درباره آثار سحر علیزاده
ذهنیت هنرمند در تولید اثر هنری همانند پالایشگری عمل میکند که نه تنها جهان اطرافش را در نسبت با خود میبیند، بلکه سعی دارد دریافت خود را در قالب چیزی ارایه کند که ما (بیننده) با زاویه جدید و با خوانش هنرمند از موضوع آشنا شویم. در نظر گرفتن نسبت هنرمند با اثر هنری مانند قیاس بین دو امر مستقل و در عین حال وابسته به هم است. هنرمند در هر اثر رد پایی از خود به جا میگذارد، اما اثر او زیست مستقل و جداگانهای نسبت به تولیدکننده یا خالق خود دارد.
در آثار سحر علیزاده این نسبت در یک بررسی موضوعی یا محتوایی امری ملموس و قابل پیگیری است. به گفته هنرمند تمرکز آثار او بر سایه است. اما اینجا سایه در دو معنا میتواند کاربرد داشته باشد؛ یکی سایه اشیا و افراد در مقابل نور و دیگری سایه به معنای تصویر بازنمایی شده و یک مرحله به دور از واقعیت یا نسخه اصلی از یک موضوع.
در برداشت اول از مفهوم سایه، علیزاده به این اندیشیده که سایهها همواره تصویری دو بعدی و تقریبا تکرنگ از پدیدههای سه بعدی جهان رنگارنگ ما هستند. همین امر محور اصلی آثار اوست؛ سایهها، تصاویر تخت حاصل از تاثیر نور بر افراد و اشیا در راستای روایتی پاره پاره از جهانی هستند که در آن زندگی میکنیم. او با واژگون نشان دادن امور بدیهی و ادغام اشکال واقعی با فرمهای غریب سایههاشان، فضای جدیدی ساخته که به دنیای سوررئالیستی پهلو میزند؛ آنجا که شی و سایهاش مدام جابجا میشوند و بیننده نمیتواند تصمیم قطعی بگیرد که کدام شکل را به مثابه خود شی ببیند و کدام را به مثابه سایه آن.
این امر به مقوله ادراک و اختلالات آن اشاره دارد؛ آنجا که در پشت صحنه زندگی، عواطف و اصوات ناخودآگاه نقش اصلی را به عهده میگیرند و خودشان و درون غیرقابل نفوذشان به شکل چیزهای مختلف درمیآید. بدین ترتیب، ماهیت ترکیبی سایه، به عنوان عنصری ضروری و غیرقابل اجتناب، اما ناسازگار و وهمانگیز، به ابزاری برای ابراز ادراک مبهم و کج و معوج ما تبدیل میشود.
در برداشت دوم، علیزاده بازنمایی سایه را به مثابه روایت جعل شده یا تکهپاره از واقعیت جهان ما میداند. او به لحاظ معنایی و حتا فرمی، متمرکز بر سطوح تختی است که بازتابدهنده امور مادی و جهان مادی هستند. اموری که در آن احساسات در ترکیببندی رنگی خاکستری، خنثی شدهاند و اگر در طیف رنگی دیگری قرار بگیرند، راوی آن احساسات خواهند بود.
برای سحر علیزاده اما مفهوم سایه در همین نکته خلاصه نمیشود، او بر امر غایب تاکید میکند. امر غایب را در شکلی دیگر باید همان سایه دانست. او از بینندگان میخواهد چشمان خود را بسته و با ذهنی باز به تماشای جهان یا در معنایی دیگر به تماشای آثارش بنشیند تا شاهد ظهور احساسات درونی خود باشند. در چنین موقعیتی انتقال مفاهیمی از این دست شاید برای بیننده باعث ایجاد سردرگمی باشد، اما اگر به افسانه غار افلاطون بازگردیم، آیا جز این است که ما همچنان با ادراکی نسبی از آنچه در برابرمان است پیش میرویم نه ادراک آنچه پس پشت آن است؛ گویی ما هنوز گرفتار سایههایی هستیم که حالا و در آثار اخیر سحر علیزاده رنگارنگ هم شدهاند و بیش از پیش قصد فریب ما را دارند و ما هم که همچنان گول میخوریم.
سحر علیزاده متولد 1374 در تهران است. او دانشآموخته کارشناسی معماری داخلی از موسسه آموزش عالی رسام تهراناست. از سال ۱۳۹۶ به طور جدی فعالیت هنری خود را در زمینه نقاشی آغاز کرده و تا کنون دو نمایشگاه انفرادی در ایران داشته و در چند نمایشگاه گروهی داخلی و خارجی حضور داشته است. در سال 1399 پس از حضور در نمایشگاهی با عنوان «فرم 2020» در موزه CICA کره جنوبی، یکی از آثار وی در کلکسیون این موزه قرار گرفت.
بام هنرمند
محمد شمس