درباره طراحیهای آندره برتون
آندره برتون (Andre Breton) نویسنده، شاعر و نقاش فرانسوی، با نوشتهها و نظراتش جنبش سوررئالیسم را رقم زد. در سال ۱۹۲۴، با نگارش و انتشار بیانیه جنبش سوررئالیسم مبنی بر اتوماتیسم ذهنی و روانی ناب، به عنوان رهبر این جنبش شناخته شد. بعدها به عنوان سردبیر مجله انقلاب سوررئالیستها گروهی از نویسندگان را با خود همراه کرد. او، در کنار آثار انتقادی و نظریهپردازی، کتابهایی همچون ناجا و دیوانه عشق را منتشر کرد و سبب شد که او را به عنوان یکی از چهرههای شاخص هنر و ادبیات قرن بیستم فرانسه درنظر گرفته شود.
برتون مارکسیست سوررئالیست
تحصیل در رشته پزشکی و روانپزشکی و کار در بخش اعصاب و روان بیمارستان در طول جنگ جهانی اول، از نکات تاثیرگذار در علاقه وی به ساز و کار ناخودآگاه، ذهن و تخیل بود. این تجربه او را بر آن داشت تا به صورت جدی به مطالعه نظرات فروید بپردازد. بنابراین به هنر بیرحمانه، متضمن ناخودآگاه و غیرمنطقی علاقه پیدا کرد. برتون پیشگام نوشتن و طراحی خودکار یا اتوماتیک بود. همین امر بر پردازش نظریه جنبش سوررئالیسم توسط برتون موثر بود. از سوی دیگر، ارتباط وی با دادائیستها یکی دیگر از نکات تاثیرگذار در شکلگیری پایه و اساس جنبش سوررئالیسم مبنی بر اتوماتیسم نوشتن بهشمار میآید. او با نگارش بیانیه دوم و به کار بردن جملات مشابهی که قبلا در مجله به چاپ رسیده اما مورد توجه قرار نگرفته بود، باعث جدایی در بین اعضای این جنبش شد که به رهبری وی معتقد نبودند.
برتون همچنین گردآورنده آثار هنری و قوم نگاری بود. او که یک مارکسیست متعهد بود و در سال 1927 به حزب کمونیست فرانسه پیوست. او در سال 1935 حزب را ترک کرد، اما به فلسفه مارکسیستی پایبند ماند. برتون تا سال 1941 در پاریس اقامت داشت، اما در میانه جنگ جهانی دوم، به دلیل تضاد تفکراتش با سیاست حکومت فرانسه، به آمریکا مهاجرت کرد و به تعدادی دیگر از هنرمندان سوررئالیست خارج از کشور در نیویورک پیوست و در سال ۱۹۴۲ نمایشگاهی از آثار سوررئالیستها در دانشگاه ییل (Yale) برپاکرد. پس از جنگ، در سال 1946، به پاریس بازگشت و در آنجا به فعالیتهای سیاسی چپ و ترویج سوررئالیسم ادامه داد و همچنین شعرهایش را چاپ و منتشر کرد.
طراحی اتوماتیک و آنی
تاکید جنبش سوررئالیسم در استفاده از تصاویر عجیب و غریب و همنشینی عناصر و اشیایی است که در واقعیت به هم مرتبط نیستند، ولی در کنار هم، کلیت منسجمی میسازند. ایده طراحی اتوماتیسم آندره براون در پی نگرش اساسی این جنبش مبنی بر طراحی بیواسطه از مشاهده عینی و خلق آنچه که از این مشاهده در ذهن هنرمند میگذرد، شکل گرفت. آثار طراحی برتون عمدتا خطی و تنها با پرداخت جزیی هاشور و اغلب با جوهر و قلم و گاه با مداد و زغال کار شدهاند؛ ابزاری که قابلیت کار سریع و آنی دارد. طراحیهای وی متشکل از فیگورهایی است که در پی انسجام با کلیت فرم دچار تغییر و نوساناتی در جنسیت و موجودیت شدهاند. برخوردی مشابه در خلق موجودات و اشیا هم دیده میشود. پدیدهها و موجودات خیالی عجیب و غریب هم به همین شیوه رها و آنی به تصویر کشیده شدهاند. خطوط روان و سیال و پیوستهای که نشان میدهد او به ندرت قلم از روی کاغذ برداشته شده و امتداد خط را قطع کرده است. همچون طراحی سریع و خودبهخود از آنچه که یکباره میبیند و یا یکباره به ذهن وی خطور میکند که برگرفته از ذهن ناخودآگاه هنرمند است. تاثیر علاقه آندره برتون در جمعآوری مجموعهای از اشیا کاملا متفاوت از یکدیگر در جنس، شکل، و با ارزش مادی متفاوت در طراحیهای وی مشهود است. همنشینی اشیای غریب در “دیوار” برتون نیز به نوعی بیانگر کنش خودانگیخته وی در طراحی است.
بازی جسدهای نفیس
پس از می 1940، مارسی خانه پناهندگانی بود که از سراسر اروپا برای فرار به قاره آمریکا آمده بودند. بسیاری از هنرمندان، موسیقیدانان، نویسندگان و متفکران در ویلا ایر بل، که توسط روزنامهنگار آمریکایی واریان فرای، با حمایت کمیته نجات اضطراری (امروزه کمیته نجات بینالمللی نامیده میشود) پناه گرفته بودند. اغلب آنها تا زمان مهاجرت به آمریکا همانجا ماندند. ویکتور سرژ نام این اقامتگاه بزرگ را «قلعه امید ویزا» (Château Espère-Visa) گذاشته است. مهمانان ویلا در مقطعی افراد سرشناسی مانند آندره برتون، ژاکلین لامبا، اسکار دومینگز، ویکتور براونر، ژاک هرولد، ویفرد لام، ماکس ارنست، آندره ماسون و مارسل دوشان بودند.
آندره گومس در دفتر خاطراتش نوشته که در آنجا گروهی به فعالیتهای جمعی سرگرمکننده میپرداختند؛ از ساز و آواز و شعرخوانی تا بازیهای مختلف و طرح معما، اما شاید مهمترین آنها برنامه «جسدهای نفیس» بود که برتون آن را بهعنوان «یک بازی کاغذی تا شده که شامل چند نفر است» تعریف میکرد. بازی از این قرار بود که یک نفر خیلی سریع یک کلمه یا جمله بنویسد و باقی افراد خیلی سریع در ادامه آن کلمات و عباراتی را اضافه کنند بدون اینکه چندان زمانی صرف فکر کردن کنند. با همین روند طراحیهایی هم شکل میگرفت، به این معنا که در امتداد کلمه یا عبارت نفر اول، باقی افراد خیلی سریع یک طرح میکشیدند و کاغذ را به نفر بعد میدادند و نتیجه نهایی یک طراحی آنی جمعی بود که خیلی زود بر نقاشیها و کلاژها و عکسهای سوررئالیستها هم تاثیر گذاشت. چنین است که شاهد طراحیهایی با چندین امضا از این هنرمندان هستیم؛ مثلا در یکی از این آثار امضای آندره برتون، گالا، سالوادور دالی و آندره ماسون به چشم میخورد. برتون چندین طراحی مشترک با مارسل دوشان هم دارد.
در دهه 50 میلادی، طر احیهای برتون به مراتب تصادفیتر شده و همین امر سبب نزدیکی بصری آثار متاخر وی به طراحیهای انتزاعی شد. او از روش چاپ کاغذ و پارچه به شکل آماتوری و آنی و بدون پیشطرح استفاده میکرد، تا هر چه بیشتر به تصویر حاصل از اتفاق در لحظه نزدیک شود؛ تصویری که عواطف ناخودآگاه بیننده را برانگیزد.