روز جهانی کتاب
نزدیک به یک قرن از نخستین روز کتاب میگذرد. هر سال در این روز برای قدردانی از پدیدآورندگان و تشویق خوانندگان کتاب رویدادهای متنوعی از جمله نمایشگاههای کتاب و جشن امضا و رونمایی و جمعخوانی بهویژه برای کودکان برگزار میشود. روز جهانی کتاب و حق مولف رویدادی سالانه است که توسط یونسکو در راستای ترویج مطالعه، نشر و کپیرایت برگزار میشود. اولین روز جهانی کتاب در 23 آوریل 1995 جشن گرفته شد و همچنان همین روز را روز کتاب میدانند. البته که تاریخ آن به یک قرن قبل باز میگردد. همچنین یک رویداد مرتبط در انگلیس و ایرلند در ماه مارس برگزار میشود.
به مناسبت روز جهانی کتاب و حق تالیف، یونسکو به همراه کمیته مشاوره بخشهای عمده چاپ و نشر کتاب، پایتخت جهانی کتاب را برای یک سال انتخاب میکنند. هر شهر منصوب شده به عنوان پایتخت جهانی کتاب، فعالیتهای متنوعی را برای بزرگداشت و ترویج کتاب و کتابخوانی برنامهریزی میکند. کمیته مشورتی متشکل از یونسکو، انجمن بین المللی ناشران، فدراسیون بین المللی انجمن ها و مؤسسات کتابخانه، انجمن بین المللی نویسندگان و فدراسیون بین المللی کتابفروشان است. یونسکو در سال 2001 قطعنامهای برای پایتخت جهانی کتاب تصویب کرد و همان سال مادرید را به عنوان اولین پایتخت کتاب برگزید. در سال 2024، استراسبورگ به عنوان پایتخت جهانی کتاب انتخاب شد.
تاریخچه
نخستین بار در سال 1922، وینسته کلمنته، مدیر انتشارات سروانتس در بارسلون، پیشنهاد کرد که برای قدردانی از میگل سروانتس هر سال روز تولد وی، یعنی هفتم اکتبر را گرامی بدارند. البته اولین بار هفتم اکتبر 1926، به عنوان روز کتاب در اسپانیا جشن گرفته شد. چهار سال بعد، این روز به تاریخ مرگ وی در 23 آوریل 1930منتقل شد. این بزرگداشت همچنان با محبوبیت زیادی در کاتالونیا ادامه دارد، جایی که در آن، این روز به طور همزمان روز سنت جوردی و روز کتاب و روز گل سرخ است.
در سال 1995، یونسکو تصمیم گرفت که روز جهانی کتاب و حق تالیف در 23 آوریل جشن گرفته شود، زیرا این تاریخ همچنین سالمرگ ویلیام شکسپیر و اینکا گارسیلاسو دلاوگا و همچنین تولد و مرگ چند نویسنده برجسته دیگر است. در واقع در یک تصادف تاریخی، شکسپیر و سروانتس در یک سال درگذشتند؛ سال 1616 میلادی، اما نه در همان روز، چنانکه در آن زمان، اسپانیا از تقویم میلادی استفاده میکرد و انگلستان از تقویم ژولیانی. بنابراین شکسپیر در واقع 10 روز پس از سروانتس درگذشت؛ در سوم ماه مه همان سال.
کتاب و ونیتاس
ونیتاس یا وانیتا (Vanitas) اصطلاح است که در اصل از سطرهای آغازین کتاب جامعه در کتاب مقدس آمده است: «بیهودگی، غرور، باطلها، واعظ میگوید، باطل از باطلها، همه باطل است.»
