بازنگری نقاشی سنتی

110

درباره آثار میترا کاویان

در طول تاریخ هنر مدرن ایران هنرمندان زیادی در آثار خود دست به ارجاعات تاریخی زده‌اند و از پیشینه غنی هنری ایران بهره گرفته‌اند. چه به لحاظ محتوایی و چه از منظر فرم آثار بسیاری را سراغ داریم که هنرمند در اشاره‌ای مستقیم یا در بیانی تلویحی، به روایات ادبی و نگارگری و معماری ایرانی ارجاع داده است. میترا کاویان نیز با همین رویکرد و با تکیه بر نگارگری ایرانی، بازنمایی متفاوتی از صحنه‌ها و مضامین نقاشی و ادبیات ایرانی را به نمایش می‌گذارد. در آثار او با همان پالت رنگی نقاشی ایرانی روبه‌رو هستیم. پیکره‌ها و نحوه قرارگیری آن‌ها در سراسر کادر، در یک ترکیب‌بندی منتشر، گسترده شده‌اند. اما غیاب یک عنصر مهم در آثار او جالب توجه است. در نگارگری ایرانی عموما با ساختار منسجمی از فضای معماری مواجهیم که در آثار میترا کاویان به صورت عامدانه حذف می‌شود و در این شکل از ارایه، فضایی متفاوت نسبت به زمینه، در حد یک کادر مربع در حکم پنجره‌ای خلاصه می‌شود. این فضای معماری در آثار کاویان در نسبت با اولویت وجود ترکیب‌بندی کلی و مضمون اثر غایب است. همین طور آن طبیعت ظریف کاری شده‌ای که در نگارگری ایرانی در ترکیب با عناصر دیگر وجود داشت و حتی گاهی اوقات باعث شکستن کادر اصلی نگاره می‌شد، در آثار کاویان در حد اشاره‌ای مختصر به تک درختی کوچک خلاصه شده است.

فضای کلی اثر ما را به سمت چشم‌انداز طبیعت و یک نمای خارجی یا بیرونی هدایت می‌کند، اما آن‌چنان که باید، بیننده با اطلاعات دقیقی به لحاظ موقعیت زمانی یا مکانی روبه‌رو نمی‌شود. می‌توان این شکل از فضاسازی را مرتبط به صحنه شکارگاه یا صحنه‌های رزم که پیشینه قدیمی در هنر ایرانی دارد، نسبت داد. حضور تعداد زیادی از حیوانات و انسان‌ها در طبیعت و ترکیب‌بندی شلوغ به لحاظ حرکت عناصر در کادر، همگی یادآور صحنه‌های شکارگاه در نگارگری ایرانی هستند. این شکل از پرداخت و قرارگیری عناصر در کادر و اولویت دادن به پیکرههای آدمی، گویای اهمیت حضور انسان برای هنرمند است. آثار کاویان وامدار امری است که بعد از کمال الدین بهزاد در نگارگری ایرانی حلول می‌کند و آن اهمیت انسان در نگارگری ایرانی است، تا جایی که در آثار رضا عباسی، انسان و نسبت حضورش در کادر، تبدیل به موضوع و عنصر اصلی شده و مابقی عناصر حذف می‌شوند.

در نگاه دیگر می‌توان آثار کاویان را جزیی از یک کل دانست. گویی او با انتخاب بخشی از یک داستان یا یک اتفاق، برشی تصویری از یک واقعه را نشان می‌دهد نه همه آن را و مابقی آن‌چه را که در حال رخ دادن است، بر عهده بیننده می‌گذارد تا اثر را در ذهنش کامل کند. آثار کاویان را در یک بررسی کلی، بدون در نظر گرفتن زمینه‌ها و ارجاعات ادبی و هنری نمی‌توان دید. رابطه مستقیم ادبیات با نگارگری و به‌ویژه ابیات شاهنامه، در ترسیم صحنه‌های مختلف در نقاشی ایرانی، منبع الهام اصلی میترا کاویان بوده است. در یک گذر تاریخی چند صد ساله، این‌بار هنرمند در قالب امروزی با زاویه‌ و معنایی متفاوت، فارغ از بایدها و نبایدهای مرسوم، دست به بازتولید صحنه‌های نقاشی ایرانی می‌زند. زاویه نگاه متفاوت هنرمند را می‌توان به این شکل تعبیر کرد که او در ارایه اثر با شخصی‌نگری در انتخاب موضوع یا انتخاب بخشی از روایت موجود بر اساس برداشت خود، روایت دیگری را به تصویر می‌کشد.

بام نگر
محمد شمس

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد.