنجم دبستان، یا کتاب قصهی کودکان و نوجوانان با همان خطی نوشته میشود که مراسلات اداری و کتاب فیزیک نوین دانشگاهی و یا محاسبات مدرن؟ چرا روزنامههای خبری روزانه و مجلات ورزشی، بانوان، کودکان، علمی، نجوم، ادبی، حوادث، سینمایی و … همه و همه با تعداد اندک و انگشتشماری حروف (که آن هم از طریق طراحیهای حروف عربی با برداشتن اِعراب و جابهجایی نقطهها به ما رسیده) حروف چینی و چاپ میشود؟
هیچ دقت کردهاید که هیچ یک از خطوط فارسی دارای علایم ریاضی و فیزیک و شیمی نیست و در حروفچینی بالاجبار از علایم حروف لاتین استفاده میکنیم، حتی بیتشابه طراحی فونت؟
با همه آیات یاسی که خواندم، خوشبختانه سالهاست که در مورد طراحی حروف (لااقل بیشتر در مرد طراحی حروف تیتر و کمتر در حروف متن) تلاشهایی انجام شده. حروف نسخ تیتر روزنامهها حاصل زحمات آقایان حسین حقیقی و نوروزی و … است. در دههی ۴۰ آقای مرتضی ممیز در تمامی نشانه نوشتههای پوسترها و تیتر صفحهآراییها و عناوین مجلاتی که طراحی کردهاند، به این منظور پرداخته و بسیار به دیگران آموختند.
آقای احصایی تلاش بسیاری کردهاند و طراحی حروف متنی را به اتمام رساندهاند که از عاقبت آن بیخبریم.
خطی را سراغ دارم که آقای بهزاد حاتم سالها پیش طراحی کردند اما مصرف آن را به چشم ندیدیم و همچنین طرحی از آقای داریوش مختاری را. خوشبختانه طراحی آقای بقاپور به سبب کاربرد گستردهی شهری خود (خط تابلوهای ترافیک) بسیار خوب جا افتاد و خوش نشست، اما متاسفانه میبینیم به دلیل نیاز تمام مجلات و روزنامهها به خطی تازه و بدیع بر سر تابلوهای ترافیک هم همان بلا آمد که سر نستعلیق آمد.
طراحی خطهای تازهی آقایان مصطفی اوجی ، مسعود سپهر، علی حقیقی، دامون خانجانزاده، رضا بختیاریفر و هیربد لطفیان و چند تنی از جوانان خوش ذوق از تلاشهای موفق این روزگار است.
تلاشهای آموزشی آقایان احصایی، گلپریان و چهرهپرداز در دانشگاهها قابل ستایش است و به ثمر رسیده، اما هنوز خیلی کار داریم. لطفا به جای باز کردن شعبات کلاسهای خوشنویسی کمی هم به فکر نیازهای امروز باشید. حرمت حریم تمام خطوط کهن به جای خود محفوظ، به آنها تعظیم میکنیم و مقدسشان میداریم، اما گام برداشتن برای نیازهای روزافزون اطلاعاتی جهان پرشتاب امروز مقولهی دیگری است.
اگر روزگاری به تلاشی بسیار و صرف سالها وقت نیاز بود تا طراحی قلمی به انجام برسد، خوشبختانه امروز با در دست داشتن ابزار کامپیوتر و نرمافزارهای پرتوان برای این منظور میتوان با سرعت بیشتری به مقصود رسید. فقط همتی باید.
ابراهیم حقیقی ۱۳۷۳