درباره نمایشگاه فیروزه بختیاری با عنوان «آنِ بیکران» در گالری سهراب به کیوریتوری عیسی جباری
میدانیم که نقاشی انتزاعی هیچ صورت یا شکل طبیعی موجود در جهان واقع را بازنمایی نمیکند. در واقع از نفس بازنمایی فاصله گرفته و فرم مشخصی از جهان مادی در آن قابل شناسایی نیست و فقط از رنگ و فرمهای تمثیلی و غیرطبیعی برای بیان مفاهیم خود بهره میگیرد. نقاشی انتزاعی جهان را آنطور که در ذهنیت و نگاه هنرمند پدیدار میشود، به شکل کاملا تجریدی، با تکیه بر ارزشهای خطی، فرم، سطوح و لکههای رنگی و گاه عناصر نمادین، نمایش میدهد. هنرمند در ارایهای از جهان پیرامون خود با تکیه بر بیان تمثیلی و ناب از فرمها و رنگها در یک قرارداد، برای عدم بازنمایی اشیا و رخدادهای قابل شناسایی، دست به تولید اثر میزند.
آثار فیروزه بختیاری با تکیه بر این امر، در گسترهای از سطوح، لکهها و بیان خطی در پالت رنگی تقریبا یکسان شکل گرفتهاند. در رنگگذاری آثار بختیاری شکلی از رفتار و قلم اکسپرسیو، آنی و خطی مشهود است و نشان از کنش نقاشانه هنرمند و برخوردی لحظهای و هیجانی دارد. به شکل مشخص میتوان لکهها و خطوط رنگی را در آثار او دید که در یک لحظه یا یک آن روی بوم آورده شدهاند. برخی خطوط به شکل منحنی و برخی دیگر شکسته هستند. ترکیببندی رنگی آثار او اغلب پراکنده و گسترده در سطح بوم است، اما در برخی از آثار او میتوان نوعی از ترکیببندی متمرکز را دید. خطوط و لکههای رنگی پیچیده و در هم تنیده هستند و به شکل مشخص با هیچ سطح و فرم هندسی قابل شناسایی روبهرو نیستیم. در روند کار همین خطوط به شکل پیوسته و متمرکز سطوح رنگی را تشکیل میدهند.
از دیگر مشخصههای پالت رنگی بختیاری انتخاب رنگهایی است که نشات گرفته از روحیات و البته نشاندهنده جنسیت هنرمند است. به تعبیری میتوان گفت پالت رنگی آثار او اغلب زنانه است و یا احساسی از این دست را به بیننده ارایه میکند. به طور کلی، خطوط رنگی و ارزش خطی آنها، عنصر غالب آثار وی هستند. در نگاه اول چنین بر میآید که هنرمند در شکل قلمگذاری، رفتار فیالبداههای
از خود نشان میدهد و براساس احساس و رفتار هیجانی و آنی خود نقاشی میکند. همانطور که اشاره شد این مورد را میتوان از در هم تنیدگی و آشفتگی خطوط رنگی آثار او تشخیص داد.
به نظر میرسد این حجم از پیچیدگی در استفاده و کاربرد خطوط تا حدی قابلیتهای بصری آنها را از بین میبرد یا در نگاهی دیگر کارکرد متقابل سطوح رنگی را خنثی میکند. در آثاری که ما با رفتار گزینشیتری نسبت به انتخاب و استفاده از خطوط رنگی مواجه میشویم، نوع ترکیببندی هم تغییر میکند و چیدمان منسجمتری از عناصر بصری را مشاهده میکنیم. در این گونه آثار است که نگاه فیروزه بختیاری به طبیعت آشکار میشود و گویی جستوجوی وی در دستیابی به بیان خاص خود به نتیجه رسیده است؛ او از طبیعت الهام گرفته اما هم از طبیعت فاصله گرفته و هم از قواعد مرسوم نقاشی انتزاعی مدرن فراتر رفته و در نهایت جهان تصویری خود را ساخته است.
بام گردی
محمد شمس