وانیتاها پیوند نزدیکی با طبیعت بیجان در نقاشی دارند که کوتاهی و شکنندگی زندگی را به بیننده یادآوری میکنند. به ویژه آنهای که نشانههایی از مرگ و متروک ماندن فضا دارند، آن عبارت مشهور لاتین را تداعی میکنند که «بدان و آگاه باش که میمیری!» (Memento Mori) که از آن به عنوان عبارت ونیتاس یاد میکنند. در این نقاشیها عموما نمادهایی مانند جمجمه، شمعهای خاموش، خوراک دستخورده، ظروف و ادوات تجملی، ساز و کتاب به چشم میخورد؛ نشانههایی از نسبت متناقض موقعیتی غرورآمیز و لذتبخش و در عین حال گذرا بودن این زندگی بیارزش!
کتابها نماد دانش و آگاهی بشر از خود و جهانی است که ساخته است. این در حالی است که در قرن شانزدهم، عبارت ونیتاس در آغاز اغلب کتابها نوشته میشد؛ یعنی صفحه نخست کتاب، به جای عبارت «به نام خدا» نوشته شده بود «بدان که خواهی مرد!» زیرا که این نهایت همه دانشهاست. به همین دلیل کتاب در کنار دیگر نمادها، نشانگر دانش و آگاهی ما از مرگ بود. با استناد به این آگاهی بنا بود که ما چنان زندگی کنیم که به رستگاری دست یابیم.
اورت کولیر، نقاش ونیتاس
اورت کولیر (Evert Collier) نقاش طبیعت بیجان هلندی دوران طلایی باروک بود که به خاطر نقاشیهای وانیتاها بسیار شهرت داشت. او 26 ژانویه 1642 متولد شد. در نخستین نقاشیهایش تاثیر وینسنت لورنز وندروین (Vincent van der Vinne) را میتوان دید. در سال 1667، کولیر به لیدن نقل مکان کرد و شش سال بعد، در 1673 به عضویت انجمن لیدن سنت لوک درآمد. در سال 1686 به آمستردام و در سال 1693 به لندن نقل مکان کرد. او در سالهای 1702 تا 1706 به لیدن بازگشت. بسیاری از آثارش را در آنجا امضا و تاریخگذاری کرد، اما در پایان عمرش به لندن بازگشت و سرانجام در روز هشتم سپتامبر 1708 در سنت جیمز پیکادیلی به خاک سپرده شد.
درور وهرمن، مورخ آمریکایی، کتابی در مورد آثار کولیر به نام «قفسه نامههای آقای کولیر» نوشته که در سال 2014 منتشر شد. این کتاب شرح زندگی آثار نقاش در اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم است و عمدتاً به زمان زندگی وی در لندن برمیگردد. در این کتاب هم آمده که مضامین اغلب آثار وی اعم از یادداشتها، نامهها، طراحیها و نقاشیها، حکاکیها و همچنین قابهایی که ساخته، نشاندهنده همان عبارت مشهور است: «بدان که میمیری!» اورت کولیر استاد طبیعت بیجانهای ونیتاس، که تقریبا در همه نقاشیهایش با این موضوع، کتابهای متعددی را به تصویر کشیده، در اغلب نامهها و یادداشتهای خود نوشته است: «Memento Mori!»
شاید همین باور وی به این عبارت او را بر آن داشته یک موضوع را بارها و بارها نقاشی کند. هر چند که تا اواخر قرن نوزدهم تکرار نثاشی در سنت هنری رایج بود، اما نقاشیهای طبیعت بیجان یا همان ونیتاسهای کولیر با ترکیببندیهای بسیار نزدیک و عناصر یکسان چندین بار کشیده شدهاند. گویی او آرزوی محال جاودانی را در تکرار ناامیدانه همان میز و همان کره و همان کتاب و همان تصویر در حال سقوط پرتره از میز میدیده است. چنین است که در نامههایی به رهایی از میل به دست آوردن اشاره کرده که حاصل اندیشیدن به عبارت ونیتاس در آغاز کتابهاست.
شاید اگر ما هم میتوانستیم دست از امیدهای واهی و چنگ انداختن به حکمت کائنات برداریم و اندکی با اندیشه پایان زندگی، زیست خود در این جهان را پی بگیریم، کمتر گرفتار شهوت قدرت و شهرت میشدیم و قدمی به رستگاری نزدیکتر.
بام تاریخ
زروان روحبخشان