بی‌جان جان دارد

74

درباره نمایشگاه آثار آنیتا هاشمی مقدم، با عنوان «جاندار» در گالری سو

پروژه چندرسانه‌ای که اخیراً در گالری سو توسط آنیتا هاشمی مقدم ارائه شد، شامل چند ویدیوی چیدمانی از عکس‌ها با گام‌های رنگی سرخ و تعدادی از عکس‌ها در سایز بزرگ‌تر است که چاپ دیجیتال بر آلومنیوم هستند که هم از پروژه‌ها منفک نمی‌شوند و هم  از حیث قاب‌بندی و حاکمیت خاکستری‌های خاموش و تاریکی‌های نیمه گنگ، فضای ظریف‌تری برای تأمل در تداول گفتاری – بصری، ایجاد کرده است.

«جاندار» عنوانی است که آنیتا آن را برای این بخش از گفت‌وگوهای تجسمی‌اش با مخاطب برگزیده است تا دلالتی بدون سو از جهان درونش داشته باشد. در دهه‌های اخیر، برخورد او با محوریت «انسان» از دو بعد جسم و روان و رفتارهای اثربخش و اثرگذار برای او افق تازه‌ای را گشوده است.

در حقیقت با پرداختن به حالات و رفتارهای انسانی و تجلی آنها در یک قاب متحرک و یا ثابت، هر آنچه که در خود فروکشانده و با آحاد یک جامعه، نقطه مشترکی داشته را تجسّم و ماهیت جدیدی بخشیده است.

در این پویش تجسمی به «جانداری» جان‌بخشی می‌کند که مرده و فقط دفن نشده است و این صورت انسان امروز است که با آن بسیار روبه‌رو هستیم.

  • حاکمیت پرتره از حیث شکل ظاهری در این مجموعه مشهود است. او به پرتره، به‌عنوان یک معیار با حساسیت‌هایی می‌پردازد که از یک زندگی متراکم با پارادایم‌های نامنظم است و از وضوح مرزهای سیاه و سفید و تمرکز بیشتر بر فضای محو مبهم از نگاه پرتره به ما وام بیشتری گرفته است.

او می‌کوشد تا با عکاسی، ارتباطی بین «دیده شدن» و «نادیده گرفتن» ایجاد کند، چیزی که یکی از دغدغه‌های کلّی یک جامعه است که جهان‌شمول هم به نظر می‌رسد. امنیتی که از دست رفته است و به گزینش سخت‌تری همواره افراد را وامی‌دارد. بدیهی است که پیامدهای ناگوارتری که انسان معاصر در فراز و نشیب‌های شخصی و اجتماعی پشت سر گذاشته است را به‌عنوان یک امر فراموش شده و یا کمتر دیده شده، مورد بررسی قرار داده است و کاربست تکنولوژی و رابطه امروزی آن با هم به لحن او در پرداختن به رویدادها و لحظه‌هایی که یک زن تجربه می‌کند. هرچند از نقطه نظر این نوشتار، خیلی مفهوم زنانگی در اثر او غالب نیست زیرا با گفت‌وگویی که با خود اثر آغاز می‌شود، مفاهیم را بیشتر به تبادل با نسل‌های قبل و امروزی فرامی‌گذارد.

کاربست رنگ سرخ

کاربست رنگ سرخ، «چیدمان – عکس» در یک قاب‌بندی مستطیل، هیجان نیمه خاموشی را عن‌قریب از وضعیت درنگ /pause/ به وصف نمایش و حرکت درمی‌آورد امّا او این مجموعه را به انحصار یک قالب چهارگوش درآورده است؛ این گزینش و تقسیم‌بندی به عکس‌های کوچک‌تر باعث ایجاد تمرکز بیشتر شده است و در عین حال روایت و توالی را پیوسته کرده است.

هرچند از نظر شکل ظاهری، ایهامی از یک لایت باکس را در وهلة اوّل می‌رساند. در هم‌آمیزی رنگ سرخ و سیاه، مرزهایی فارغ از معنای سیاه برای چشم مخاطب ایجاد می‌کند که بیشتر یک میدان و تفکر مردم‌مدار و تفکر انتقادی را نشر می‌دهد که فلش دوسویه‌ای بین رئالیزم اجتماعی و معاصریت در هنر را یدک می‌کشد. در مجموعه دیگری که چاپ دیجیتال بَر آلومنیوم است، هم از نظر توناژ رنگ خاکستری و هم بافت یک نواخت، انعطاف‌پذیری خود اُبژه را گسترش داده است؛ هرچند پرتره‌ها از یک رنج عمیق، حکایت دارند.

آنیتا در ویدیویی که در یک اتاق دیگر براساس کنش‌های دست یک انسان به نمایش درآمده است، حرکتی و دگردیسی از دستی که یادآور «جنگ» در مبارزه تن به تن است و جراحاتی را مجسم کرده گه انگار با دست ایجاد شده است و با همان دست هم زخم‌ها گشوده می‌شوند. از منظر این نوشتار، یادی از «کریستین بولتانسکی» هنرمند مفهومی فرانسه داریم. او به بررسی حیطه‌های روانشناختی و فردی می‌پرداخت و نزدیک شدن به شاخصه یک فرد را با بررسی و گزینش اشیاء می کرد که اغلب به نوعی برای «فردیت»، یک هویت باطنی را رقم می‌زند. «چیدمان – عکس»های او ارجاعی است به متوفی و یا همان خاطره‌ای که بر اساس یک حافظه تاریخی به‌جا مانده است. علاوه بر اینکه مسأله «زندگی» را در بازتاب خاطره و تجربه اشیاء می‌دانست به هم‌پوشانی «مرگ و تولد» همزمان می‌پرداخت. عکس دستکاری که برعکس‌ها داشته است، در واقع ایجاد متامورفورسیس در ماهیت و گذشته و حال فرد است. بنابراین افراد به واسطه نحوه قرارگیری عکس‌ها کنار هم و یا افزودن یک شیء به آنها به معنا و جایگاه جدیدی با مخاطبین همراه می‌شدند.

برای او «میرا» و «نامیرا» دو عنصر مکمّل بر یکدیگر هستند که با نقض هم در نهایت به یک بیان و مفهوم ادراکی می‌رسند.

پیش از آنکه مخاطب را در کنجی بایستاند که کار را تماشا کند، مخاطب را در ابعاد هر پروژه به چالش می‌کشاند.

هرچند بولتانسکی هنرمندی نیست که آنیتا از او تأثیر مستقیم گرفته باشد، جا داشت که مختصر یادآوری از «نقطه تمرکز» او داشته باشیم.

پروژه‌های آنیتا از یک پیوستگی برخوردار است که اغلب مخاطب را به بررسی و یادآوری اقدامات قبلی وامی‌دارد. او یک هنرمند مستقل است که در حوزه‌ی ارتباط تصویری، عکاسی و ویدیو همت گمارده است.

بام گردی

غزال زارع

اردیبهشت ۱۴۰۳

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.